به جز این، رمان «طبل آتش» او نیز در اوایل دهه60 منتشر شد که به وقایع انقلاب میپردازد. همین دو اثر درواقع برای دریافت نگاه و شیوه حضور شیرزادی در دنیای داستان کافی است؛ او شاید بیش از هرنویسنده دیگری به پیرامون خود و تحول و تغییر جامعهاش توجه دارد و برخلاف بسیاری از نویسندگان همنسل خود و بعد از خود، با تیزبینی و بهدقت، جامعه و مردم کشورش را زیرنظر میگیرد.
به همین علت است که رمانهای شیرزادی شاید بیش از دیگران، همگام با تحولات اجتماع پیش میآید و درباره آنهاست. وقتی انقلاب میشود، طبل آتش را مینویسد و وقتی جنگ درمیگیرد، غریبه و اقاقیا را. این شیوه او همینطور تا امروز ادامه یافته و از او نویسندهای کاملا اجتماعی و متوجه جامعه ساخته است. نکتهای که شاید بیش از هر چیز، حاصل شغل شیرزادی، از نظر منبع درآمد باشد.
شیرزادی سالهای سال روزنامهنگار حوزه اجتماعی بوده و شاید آموخته و عادت کرده که به رویدادها و مسائل جامعه بیتوجه نباشد. ویژگی قابل توجهی که کارهای شیرزادی را همواره با اقبال در فروش روبهرو میسازد. «هلال پنهان» یکی دیگر از کارهای شیرزادی است که به جنگ میپردازد و باز هم با اقبال مواجه شده است. این رمان سال77 به بازار آمد و چندبار تجدید چاپ شد. مجموعه داستان «یک سکه در دو جیب» دیگر کتاب شیرزادی است.