اما از طرف دیگر در طول این سالها هیچکدام از آزمایشهای دوپینگ انجام شده بر روی این قهرمان دوچرخهسواری، برنده هفتباره تور دو فرانس، مثبت نشده است و آرمسترانگ بر مبنای همین منفی بودن آزمایشها ادعای بیگناهی کرده است.
اما اگر آرمسترانگ واقعا دوپینگ کرده باشد، چطور توانسته است در طول بیش از یک دهه دوچرخهسواری حرفهای از مثبت شدن آزمایشهای دوپینگش جلوگیری کند؟
در زیر به فهرستی از شیوههای دوپینگ به گفته سازمان ضددوپینگ آمریکا آرمسترانگ به آن دست زده بود، و اینکه چگونه در هر مورد او ممکن است توانسته باشد استفاده از این روشها را پنهان کند، میپردازیم:
اریتروپوئیتین (EPO): شکل مصنوعی یک هورمون طبیعی انسانی که بوسیله وزشکاران برای افزایش شماره سلولهای قرمز خون به کار میرود تا با افزایش میزان اکسیژنرسانی به عضلات به طور موقتی بنیه و قدرت آنها را تقویت کند. پیش از سال 200 هیچ آزمایشی برای افتراق دادن میان نوع مصنوعی این هورمون از هورمون طبیعی وجود نداشت،
بنابراین مادامی که ورزشکاران در دوزهایی از این دارو را مصرف میکردند هماتوکریت (نسبت حجم سلولهای قرمز خون به کل حجم خون) را بیش از حد بالا نبرد (هماتوکریت زیر 50 درصد)، کسی متوجه دوپینگ آنها نمیشد.
و گزارش منتشرشده آرمسترانگ را متهم میکند که تا پیش از سال 2000 از این دارو استفاده میکرد، و این دوپینگ در برنده شدن او در مسابقات تور دو فرانس 1999 نقش داشت.
گزارش کمیته ضددوپینگ میگویند آرمسترانگ حتی پس از در دسترس قرار گرفتن آزمایش ادراری که توانایی شناسایی EPO را داشت، به سوءمصرف این دارو ادامه داد؛ او از شیوه پنهانیتر استفاده کرد. به ادعای این گزارش پزشکان به آرمسترانگ و هم تیمیهایش آموختند که EPO را به صورت داخل وریدی (و نه زیرپوستی) و در شب تزریق کند. این شیوه باعث میشود دوزهای پایین EPO مصنوعی هنگام بیدارشدن او در صبح از بدن او پاک شده باشد.
پزشکان تیم در موقعیتهایی که ورزشکار به تازگی EPO مصرف کرده است و مجبور است آزمایش دوپینگ بدهد، همچنین میتواند به او سالین (محلول نمکی) تزریق کنند، تا خون ورزشکار رقیق شود و به سرعت هماتوکریت پایین بیاید. بر اساس گزارش سازمان ضددوپینگ آمریکا این نوع تزریق پنهانکننده یک شیوه رایج مورد استفاده آرمسترانگ و تیمش بوده است.
تزریق خون: تزریق خون راهبردی که در آن ورزشکار واحدهای خون پشتیبان ذخیره شده خودش را دوباره تزریق میکندف همان اثرات استفاده از EPO مصنوعی را دارد و در عین حال مسئله تشخیص دارو در خون با آزمایش دوپینگ هم را حل میکند. از آنجایی در این شیوه خون خود ورزشکار به او تزریق میشود، شناسایی این نوع دوپینگ کار مشکلی است، اما جستجو برای مقادیر غیرطبیعی هماتوکریت در هنگامی که آرامسترانگ مسابقه میداده است، حداکثر کاری است که میشود، انجام داد.
در این مورد نیز تزریق سالین پیش از انجام آزمایش به همان شیوهای که درباره EPO ذکر شد، میتواند مانع از شناسایی دوپینگ شود. سازمان ضددوپینگ آمریکا آرمسترانگ و همتیمیهایش را متهم میکند که برای پوشاندن تزریق خون از EPO هم استفاده کردهاند؛ به این ترتیب که با استفاده ازدوزهای کم EPO مصنوعی تولید سلولهای نابالغ خونی را تحریک کردهاند تا بالارفتن میزان سلولهای قرمز بالغ خون را که نشانه آشکارساز تزریق خون است، را بپوشانند.
