از دید کارشناسان این هم نوعی کار خانگی است که در هیچیک از محاسبات اقتصادی درنظر گرفته نمیشود. در نگاه سطحی، کودکانکار کودکانی هستند که در خیابانها به کارهایی مانند فروش انواع اجناس (سیگار، گل، فالحافظ، سیدی، کبریت و...) مشغول هستند که در نقاط مختلف کشور کم و بیش دیده میشوند و البته در کلانشهرها بیشتر از بقیه شهرها. البته گروهی از کودکانکار هیچگاه دیده نمیشوند و این گروه کودکانکار خانگی هستند؛ کودکانی که در خانه یا کارگاههای خانگی مشغول بهکار هستند. این شیوه از کار کودکان به ویژه در روستاها مرسوم است. بسیاری از این کودکان در امر تأمین معیشت خانواده نقش انکارناپذیری دارند و در مزارع و دامداریها یا بافت قالی به خانوادههایشان کمک میکنند؛ البته این موضوع وارد فرهنگ مردم شده و امری عادی تلقی میشود و جزو وظایف کودکان است. کودکانکار به کودکان کارگری گفته میشود که بهصورت مداوم و پایدار به خدمت گرفته میشوند. کار کودک نزد بسیاری از کشورها و سازمانهای بینالمللی فعالیتی استثماری تلقی میشود.
کار کودکان بسیار معمول است و انواع مختلفی دارد؛ چنان که در طول تاریخ هم در درجات مختلف وجود داشته است. براساس آمار سازمان جهانی کار (ILO)، سالانه ۲۵۰میلیون کودک پنج تا ۱۴ساله در جهان محروم از کودکی میشوند. طبق این آمار ۱۲۰میلیوننفر از آنها وارد بازار کار شده و مشغول بهکار تماموقت هستند؛ ۶۱درصد این کودکان در آسیا، ۳۲درصد در آفریقا و هفت درصد در آمریکای لاتین زندگی میکنند. بررسیها نشان میدهد که بسیاری از کودکان در خانواده خود بهکار گرفته میشوند و از چهار تا ۱۷سالگی انجام انواع مسئولیتها به آنان سپرده میشود.
بامزد یا بیمزد؟
در کشورمان تنها به فعالیتهایی «کار» اطلاق میشود که منجر به دریافت «مزد» شود و فعالیتهایی که در قبال آنها مزد دریافت نشود فاقد ارزش اقتصادی تلقی میشوند.
انواع دیگری هم از کار کودک در خانه وجود دارد؛ مانند کودکانی که در کارگاه خانگی یا مغازه وردست پدرانشان هستند و یا اینکه در امور خانهداری به خانواده کمک میکنند.
به کودکانکار خانگی معمولا توجهی نمیشود و علت این است که کار خانه از دید جامعه پنهان است و به گفته کارشناسان این امر خود بر افزایش خطر مورد سوءاستفاده قرار گرفتن کودکان میافزاید.
کودکانکار خانگی مجبور هستند کارهای سخت خانگی(خدمتکار خانگی) مانند نظافت، آشپزی، نگهداری از کودکان و سالمندان بستری شده و مبتلا به بیماریهای واگیردار و خرید خانگی را انجام دهند. در برخی مواقع نیز این کودکان با این نگرش که مستقیما در درآمدزایی خانواده دخیل نیستند مورد خشونت سایر اعضای خانواده قرار میگیرند.
در این دیدگاه کودکان کار، غیرمولد هستند و اغلب از تحصیل محروم اند و هیچ مهارتی ندارند.
ناشناخته ماندن کارهای خانگی
برخی پژوهشگران میگویند که در این سالها تنها به کودکان خیابان پرداخته شده و دلیلش این است که کودکان خیابان در معرض دید مردم هستند و بقیه کودکان که در خانه و کارگاهها کار میکنند مورد غفلت مسئولان قرار گرفتهاند.
دخترانی که باید در کودکستان باشند، مجبور به کار، بهمدت 16تا 18ساعت در هفت روز هفته هستند؛ این کودکان از آموزش، بازی، نیازهای اولیه بهداشتی و تغذیه مناسب محرومند و وضعیت زندگیشان بهطور کامل به عقیده و نظر کارفرمایان بستگی دارد. در ایران براساس ماده ۱۸۸ قانون کار، کار کودکان در کارهای خانگی و به موجب ماده ۱۹۶، کار آنها در کارگاههای کوچک زیر ۱۰ نفر ممنوعیت ندارد.
