مقایسه این دو عدد نشان میدهد که احتمالا چند میلیون نفر از مردم بیش از یکدفترچه دارند؛ یعنی ممکن است برخی دفترچه بیمه درمانی تأمین اجتماعی و دفترچه بیمه خدمات درمانی را با هم داشته باشند. حتی ممکن است دفترچه درمان فلان بانک را هم داشته باشند. این ماجرا یک نوع همپوشانی ایجاد کرده است. در این بین بخشی از بودجه درمان کشور به طرز ناشیانهای هدر میرود و گروهی از مردم از داشتن خدمات درمانی محروم میشوند.
سازمان بیمه سلامت قصد دارد این ماجرا را یکبار برای همیشه بهصورت قانونی خاتمه دهد؛ به این ترتیب که از تمامی صندوقها و سازمانهای بیمهگر میخواهد خدمات پایهشان را از خدمات بیمه تکمیلی جدا کنند و برای انجام این کار ابتدا یک بسته بیمه پایه درمان برای همه مردم ایران تعریف میکند. وقتی این بسته تعریف شد دیگر فرقی نمیکند که چند دفترچه بیمه در دست یکفرد باشد؛ چرا که همه خدماتی که از سه دفترچه دریافت میکند یکسان است و کمکم مردم به این نتیجه میرسند که داشتن چند دفترچه بیمه کاربردی ندارد؛ پس بازی دفترچه در کل کشور به پایان میرسد و آمار افرادی که دفترچه بیمه ندارند مشخص میشود. وقتی دفترچههای اضافه برچیده شود عملا در بخشی از هزینه درمان و سلامت صرفهجویی میشود. اگر کسی دو یا سه دفترچه بیمه داشته باشد به همین تعداد حق بیمه پایه برایش پرداخت میشود؛ یعنی عملا بودجهای را که میتوانددو،سه نفر را تحت پوشش بیمه پایه قرار دهد بهخود اختصاص داده است. وقتی هر فرد یک دفترچه داشته باشد هدررفت بودجه هم به پایان میرسد و در عوض این بودجه برای کسانی درنظر گرفته میشود که تاکنون تحت پوشش بیمه نبودهاند.
دفترچههایی که قرار است از سوی سازمان بیمه سلامت در اختیار مردم قرار بگیرد همه یک شکل است؛ یعنی دیگر کسی به دفترچه دیگری غبطه نمیخورد که با این دفترچه پول دارو را بیشتر میپردازند یا با آن دفترچه همه پول آزمایشگاه را بیمه پرداخت میکند و... مزیت این نوع دفترچهها این است که در همه جا با همه مردم یکسان برخورد میشود و راههای پرت بودجه درمان در این بخش بسته میشود.
اما با این دفترچهها قرار است چه خدماتدرمانیای به مردم ارائه شود؟ یکی از وظایف و ماموریتهای سازمان بیمه سلامت این است که این خدمات را که با نام خدمات بیمه پایه درمان به مردم ارائه میشد تعریف کند. برای این کار باید بسته خدمات پایه درمان تعریف شود.
بسته خدمات پایه درمان چیست؟
هر کس در طول زندگیاش دچار بیماری میشود و حمایت از افراد هر کشور در برابر بیماریها بر عهده دولتهاست. شاید بشود گفت که تمامی بیماریهایی که مردم به آنها دچار میشوند در بسته خدمات پایه درمان جای میگیرند و لازم است مورد حمایت دولت قرار بگیرند. این بسته باید از سرماخوردگی تا سرطان را دربربگیرد و هر فردی که در تابعیت قانون در کشور زندگی میکند باید از سوی دولت در این موارد حمایت شود. هزینه این خدمات باید بهصورت کامل از سوی بیمهها پرداخت شود؛ یعنی هر فرد به ازای حق بیمه پایه درمانیای که میپردازد باید تحت پوشش تمام و کمال این نوع خدمات قرار بگیرد. تعریف این نوع خدمات از سوی سازمان بیمه سلامت انجام میشود.
نخستین بار وزارت رفاه و تأمیناجتماعی با همکاری شورایعالی بیمه خدمات درمانی در سال1386 بسته خدمات پایه درمان را تعریف کرد. براساس این تعریف بسته خدمات پایه بیمههای درمانی را میتوان فهرستی از خدمات و کالاهای سلامتی برشمرد که با توجه به ملاحظات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی علاوه بر قابلیت ارائه در کشور، طی یک فرایند اولویتگذاری و سهمیهبندی، تعیین شده و هزینه آنها طبق ضوابط توسط سازمانهای بیمهگر پایه تأمین میشود.
