اخیرا نیز شاهد بودیم که از یک سو آمریکا تحریمهای اعمال شده علیه ایران را با افزودن نام پنج نفر و هفت شرکت مرتبط با برنامه هستهای کشور گسترش داده است که نام فریدون عباسی رئیس سازمان انرژی اتمی هم در فهرست آنها به چشم میخورد و از سوی دیگر وزیر امور خارجه کانادا اعلام کرد که در تلاش برای افزایش فشار بر ایران تحریمها علیه سپاه پاسداران و بسیج را گسترش میدهد. این مسئله بهانهای شد تا با حشمتالله فلاحت پیشه، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هشتم به گفتوگو بنشینیم.
- با توجه به تحریمهای اخیر آمریکا و کانادا علیه مقامات و نهادهای جمهوری اسلامی ایران، شما این نوع رفتارها را چطور ارزیابی میکنید؟
اعتقاد من بر این است که تحریمهای اخیر از یک سمت و مخالفت آمریکا با تحریمهای جدید سنا، از سمت دیگر نشان میدهد که آمریکاییها بر سر نوع تعامل و تقابل با ایران با یکدیگر اختلاف دارند. این اختلاف بین دو حزب دمکرات و جمهوریخواه وجود دارد که نشانههای آن را در دو ارگان نیویورکتایمز و واشنگتن پست که بهعنوان سخنگو عمل میکنند میشود دید.
از سوی دیگر درون خود دمکراتها این اختلاف نظر جدی وجود دارد که هنوز به راهبرد منسجمی در مقابل ایران نرسیدهاند. مسئله دیگری که اهمیت دارد این است که سطح توقع بعد از سخنرانی اوباما با قالب واقعی آن تطبیق داده شود. معتقدم در رابطه ایران و آمریکا سه سطح حاکم است و نباید آنها با یکدیگر تلاقی کنند. سطح خوشبینانه این است که دو طرف برای تجدید رابطه با هم مذاکره کنند، سطح دوم این است که دوطرف راهبردی را ترسیم کنند برای تنش زدایی که هنوز در این مرحله اقدامی صورت نگرفته اما سطح آخر تلاش برای جلوگیری از افزایش بحران است که در این سطح تقابل و تعاملات خاص جنگ سرد را شاهد هستیم؛ یعنی طرفین سعی میکنند بحران از این بیشتر افزایش پیدا نکند و در مذاکره احتمالی هم هزینه این جلوگیری از افزایش بحران را به گردن طرف مقابل بیندازند که این نوع برخورد را از سوی آمریکا شاهدیم.
- بهنظر شما واکنش متقابل ایران به این نوع رفتارهای دوگانه غرب چه میتواند باشد؟
برای جمهوری اسلامی ایران در چنین شرایطی مهم ترسیم فضای کلی است که فضای کلیای که هماکنون شکل گرفته بخشی مربوط به واقعیت شرایط ایران است که ایران نباید از تحریمها استقبال کند و باید سعی کند که با دیپلماسی راه مناسبی را انتخاب کند و از طرف دیگر ما نباید فکر کنیم که آمریکاییها در چنین شرایطی فعال مایشاء هستند؛ آمریکاییها هم در فشار هستند و وقتی عنوان میکنند که در سال 2013میلادی باید موضوع هستهای ایران به پایان برسد بهعنوان یک ضربالاجل مطرح نیست بلکه بهعنوان یک الزام است برای سیاست خارجی این کشور و شاهدیم که هماکنون در داخل این کشور افرادی مانند گری سیمور که نماینده آمریکا در 1+5 است معتقد هستند که ایران کلید حل موضوعات منطقه خاور میانه است.
- هماکنون شاهد دور جدید مذاکرات بین ایران و آژانس هستیم؛ این مذاکرات چقدر در کاهش تحریمها تأثیرگذار خواهد بود؟
موضوع هستهای ایران از سلسله بهانههایی است که طرفداران ماجراجویی در سیاست خارجی آمریکا مطرح میکردند و اگر این مسئله نبود قطعا موضوعات دیگری را بهانه میکردند، نشانههای ضعیفی شکل گرفته است که بخشی از سیاستمداران آمریکایی معتقدند که مسائل آمریکا را باید با راهکارهای غیرماجراجویانه حل کرد و اگر این طیف در آمریکا غالب شود باعث میشود که بحث دشمنسازی در آمریکا کمرنگ شود و احتمال رفع اختلافات بهوجود آید.