از مجموع دومیلیون کارگاه در سطح استان تهران، تنها کارفرمایان 500هزار کارگاه حق بیمه میپردازند. خود این اظهارنظر نشان میدهد که 1/5 میلیون کارگاه در سطح استان تهران وجود دارد که وزارت کار، نظارت و کنترلی بر آنها ندارد؛ بنابراین بیشتر کودکان و نوجوانان کارگر زیر پوشش هیچ بیمهای نیستند. ضمن اینکه در ایران بهدلیل غیرقانونی بودن کار کودکان و نیز اشتغال آنها در کارگاهها که جزو مشاغل تعریفشده بهحساب نمیآیند، این مسئله بهصورت پنهان وجود دارد.
نبود آمار کودکانکار خانگی
در ایران موضوع کودکانکار چندان جدی گرفته نمیشود و هر از گاهی به آن پرداخته میشود و به همین دلیل آمار شفافی از کودکان کار و به تبع آن کودکان کار در خانه وجود ندارد. مشکل میتوان در گزارشها و آمارهای رسمی دولتها از تعداد کودکانی که بهکار خانگی مشغول هستند مطلع شد زیرا آنها معمولا جزو کارگران محسوب نمیشوند.
در نخستین سمینار آسیبهای کودکان کار و خیابان و زنان سرپرست خانوار که دیماه سال گذشته برگزار شد، یک محقق اجتماعی گفت: متأسفانه آماری از کودکانکار خانگی و کارگاهی در ایران وجود ندارد.
معصومه معارفوند در مورد وضعیت کودکان کار و خیابان در ایران به نکته ظریفی اشاره کرد و گفت: کودکان کار خیابانی بخشی از کودکانکار را تشکیل میدهند اما بهدلیل اینکه بیشتر در معرض دید هستند مورد توجه بیشتری قرار میگیرند تا جایی که گاهی این شائبه بهوجود میآید که آنها تنها گروه کودکان کار نیازمند حمایت هستند.
هند بیشترین کارگر کودک دارد
به گزارش سایت نیویورک تایمز سازمان بینالمللی کار چندی پیش کشف کرد که هند 6/12میلیون کارگر بین پنج تا 14سال دارد و در حدود 20درصد آنان بهعنوان خدمتکار کار میکنند. سایر گروهها این رقم را 45میلیون یا بیشتر میدانند. یونیسف اعلام کرده که هند بیشترین تعداد کودکانکار را نسبت به هر کشور دیگری در جهان دارد. بسیاری از این کودکان از استانهای فقیر هند یا از طریق آژانسهای کاریابی یا آدمربایی میآیند. طبق آمار جنایی دولت، در سال 2011، بیش از 3200کودک در هند ناپدید شدند.
مالا بهانداری، رئیس چایلد لاین (یک خط تلفنی دولتی برای کودکان کار است) میگوید: شهرنشینی هند موجب افزایش خانوادههای دودرآمدی شده که متقاضی خدمتکار هستند. کودکان ارزانتر و انعطافپذیرتر از بزرگسالان هستند؛ خانم بهانداری میگوید: یک خانواده شاید فقط 40دلار درماه برای کودک خدمتکار بپردازد؛ یعنی نصف دستمزد رایج برای بزرگسالان، البته اگر اصولا حقوقی پرداخت شود.
طبق قوانین هند، افراد زیر 18سال صغیر شناخته میشوند. اما قانون حمایت از کودکان سال 2000، گریزگاهی هم دارد: کودکان بین 14تا 18سال مجازند در کارهای غیرمضر حداکثر روزی شش ساعت کار کنند. کودکان کمتر از 14سال اجازه ندارند بهعنوان خدمتکار کار کنند، قانونی که عموماً نادیده گرفته میشود. کارفرمایان باید امکان تحصیل روزانه را فراهم کرده و ساعات استراحت کودک را ثبت کنند؛ گرچه اکثر خانوادهها آن را نادیده میگیرند زیرا بازرسی و اجباری در آن وجود ندارد.