روزی از روزهای زیبای خداوند، مردی برای خود خانهی بزرگ و زیبا خرید که حیاطی بزرگ با درختان میوه انبوه داشت. اما از بد زمانه در همسایگی او خانهای قدیمی بود که صاحبی بسیار حسود و چشم تنگ داشت.
این مرد، همیشه سعی میکرد، اوقات و خلق مرد حیاط دار را تلخ کند. ا و با گذاشتن زباله در کنار خانهاش و ریختن آشغال در حیاطش آزارش میداد.
یک روز صبح وقتی صاحب خانه بزرگ، خوشحال از خواب برخاست، به ایوان خانهاش برای هوا خوری رفت. همین که به ایوان رسید، دید یک سطل پر از زباله در ایوان است. با خود فکر کرد چه باید کرد؟ باید به این مرد یک درس حسابی بدهد.
از این رو سطل زباله را با خود به داخل خانه برد و آن را تمیز کرد و برق انداخت و بعد به داخل حیاط پر درختش رفت و داخل سطل زباله را از میوه های تازه و رسیده حیاط خود پر کرد.
او سطل پر از میوه را برای همسایه حسود خود برد. وقتی مرد حسود همسایه صدای در زدن او را شنید، خوشحال شد و پیش خود فکر کرد این بار دیگر برای دعوا آمده است.
ولی، وقتی در را باز کرد، مرد همسایه یک سطل پر از میوههای تازه، رسیده و زیبا به او داد و گفت: هر کس آن چیزی را با دیگران قسمت میکند که از آن بیشتر دارد...بفرمایید...
با این مقدمه و این داستان حکیمانهی زیبا نگاهی به اختصار به این حس منفی و مخرب انسانی میاندازیم.
حسادت از نظر لغوی به معنی رشک، بداندیشی، بدخواهی و چشم تنگی است. در اصطلاح، خصلتی است که فرد با بروز دادن آن آرزوی نابودی، دارایی و سعادت دیگری را میکند تا تنها، خودش از همه آنها بهره ببرد.
حسادت باعث سرخوردگی و همچنین سبکی شخصیت انسانی شده و انسان را در دید دیگران کوچک و حقیر میسازد. همچنین میتواند مانع رشد و پیشرفت او شود.
روانپزشکان معتقدند که ذهنیت نادرست و منفی، سلامت روان را برهم میزند. یکى از این ذهنیتهاى منفی و خانه برانداز، حسادت است.حسادت ارثی یا ژنتیکی نیست بلکه آموختنی است. آموزشی که توسط خانواده یا محیطهایی که فرد در آنها تربیت میشود، وابسته است.
بی تردید کودکانی در آینده به فرد حسود تبدیل میشوند که خانوادههای آنها دائما فرزندان یا حتی سطح و نوع زندگی خود را با دیگران مقایسه میکنند. بعضی از والدین عملا این امر را به کودکان خود میآموزند که همیشه خود را با دیگران مقایسه کنند.
با تکرار این درخواست و این نوع تربیت و نگرش والدین، فرزندان در مقایسه کردن، شرطی میشوند. در نتیجه تداوم این امر حس حسادت تقویت شده و تا آخر عمر گریبان فرد را خواهد گرفت.
از نظر علمی، حسود کسی است که از وجود نعمت، شادکامی، موفقیت و پیشرفت دیگران در زمینههای مالی، تحصیلی، شغلی، حتی نوع راه رفتن، لباس پوشیدن، مورد توجه واقع شدن فرد، مطرح شدن او در زمینههای مختلف اجتماعی و... ناراضی و به عبارتی رنج میبرد.
حسود دوست ندارد که دیگری از نعمت یا آسایشی برخوردار باشد. این امر در نهایت تبدیل به ناتوانی و احساس کمبود در شخص حسود شده و او را دچار عقده حقارت میکند.
بزرگترین مشکل افراد حسود، تصورات مبالغه آمیز آنها در باره زندگی و شرایط دیگران است. آنها تنها به جنبههای خوبی و خوشی دیگران توجه کرده و بزرگنمایی میکنند. این افراد شاید هرگز متوجه مشکلات و سختیهای زندگی آنها نشده و نخواهند شد.
به عبارتی، افراد حسود تصور صحیح و واقعی از زندگی خود و دیگران ندارند. چرا که به علت غلبه این حس منفی و قوی به اصطلاح کور شده و واقعیتها را نمی بینند. یعنی هر آنچه که خود میخواهند به عنوان واقعیت میبینند.
نقل و قولهای چند از بزرگان در باره حس حسادت این است که...
- حسد یا چشم تنگی، شادمانی انسان را می رباید و بیماری، شکست و فقر می آورد
- ذهن ما قابلیت برنامهریزی دارد و این ما هستیم که تصمیم میگیریم حسود باشیم، افسوس بخوریم و یا شاد باشیم و لذت ببریم.
- حسادت، بیماری روحی بدخیمی است که ممکن است در هر شغل، هر شخص و شخصیتی سرایت کند.
- درمان این بیماری، بسیار سخت است، بلکه آن را بدون درمان دانستهاند.
- حسود حتی با مقدرات خداوند و تقدیر دیگران، سر جنگ دارد.
- رشک بردن را نادیده بگیرید و به کلی آن را فراموش کنید؛ زیرا این حس، همیشه شما را شکنجه خواهد داد.
- حسد همچون مگس است که همه جای بدن سالم را رها می کند و بر روی زخمهای آن می نشیند.
- بر دوستی که حسود باشد، ایمن نمی توان بود
- اگر حسد در پی آن است که خویشتن را به چنگ و دندان بدرد؛ او را در نیت خیر خود آزاد بگذارید.
- پنج چیز است که پنج چیز از آن نزاید: دلی که خانه ی غرور است، کانون محبت نشود. یاران دوران فرومایگی، نکوخویی ندانند، تنگ نظران ره به بزرگی نبرند، حسودان بر جمال و کمال جز به چشم کین ننگرند و دروغگویان از کسی وفا و اعتماد نبینند.
- آنکس که به کسی دیگر حسد ورزد، دلیل بر آن است که اعتراف به برتری او کرده است
- حسود تصور میکند چنانچه پای همسایهاش بشکند، او بهتر میتواند راه برود.