تستوسترون: هورمون تستوسترون که بوسیله ورزشکاران برای افزایش توده عضلانی و بهبود بازیابی قدرت و بنیه عضلانی استفاده میشود، به طور طبیعی درون بدن وجود دارد. میزان حد پایه این هورمون در میان افراد متفاوت نوسان زیادی دارد، و حتی مقدار آن در یک شخص از روزی تا روز دیگر هم ممکن است تفاوت پیدا کند.
بنابراین آزمایش مثبت از لحاظ استفاده از تستوسترون مصنوعی بر اساس مجموعهای از شواهد است، و نه یک شاخص قطعی واحد، و برای اینکه ورزشکاران بیگناه به خاطر نوسانهای طبیعی تستوسترون، مجازات نشوند، چشمپوشی قابلتوجهی در مورد مقادیر بالا انجام میشود (در المپیک 2012 بالا بودن تستوسترون تا چهار برابر حد طبیعی مجاز دانسته شده بود، و پس از این حد بود که آزمایش را مثبت اعلام میکردند).
این راهبرد در آزمایش دوپینگ گرچه منطقی است، اما امکان مثبت نشدن آزمایش دوپینگ ورزشکارانی که دوزهای کم تستوسترون را مصرف میکنند، را افزایش میدهد. گزارش سازمان ضددوپینگ مدعی است که یک پزشک همکاریکننده با آرمسترانگ روش منحصربهفردی را برای وارد کردن تستوسترون به بدن ابداع کرده بود؛ یک فرمولاسیون روغن زیتون که که دوچرخهسواران آن را زیر زبانشان میچکاندند، و به طور خاص طوری طراحی شده بود که امکان کشف تستوسترون را کاهش دهد.
هورمون رشد انسانی (HGH :(HGH یک هورمون طبیعی دیگر است که بوسیله ورزشکاران برای افزایش رشد و بازیابی قدرت عضلانی مورد استفاده قرار میگیرد. به گفته لاری باورز مدیر علمی سازمان ضددوپینگ آمریکا در زمان اولین بازنشستگی آرمسترانگ در سال 2005 هیچ آزمایشی برای تشخیص HGH خارجی در دسترس نبود، بنابراین اگر آرمسترانگ و همتیمیهایش بنا به ادعای سازمان ضددوپینگ پیش از این تاریخ به طور مداوم از این هورمون استفاده باشند، دوپینگ آنها کشف نمیشد.
کورتیکوستروئیدها: این مواد شیمیایی، هورمونهای طبیعی که مشابههای مصنوعی هم دارند، را ورزشکاران برای تسکین التهاب و بهبودی بازیابی قدرت عضلانی استفاده میکنند.
آرمسترانگ در سال 1999 هنگامی برای اولین بار برنده مسابقات تور دو فرانس شد، آزمایشش از لحاظ وجود یک کورتیکوستروئید، کورتیزون، مثبت شد. به گفته سازمان ضددوپینگ آمریکا یک دکتر تیم یک نسخه با تاریخ قدیمی برای درمان "درد ناشی زین" جعل کرد تا مشکل آرمسترانگ حل شود. از آنجایی که کورتیزون فقط برای دوچرخهسوارانی ممنوع است که نیاز پزشکی به آن ندارند، پزشکان شیاد میتوانند به سادگی میتوانند با یک نسخه تقلبی به دوپینگکنندگان کمک کنند.
تزریق پلاسما و سالین: تزریق پلاسما (مایع کمرنگ و زردی که بخش بزرگی از حجم خون را تشکیل میدهد) و سالین (محلول نمکی) به ورزشکاران ممنوع است چرا که از این مواد برای پوشاندن تزریق خون یا EPO استفاده میشود.
ادعا شده است که پزشکان آرمسترانگ به طور دقیق هماتوکریت او را تحت نظر داشتهاند تا همیشه یک قدم از آزمایشهای دوپینگ جلوتر باشند. جاناتان واترز، یک همتیمی سابق آرمسترانگ، مدعی است که یک بار پزشک تیم یک کیسه سالین را زیر بارانیاش مخفی کرد و درست پیش از انجام آزمایش EPO برای تزریق به آرمسترانگ داده بود.
LiveScience