او در این سالها در تلویزیون مشغول بود و این روزها و بعد از 9 سال دوری از سینما، فیلم «بیخداحافظی» او بر پردهی سینماهاست. به همین بهانه پای صحبتهای او دربارهی فیلمش مینشینیم.
- چرا در این سالها از سینما دور بودید؟
در این سالها چندین فرصت کاری در سینما برایم پیش آمد و تا مراحل پروانهی ساخت و تولید هم پیش رفت، اما هرکدام به دلیلی ساخته نشد. اما در تلویزیون فعال بودم و سریال «بیگانهای میان ما» را برای شبکهی دو و سریالهای «اولین شب آرامش» و «بیگناهان» را برای شبکهی سه کار کردم. سال ۸۸ هم تلهفیلم «خانهای در غبار» را ساختم.
- حالا و بعد این مدت، چه چیز شما را علاقهمند به ساختن فیلمی با حضور «رضا صادقی» کرد؟
برای من در وهلهی اول، انتخاب نبود، پیشنهاد بود. در واقع من تصمیم نگرفتم؛ این سرمایهگذار و تهیهکننده بودند که تمایل به ساختن چنین فیلمی داشتند و بعد از طی مراحلی که دو سه سال طول کشید، با من و کارگردانهای دیگر مذاکره شد، تا در نهایت من این کار را قبول کردم. چون دیدم با توجه به شرایط تولید، فرصت بدی نیست تا در سینما فیلم بسازم. ضمن اینکه این نوع فیلمها در سینمای ما کم کار شده و برای من تجربهی تازهای بود که شبیه آن را کار نکرده بودم.
- این اولین فیلم شما بود که خودتان فیلمنامهی آن را ننوشته بودید. ساختن فیلمی با فیلمنامهی «سعید شاهسواری» بهتر بود یا هنوز هم ترجیح میدهید خودتان فیلمنامه را بنویسید؟
البته این اولین همکاری من با سعید شاهسواری نبود و او قبل از این هم برای دو تا از سریالهایی که کار کردهام، فیلمنامه نوشته. اما به هر حال در این کار هم مثل کارهای قبل، از مراحل نوشتن فیلمنامه دور نبودم. چندتا از ایدههای موجود در آن مال من است و اصلاً خلاصهی داستان اولیهاش را هردو با هم نوشتیم. اما چون من درگیر کارهای دیگری بودم، بخش اصلی و عمدهی کار را سعید شاهسواری انجام داد.
- چهقدر از حوادث و شخصیتهای فیلم واقعی هستند؟
خیلی کم، تنها حدود پنجدرصد از کل وقایع براساس گفتوگوها و زندگی واقعی رضا صادقی است.
- کار کردن با رضا صادقی سخت بود؟
راستش در ابتدای کار، هم من و هم خود رضا فکر میکردیم، بازیگری رضا برای هر دوی ما خیلی سخت و دشوار باشد؛ اما با کمکهای «پیام دهکردی» همهچیز خیلی خوب پیش رفت. حدود دو ماه قبل از شروع فیلمبرداری، تمرینهای پیام با رضا شروع شد. آنقدر خوب با او کار کرد و اتودهای بازیگری را به او آموزش داد که در نهایت بازی رضا خیلی روان شد و نتیجهاش چیزی شد که میبینید.
- کمتر دیده بودیم که «محمدرضا فروتن» نقشی به این کوتاهی بازی کند. چهطور شد که او نقش «فرهاد» را بازی کرد؟
یکی دوبار قبل از این هم میخواستیم همکاری با یکدیگر را تجربه کنیم، اما این اتفاق نیفتاده بود. از طرفی دوستی او با من، رضا صادقی و تهیهکنندهی کار، آقای «محمد نشاط» و بهخصوص نقشی که در عین کوتاه بودنش، بسیار مؤثر بود، باعث شد که او قبول کند.
- فکر میکنید فیلم شما برای نوجوانها هم جذاب باشد و آنها را به سینما بکشاند؟
واقعاً مخاطب اصلی ما نوجوانها، جوانها و علاقهمندان رضا هستند. پیرنگ اصلی فیلم، ستایش تلاش و اراده است که هر نوجوان و جوانی در ابتدای راه و تصمیمگیریهای خود به آن احتیاج دارد.