اواسط تیرماه امسال مأموران پلیس در جریان مرگ مشکوک مردی 41ساله در یکی از محلههای اصفهان قرار گرفتند. بررسیها نشان میداد که همسر این مرد ساعتی قبل از رگ همسرش با اورژانس تماس گرفته و از بد حال شدن شوهرش خبر داده اما وقتی امدادگران اورژانس راهی خانه آنها شدهاند، دریافتهاند که مرد 41ساله به طرز مرموزی جانش را از دست داده است. با این حال به اصرار زن جوان، پیکر بیجان همسر او به بیمارستان انتقال یافت و در بررسیهای اولیه احتمال دادهشد که وی بر اثر سکته جانش را از دست داده باشد.
از آنجا که هیچ نشانهای از بیماری، درگیری و جراحت روی بدن قربانی به چشم نمیخورد به دستور بازپرس جنایی اصفهان، جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت تا در بررسیهای تخصصی راز مرگ او فاش شود. چند روز بعد وقتی نتیجه آزمایشهای علمی پیش روی تیم تحقیق قرار گرفت، آنها با یک جنایت پیچیده روبهرو شدند. در گزارش پزشکی قانونی آمده بود که علت مرگ مرد جوان خوردن آبمیوه مسموم به سیانور بوده و این یعنی وی قربانی جنایتی خاموش شده است.
نخستین فرضیهای که در این مرحله از تحقیقات مدنظر قرار گرفت، جنایت با انگیزه انتقامجویی بود. پلیس مطمئن بود که قاتل فردی آشنا با قربانی بوده که توانسته آبمیوه مسموم را به او بخوراند و به همین دلیل همسر مقتول به نام نازنین نخستین کسی بود که در فهرست مظنونان قرار گرفت. از آنجا که مقتول در خانهاش جان باخته بود، احتمال داشت که وی در داخل خانه اقدام به خوردن آبمیوه مسموم کرده باشد. بنابراین نازنین بازداشت شد اما در بازجوییها ادعا کرد که در جنایت نقشی ندارد و نمیداند که شوهرش را چهکسی به قتل رسانده است.
اظهارات زن جوان در حالی بیان میشد که در ادامه بررسیها مشخص شد قربانی بهدلیل اعتیاد به موادمخدر و مشروبات الکلی، از مدتها قبل با همسرش اختلاف داشته است. با این اطلاعات، مأموران تمامی رفتوآمدهای نازنین را زیرنظر گرفتند و متوجه شدند که وی در محل کارش با یکی از همکارانش به نام امید، تماسهای مشکوکی دارد. پلیس که حدس میزد نازنین و امید در این جنایت نقش داشتهاند هر دوی آنها را بازداشت کرد و زن جوان وقتی همکار خود را دستبند بهدست دید به جنایت اقرار کرد و گفت: 20سال پیش در یکی از پارکها با شوهرم به نام جمشید آشنا شدم.
در همان ملاقات اول عاشق او شدم و بهرغم مخالفت شدید خانوادهام، به پیشنهاد ازدواجش جواب مثبت دادم. مدتی بعد من و جمشید سر سفره عقد نشستیم و زندگی مشترکمان شروع شد. گرچه روزهای اول زندگی خوبی داشتیم اما چندماه بعد متوجه شدم که شوهرم به موادمخدر اعتیاد دارد. از آن زمان تلاش کردم تا او را ترک دهم اما موفق نشدم و وی به مصرف مشروبات الکلی هم روی آورد.
چون روی بازگشتن نزد پدر و مادرم را نداشتم، جرأت نکردم اعتراض کنم و مجبور شدم به زندگی با شوهرم ادامه دهم. 20سال این زندگی ادامه یافت و در همه این سالها مرتب با رفتار و اعمال شوهرم شکنجه میشدم. او رفتار بدی با من و دو فرزندمان داشت و وقتی مشروبات الکلی مصرف میکرد کنترلش را از دست میداد. یکبار برای اینکه مرا شکنجه دهد، فرزند خردسالمان را داخل یخچال گذاشت و تهدید کرد که اگر به حرفش گوش ندهم، کاری میکند که او همانجا جانش را از دست بدهد.
نقشه جنایت
متهم افزود: یک روز که از زندگیام خسته شده بودم، در محل کارم سفره دلم را باز کردم و به یکی از همکارانم به نام امید از رفتار بد شوهرم گفتم. او هم تحتتأثیر قرار گرفت و گفت که کمکم میکند تا از این زندگی راحت شوم. وقتی نقشه کشیدم که با سیانور شوهرم را مسموم کنیم، او قبول کرد و با کمک هم مقداری سیانور تهیه کردیم.
یک روز این سم را در آبمیوه شوهرم ریختم و او وقتی به خانه آمد و لیوان آبمیوه را سر کشید حالش بد شد و جانش را از دست داد.با اعترافات زن جوان، همدست او نیز به شرکت در جنایت اعتراف کرد و مدعی شد که بهخاطر حرفهای نازنین تصمیم گرفته بود که در اجرای این نقشه به او کمک کند.سرهنگ حسینزاده، رئیس پلیس آگاهی استان اصفهان با بیان این خبر گفت: بعد از اعترافات هر دو متهم، برای آنها قرار قانونی صادر شد و تحقیقات تکمیلی درخصوص این پرونده ادامه دارد.