ابراهیم متقی*: اجلاسیه 16جنبش عدم‌تعهد در حالی برگزار شد که بسیاری از بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی تمایلی به نقش آفرینی ایران در برگزاری اجلاسیه سران جنبش عدم‌تعهد در تهران نداشتند.

اجلاس سران جنبش عدم تعهد

 میزبانی ایران برای بسیاری از کشورهای منطقه و بازیگران فرامنطقه‌ای در آمریکای لاتین، آفریقا و آسیای شرقی، هیجان‌آمیز بوده است. ایران به‌عنوان کشوری محسوب می‌شود که تلاش دارد تا جهت‌گیری سیاست جهانی و نهادهای مستقر در نظام بین‌الملل را در قالب فرایندهای مشارکت‌گرایانه هدایت کند. رویکرد مدیریت مشترک جهانی از این جهت اهمیت دارد که آموزه‌های سیاسی و بین‌المللی مبتنی بر نهادگرایی جدید را در ادبیات سیاست بین‌الملل تولید می‌کند. آموزه صلح از طریق عدالت و مدیریت مشترک جهانی با مفاهیمی شباهت دارد که در قالب ایده‌آلیسم جهانی و آموزه‌های سیاسی ویلسون در سال 1919منتشر شده است. شاید بتوان این نگرش را مطرح کرد که بعد از 93سال از زمان 14اصل ویلسون، کشوری در شرق تلاش دارد تا مفهوم صلح ایده‌آلیستی را با عدالت و مدیریت مشترک جهانی پیگیری کند.

تحقق چنین اهدافی بدون توجه به نقش مشارکت‌آمیز کشورهایی همانند گروه 77 و یا جنبش عدم‌تعهد در نهادهای بین‌المللی امکان‌پذیر نخواهد بود. نهادهای بین‌المللی بخش واقعیت سیاست بین‌الملل محسوب می‌شوند. نهادها را می‌توان بازوهای اجرایی دولت برای گسترش قدرت ملی دانست. نهادهای اجتماعی، اقتصادی و زیست‌محیطی می‌توانند آثار و پیامدهای امنیتی داشته باشند. به‌عبارت دیگر، می‌توانند نهادها را بخشی از ضرورت‌های مربوط به جامعه‌پذیری سیاسی دانست. کشورهایی که دارای اهداف طولانی مدت هستند، همواره به پویش‌ نهادهای بین‌المللی توجه دارند. جمهوری اسلامی ایران تلاش کرد تا در فرایند برگزاری اجلاسیه 16جنبش عدم‌تعهد، بخشی از آرمان‌های سیاسی خود را در قالب نهادهای بین‌المللی منعکس سازد. تحقق چنین اهدافی در شرایطی به‌وجود آمد که جلوه‌هایی از مشارکت بین‌المللی در اجلاسیه 16جنبش عدم‌تعهد حاصل شد. در این روند، اگر چه افرادی همانند بان‌کی‌مون دبیر کل سازمان ملل و محمد مُرسی رئیس پیشین جنبش عدم‌تعهد رویکردهای متفاوتی با ایران در ارتباط با موضوعات منطقه‌ای از جمله: سوریه و اسرائیل را ارائه کردند، اما ضرورت‌های مشارکت جهانی ایجاب می‌کند تا نگرش‌های متفاوت بازیگران بتواند نقطه تعادلی خود را در فرایندهای مدیریت بحران حاصل کند.

1- رویکرد ایرانی به جنبش عدم‌تعهد

مشارکت دمکراتیک در مدیریت جهانی از این جهت برای جمهوری اسلامی ایران دارای مطلوبیت راهبردی است که می‌تواند زمینه‌های لازم برای چندجانبه‌گرایی منطقه‌ای و بین‌المللی را به‌وجود آورد. به‌طور کلی آرمان‌های اولیه جنبش عدم‌تعهد مربوط به استعمارزدایی و مقاومت در برابر سازوکارهای قدرت راهبردی بازیگران فرادست در سیاست بین‌الملل بوده است. در شرایط موجود، نشانه‌هایی از تهدید بین‌المللی فراروی کشورهای جبهه مقاومت وجود دارد. جبهه مقاومت طیف گسترده‌ای از کشورها را در برمی‌گیرد که در برابر استعمار، استبداد و استثمار صف‌آرایی می‌کنند. از سوی دیگر، جبهه مقاومت انعکاس اراده بازیگرانی است که مخالف هژمونیک‌گرایی قدرت‌های بزرگ در سیاست بین‌الملل هستند.