در ماده10 قانون بیمه همگانی نیز در توضیح خدمات بیمه پایه آمده است: حداقل شمول و سطح خدمات پزشکی و دارو شامل خدمات پزشکی اورژانس ، عمومی و تخصصی (سرپایی و بستری) که انجام و ارائه آن در نظام بیمه خدمات درمانی بهعهده سازمانهای بیمهگر قرار میگیرد.
روانترین تعریف را حمیدرضاسفاری، مدیرکل برنامهریزی و بیمههای درمانی وزارت رفاه و تأمین اجتماعی و رئیس دبیرخانه شورایعالی بیمه خدماتدرمانی در سال 86 از این نوع بیمه ارائه کرد. او گفتهبود: به بیان ساده این بستهها شامل آن قبیل خدماتی هستند که مردم با مراجعه به مراکز ارائهکننده خدمات درمانی طرفقرارداد سازمانهای بیمهگر میتوانند برای تهیه آنها از حمایتهای مالی بیمه برخوردار شوند؛ بهعبارت دیگر قرار گرفتن هر یک از خدمات درمانی و تشخیصی قابل ارائه در کشور در پوشش بیمههای درمانی باعث خواهد شد تا خانوادهها برای دسترسی به آنها هزینههای کمتری پرداخت کنند.
این خدمات به نیازهای مردم کشور و توانایی مالی در پرداخت هزینه درمان از یکسو و از سوی دیگر به سرانه درمانیای که دولت همهساله برای هر فرد درنظر میگیرد بستگی دارد. مسلما هر چه این بسته پروپیمانتر باشد مردم از خدمات درمانی رایگان بهتری بهرهمند خواهند شد.
قانون را رعایت کنید
اگر کسی بخواهد از خدمات بیمه پایه درمان استفاده کند یعنی هزینههای درمانیاش از سوی دولت پرداخت شود باید قوانینی را که در این زمینه وضع میشود رعایت کند. مهمترین بخش این قوانین پیروی از روشهای درمانی است که برای انجام کارهای درمانی درنظر گرفته شده است. یکی از سختترین این بخشها خودداری از مراجعه خودسرانه به پزشک متخصص است؛ مثلا اگر کسی دچار سردرد یا گوش درد شد بلافاصله نمیتواند راهی مطب یک متخصص یا فوقتخصص مغز و اعصاب شود و درخواست کند برایش یک امآرآی بنویسند و بعد به یک مرکز تشخیصی مراجعه کند و آزمایشش را انجام دهد و در تمام این مراحل انتظار داشته باشد که هزینههای درمانیاش از سوی دولت پوشش داده شود بلکه باید ابتدا به یک پزشک عمومی (که درآینده پزشک خانواده است) مراجعه و به تشخیص این پزشک راه درمانیاش را در پیش گیرد. ممکن است پزشک تشخیص دهد که او را به یک متخصص گوش و حلق و بینی ارجاع دهد در این صورت یک معرفی نامه خطاب به یک متخصص برایش آماده میکند. در گام بعد و مراجعه به متخصص بسته به تشخیص پزشک ممکن است راه یک نوع عکسبرداری را در پیش بگیرد و الی آخر. در این صورت دولت نسبت به پوشش دادن هزینههای درمانی این فرد اقدام خواهد کرد و در تمامی این مراحل او را همراهی میکند. سازمان بیمه سلامت تمامی این روشهای درمانی را بهصورت قانون آماده کرده و در اختیار مراکز درمانی تشخیصی و... قرار میدهد و به این ترتیب افراد درصورت تابعیت از این قانون از حمایت دولت برای پوشش هزینههای درمان برخوردار خواهند شد.
در غیر این صورت و با مراجعه خودسرانه به پزشک و مراکز درمانی تمامی هزینهها باید از جیب افراد پرداخت شود و دولت در این رابطه هیچ نقشی نخواهد داشت و تنها در برابر کسانی احساس مسئولیت میکند که از روشهای تعیین شده درمانی پیروی میکنند. تمامی این مراحل با استفاده از دفترچههای یکسان درمانیای انجام خواهد شد که از سوی سازمان بیمه سلامت در اختیار بیمهشدگان قرار میگیرد؛ بنابراین تمام افرادی که مایل به استفاده از حمایتهای دولت در زمینه درمان هستند باید نسبت به دریافت دفترچه سازمان بیمه سلامت اقدام کنند. در غیر این صورت دولت هیچ تعهدی در برابرشان نخواهد داشت.