نکته مثبت این اظهارات نگاه واقع بینانهای است که در این موضعگیری دیده میشود و آن توجه به حضور سیاسی آمریکا در پشت پرده پرونده هستهای ایران است؛ موضوعی که البته هرگز مورد پذیرش ایران واقع نشده است.لازم به توضیح است که پرونده هستهای ایران دو جنبه دارد که یک پای آن حقوقی بوده و در آژانس انرژی هستهای مطرح است و پای دیگر آن در شورای امنیت است که از نظر ما سیاسی و فاقد وجاهت قانونی است.
پشت موضع سیاسی شورای امنیت، آمریکا به وضوح دیده میشود و آن چیزی هم که بهعنوان تخلف ایران مطرح و بر آن مانور داده میشود عدمپایبندی ایران به قطعنامههای شورای امنیت بهعنوان مصادیق برخورد سیاسی با موضوع هستهای ایران است که ایران هرگز خودش را ملزم به اجرای این قطعنامههای سیاسی و ناعادلانه نمیداند. چنانچه در یک فضای واقعگرایانه و توأم با اعتقاد به نتیجه دیپلماسی مثبت، ایران و آمریکا بتوانند بخشی از اختلافات خودشان را حل کنند این اظهارات میتواند مؤثر و مثبت باشد. با این حال بهنظر میرسد در شرایط کنونی آمریکا از این اظهارات در راستای تقویت جایگاه خودش در موضوع هستهای ایران استفاده کند و سعی خواهد کرد این موضوع را بهمعنای ترس ایران از قدرت آمریکا مطرح کند.
موضوع دیگری که حتما باید درخصوص این اظهارات مورد توجه قرار گیرد این است که اساسا موضوع هستهای ایران موضوعی حقوقی است نه سیاسی؛ چراکه ما در قالب همکاری با آژانس بیشترین میزان بازرسیها را پذیرفتهایم و در این بازرسیها هم تخلفی در فعالیتهای هستهای ایران گزارش نشده است.
بنابراین موضع ایران در بعد حقوقی موضع قدرتمندی است. چنانچه این موضع را به سمت موضع سیاسی سوق دهیم جایگاه بالاتر خود را تقلیل خواهیم داد و وارد بازی قدرتی خواهیم شد که ابزارهای آن در دست آمریکاست و ممکن است در نهایت منجر به تضعیف جایگاه ایران در مذاکرات هستهای شود. براین اساس میتوان گفت پرونده هستهای ایران نیازمند یک راهکار تلفیقی است؛ تلفیقی از واقعگرایی که در آن ایران و آمریکا حتما باید مذاکرات جدی داشته باشند و بنیاد حقوقی مبنی بر حق ایران برای برخورداری از یک چرخه کامل سوخت هستهای. این دو در کنار هم میتوانند نتیجه مطلوب را در پرونده هستهای کشورمان محقق کنند.
* نماینده سابق مجلس شورای اسلامی