سخنان ارائه شده از سوی رهبران سیاسی و اجرایی جمهوری اسلامی ایران نشان می‌دهد که آموزه مشارکت در سیاست بین‌الملل می‌بایست در قالب همکاری‌های چندجانبه بین‌المللی سازماندهی شود. مقام معظم رهبری در سخنان افتتاحیه اجلاسیه سران جنبش عدم‌تعهد این موضوع را مورد تأکید قرار دادند که: «همکاری‌های بین‌المللی هرگاه بر چنین شالوده‌ای استوار باشند، دولت‌ها ارتباط میان خود را نه براساس ترس و تهدید بلکه بر پایه منافع سالم و مشترک و منافع انسانی بنا می‌کنند. این نظم آرمانی در نقطه مقابل نظام سلطه قرار دارد... شورای امنیت سازمان ملل دارای ساختار و سازوکارهای غیرمنطقی، ناعادلانه و غیردمکراتیک است. آمریکا با سوءاستفاده از همین سازوکار غلط می‌تواند زورگویی خود را بر دنیا تحمیل کند.»

مهم‌ترین دغدغه جمهوری اسلامی ایران در جنبش عدم‌تعهد، فرایندهای موجود سیاست بین‌الملل است. فرایندی که مبتنی بر سازوکارهای نخبه‌گرا در ارتباط با قدرت شکل گرفته است. کشورهای عضو شورای امنیت سازمان ملل به‌عنوان نمادهایی از نخبه‌گرایی بین‌المللی به شمار می‌آیند. در فرایندی که نشانه‌های کنش دمکراتیک و نهادگرایی راهبردی وجود داشته باشد، طبیعی است که نهادهایی همانند شورای امنیت که نماد نخبه‌گرایی راهبردی محسوب می‌شوند، کارکرد خود را از دست خواهند داد.

در تحلیل ایرانی از فرایندهای امنیت جهانی، موضوعاتی همانند بحران‌های منطقه‌ای، خلع سلاح هسته‌ای، حقوق بشر، مبارزه با تروریسم و دمکراسی صرفا در شرایطی می‌تواند حاصل شود که زمینه‌های مشارکت جهانی وجود داشته باشد. به‌طور کلی مشارکت دمکراتیک زیربنای صلح منطقه‌ای و جهانی محسوب می‌شود.

سخنان ریاست‌جمهوری اسلامی ایران نیز براساس ضرورت‌های صلح پایدار شکل گرفته است. ایشان نیز علت بحران‌های منطقه‌ای و بین‌المللی را انعکاس انحصاری بودن قدرت و گفتمان امنیت در سیاست بین‌الملل دانستند. موضوعاتی از جمله: انحصاری بودن قدرت در نظام جهانی و ساختار سلطه به‌عنوان علت اصلی بسیاری از منازعات در نگرش ریاست‌جمهوری اسلامی ایران مورد تأکید قرار گرفت. ایشان ضرورت اصلاح مدیریت جهانی از طریق مشارکت بین‌المللی را مورد توجه قرار دادند. ارتقای قابلیت ساختاری جنبش عدم‌تعهد در زمره اصلی‌ترین اهداف تلقی می‌شود که مورد تأکید مقامات ایرانی در فرایند برگزاری جنبش عدم‌تعهد قرار گرفته است.

رویکردهای ارائه شده توسط رهبران سیاسی و مقامات اجرایی ایران بیانگر آن است که نشانه‌هایی از مشابهت ادراکی و تحلیلی با اندیشه بنیانگذاران جنبش عدم‌تعهد مشاهده می‌شود. شعارهای ارائه شده در نخستین اجلاسیه‌های جنبش عدم‌تعهد ماهیت رادیکال داشت. کشورهایی همانند اندونزی، هند و مصر رویکرد ضد‌استعماری داشتند. یوگسلاوی با انحصار قدرت سوسیالیستی در اتحاد شوروی مخالفت داشت. شاید بتوان جنبش عدم‌تعهد را به‌عنوان راه سوم در سیاست بین‌الملل دانست. کشورهای عضو جنبش عدم‌تعهد تلاش داشتند تا موقعیت سیاسی و اقتصادی خود را از طریق هویت یابی پیگیری کنند.

بسیاری از مصوبات اجلاسیه وزرای امور خارجه جنبش عدم‌تعهد نشان می‌دهد که آرمان‌های نهفته در تفکر راهبردی اعضای جنبش عدم‌تعهد بر این امر قرار گرفته بود که می‌توان زمینه‌های متمایزسازی کشورهای عدم‌تعهد از قدرت‌های بزرگ را به‌وجود آورد. هرگاه واژه تمایز در حوزه سیاسی و سیاست بین‌الملل مورد استفاده قرار می‌گیرد، به‌معنای آن است که کنش کشورها براساس هویت‌گرایی قرار گرفته است. در چنین فرایندی، بازسازی ساختار سیاسی و امنیتی جهان براساس آموزه‌های ایده‌آلیستی مورد تأکید قرار گرفت. آموزه‌هایی که نقش قدرت و ساختارهای قدرت محور را تحت‌الشعاع مشارکت بین‌المللی و نهادهای دمکراتیک قرار می‌دهد.

آرمانگرایی ایرانی نه‌تنها در سال 1979منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شد، بلکه چندماه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران زمینه برای الحاق جمهوری اسلامی به جنبش عدم‌تعهد فراهم شد. علت اصلی پذیرش ایران در جنبش عدم‌تعهد را می‌توان براساس جهت‌گیری نه شرقی- نه غربی در سیاست خارجی دانست. ضرورت‌های سیاست خارجی نه‌شرقی- نه غربی ایجاب می‌کند که جلوه‌هایی از آرمانگرایی سیاسی و نهادگرایی دمکراتیک جایگزین ساخت‌های قدرت محور شود. ایران تلاش دارد تا اهداف راهبردی خود را براساس نقشه ژئوپلیتیکی جدید جهان سازماندهی کند. فرایندی که مبتنی بر خیزش نیروهای اجتماعی و قدرت یابی تدریجی آنان در ساختار سیاسی و امنیتی باشد. براساس چنین آموزه‌هایی است که مقامات اجرایی ایران در اجلاسیه 16جنبش عدم‌تعهد تلاش کردند تا رویکرد رادیکال در ارتباط با نهادهای بین‌المللی را سازماندهی کرده و ارتباط با سیاست خارجی رادیکال را از طریق نقد راهبردی بازیگران فرادست در سیاست بین‌الملل پیگیری کنند. به این ترتیب، میزبانی ایران در جنبش عدم‌تعهد به مفهوم ارتقای نقش راهبردی این جنبش برای مشارکت مؤثر و سازنده در حوزه سیاست بین‌الملل خواهد بود.

2- گفتمان ایرانی در جنبش عدم‌تعهد

گفتمان‌سازی‌ بخشی از ضرورت سیاست خارجی ایران محسوب می‌شود. تاکنون ادبیات سیاسی ایران معطوف به مقاومت در برابر هژمونی‌گرایی و فرادستی قدرت‌های بزرگ در سیاست بین‌الملل بوده است. طبعا چنین فرایندی زمانی تداوم پیدا می‌کند که ایران بتواند گفتمان‌های راهبردی متناسب با مطلوبیت‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی طیف گسترده‌ای از کشورها را تولید کند. نهادسازی بدون گفتمان‌های مؤثر و سازنده امکان‌پذیر نخواهد بود. بنابراین کارآمدی جنبش عدم‌تعهد در شرایطی امکان‌پذیر است که قالب‌های گفتمانی مؤثر برای تداوم نهادهایی همانند جنبش عدم‌تعهد تولید شده و از کارآمدی اجرایی در ایفای نقش سیاسی و بین‌المللی برخوردار شود. محور اصلی گفتمان ایرانی در روند جنبش عدم‌تعهد را می‌توان مربوط به موضوعاتی دانست که نیاز کشورهای عضو جنبش عدم‌تعهد را بازسازی می‌کند. موضوعاتی ازجمله اصلاح ساختار شورای امنیت، نماد و شکل جدیدی از معادله قدرت در سیاست بین‌الملل خواهد بود. لازم به توضیح است که تبیین چنین مفاهیمی به تنهایی نمی‌تواند عامل تغییر و دگرگونی در سیاست جهانی شود. سیاست جهانی نماد معادله کنش براساس الگوهای مبتنی بر سلسله مراتب قدرت در نظام جهانی است.

اهداف ایران در قالب گفتمان ایرانی جنبش عدم‌تعهد در شرایطی حاصل خواهد شد که زمینه‌های لازم برای دگرگونی در ساختار، فرایند و ماهیت سیاست بین‌الملل ایجاد شود. در شرایط موجود هنوز سیاست بین‌الملل براساس جلوه‌هایی از معادله قدرت است؛ درحالی‌که نخستین و اصلی‌ترین هدف ایران در ارتباط با جنبش عدم‌تعهد تقویت قابلیت‌های ساختاری آن برای نقد معادله قدرت در ساختارهای دوران جنگ سرد تلقی می‌شود. ایران بر این اعتقاد است که 120کشور جهان در قالب جنبش عدم‌تعهد می‌بایست از نقش و کارآمدی راهبردی مناسبی برخوردار باشند تا زمینه ایجاد تعادل در معادله قدرت فراهم شود.

تولید گفتمان‌های راهبردی در شرایطی از اهمیت و مطلوبیت لازم برخوردار خواهد بود که امکان تحقق ادبیات سیاسی مندرج در گفتمان وجود داشته باشد. گفتمان‌هایی که از مطلوبیت و کارآمدی لازم برخوردار باشند قادر خواهند بود تا زمینه‌های نشر مفهومی و گفتمانی را به‌وجود آورند. ازجمله این گفتمان‌ها می‌توان به مدیریت مشترک جهانی اشاره داشت. این گفتمان بخشی از ضرورت موازنه‌یابی در ارتباط با کشورهای منطقه‌ای و سیاست بین‌الملل خواهد بود. اجماع‌یابی یکی از سازوکارهای افزایش نقش و کارآمدی سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی محسوب می‌شود. ایران می‌تواند از چنین فرایندی برای ارتقای نقش سازمانی جنبش عدم‌تعهد استفاده کند.

تحقق چنین هدفی در شرایطی امکان‌پذیر است که ایران بتواند اهدافی را که در روند برگزاری جنبش مورد توجه کشورهای مختلف قرار گرفته است را در سطح فراگیرتری تحقق بخشد. تداوم ریاست ایران در اجلاسیه عدم‌تعهد صرفا از این جهت اهمیت و مطلوبیت دارد که بتواند اهداف کوتاه‌مدت، میان‌مدت و طولانی‌مدت را تأمین کند. طبیعی است که بخشی از چنین فرایندی مربوط به تحرک دیپلماتیک ایران در آینده است. برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل در اواسط سپتامبر 2012فرصت مناسبی خواهد بود تا زمینه‌های اجرای اهداف جنبش عدم‌تعهد فراهم شود. موضوعاتی که در اجلاسیه تهران مطرح شد را می‌توان بخشی از اهداف اعلامی و استنادی جنبش عدم‌تعهد دانست.

هرموضوع راهبردی دارای اهداف اعلامی ـ استنادی و همچنین اهداف اکتسابی است. اهمیت هر موضوعی در شرایطی به‌وجود خواهد آمد که زمینه‌های تحقق آن در سطح روابط دو جانبه، چندجانبه، نهادی، ساختاری و بین‌المللی حاصل شود. جمهوری اسلامی ایران به‌دلیل بهره‌گیری از امتیاز میزبانی توانست در نخستین گام به نتایج مطلوبی نایل شود. گفتمان‌سازی‌ را می‌توان محور اصلی دستاوردهای ایران در روند برگزاری اجلاسیه 16عدم‌تعهد در تهران دانست. در گام اول ایران توانست روند گفتمان‌سازی‌ را برای اجماع کشورهای مؤثر در جنبش عدم‌تعهد تولید کند. به‌طور کلی کشوری که از میزبانی اجلاسیه برخوردار است، قادر خواهد بود تا زمینه‌های لازم برای اجماع‌یابی در روند تصمیم‌گیری راهبردی در جنبش را ایجاد کند. گفتمان مدیریت مشترک جهانی به این دلیل از اهمیت راهبردی برخوردار است که سیاست هژمونی‌گرایی آمریکا و الگوهای فرادستی قدرت‌های بزرگ در حوزه‌های منطقه‌ای را کنترل می‌کند. اگر چنین مفهومی به گفتمان جهانی تبدیل شود، زمینه طرح آن در مجمع عمومی سازمان ملل نیز وجود خواهد داشت.

3- انعکاس فرایندها و مصوبات اجلاسیه 16جنبش عدم‌تعهد در رسانه‌ها و نهادهای بین‌المللی

طیف گسترده‌ای از رسانه‌ها و خبرنگاران آژانس‌های اطلاع‌رسانی، روند برگزاری اجلاسیه 16جنبش عدم‌تعهد در تهران را پیگیری خبری کرده و در فضای رسانه‌های بین‌المللی منعکس کردند. در بین چنین مجموعه‌هایی می‌توان به خبرنگاران شبکه الجزیره اشاره داشت. این شبکه، فرایندهای برگزاری اجلاسیه سران جنبش عدم‌تعهد را به‌گونه مؤثری منعکس کرد.

انعکاس رویکردهای گفتمانی ایران در جنبش عدم‌تعهد، گام اول تحرک دیپلماتیک ایران در سیاست بین‌الملل محسوب می‌شود. ایران در گام اول توانست زمینه‌های لازم برای گفتمان‌سازی‌ و اجماع‌سازی‌ را فراهم آورد. نشانه‌های گفتمان ایرانی در جنبش عدم‌تعهد را باید در موضوعاتی همانند مدیریت مشترک جهانی، صلح منطقه‌ای و عدالت راهبردی دانست. لازم به توضیح است که کشورهای عضو جنبش عدم‌تعهد بر تحقق چنین ضرورت‌هایی تأکید داشتند. جمهوری اسلامی ایران در دومین گام، نیازمند آن است که بتواند از طریق تحرک دیپلماتیک، زمینه‌های لازم برای تحقق چنین اهدافی را به‌وجود آورد. گفتمان‌ها صرفا در شرایطی از مطلوبیت راهبردی برخوردارند که امکان تحقق آن در سیاست بین‌الملل وجود داشته باشد.

* استاد دانشگاه تهران

کد خبر 183084

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست‌خارجی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز