در همین زمینه ما نیز با علیرضا صدرا، صاحب نظر مسائل سیاسی و استاد دانشگاه تهران به گفتوگو نشستیم.
- بهنظر شما طرح موضوع پیشرفت و عدالت از سوی رهبر معظم انقلاب چه نسبتی با مفاهیم مشابه در گفتمان غربی دارد؟
در ادبیات رایج غرب و نظامهای مدرنیستی اساسا ادبیاتی وجود دارد که از ترقی شروع میشود و بعد به رشد بهویژه رشد اقتصادی صعود پیدا میکند و در نهایت بهاصطلاح توسعه جامع ختم میشود. نگاه غرب به مسئله توسعه تکساحتی است و تنها بعد مادی انسان را در برمیگیرد، بنابر این متفکران غربی متوجه نارساییهایی در تعاریف قبلی شدهاند و به این نتیجه رسیدهاند که نگاه تکبعدی به توسعه تنها به تولید ثروت و تأمین آسایش مادی خلاصه میشود و در این میان خلأهایی موجود است. به تعبیر دیگر قرار بود توسعه برای انسان باشد اما انسان شد برده توسعه. الان بزرگترین مشکل غرب این است که آرامش معنوی را به بهای دسترسی به آسایش مادی از دست داده است.
فرمایشات رهبر معظم انقلاب دقیقا در مقابل همین تک بعدی بودن ساحت توسعه است. اسلام دین توحیدی است و این مبنا درون آن وجود دارد. هم به فکر توسعه مادی است و هم بهدنبال تعالی معنوی. از همین رو ما شاهدیم که در منظومه فکری رهبری که مطلوب اسلام و قانون اساسی نیز هست، تأمین امنیت و توسعه اقتصادی نهتنها مذموم نیست بلکه عبادت محسوب میشود و از همینروست که ما شاهد تبیین توسعه دوساحتی از سوی ایشان هستیم. اساسا الگوی پیشرفت دوساحتی و سه بخشی است به این معنی که هم بهدنبال توسعه مادی و معنوی است و در عین حال بهدنبال توسعه اقتصادی و تعادل اجتماعی در جهت تعالی فرهنگی. برای همین رهبر معظم انقلاب برای اینکه شبههای ایجاد نشود و اشتباهی میان این نوع توسعه با نگاه تکبعدی به توسعه صورت نگیرد از کلمه پیشرفت استفاده میکنند. ناگفته نماند که این مدل از توسعه ظرافتهای خاص خود را به همراه دارد ولی اگر تحقق پیدا کند سعادت مادی و معنوی بشر را بهدنبال خواهد داشت.
- یکی از رهنمودهای رهبری همراه بودن پیشرفت و عدالت با یکدیگر است. شما این نوع نگاه را چطور میبینید؟
اساسا دو نظریه در غرب شکل گرفت که یکی با عنوان کاپیتالیزم تنها بهدنبال توسعه بود و دیگری مارکسیسم بود که با داعیه پیروی از عدالت پا به عرصه سیاسی گذاشت. در غرب بین این دو مقوله تضاد وجود دارد، چراکه متفکران غربی بهدنبال این بودند که ابتدا توسعه ایجاد کنیم و پس از آن عدالت و از همینروست که ما امروز شاهد جنبشی تحت عنوان یکدرصد مقابل 99درصد هستیم اما در تفکر اسلامی توسعه اقتصادی و تعادل سیاسی و اجتماعی در جهت تعالی فرهنگی لازم و ملزوم یکدیگر هستند. تا بین توسعه اقتصادی و تعادل اجتماعی و فرهنگی توازنی برقرار نشود نمیشود هیچ تبعیضی را حل کرد.
این نگاه رهبری دقیقا بر همین مبناست که اساسا عدالت با توسعه نهتنها سازگار بلکه توأمان است و ما نباید ابتدا بهدنبال توسعه باشیم و پس از آن بهدنبال توزیع منابع برویم. ناگفته نماند که برعکس این مسئله نیز کاملا صادق است بنابراین ما باید به فکر پیشرفت باشیم و نه توسعه بدون عدالت. ناگفته نماند که نباید عدالت را تنها به اقتصاد تقلیل داد بلکه این عدالت همه زمینههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را شامل میشود. این منظومه عدالت با مشارکت مردمی همراه خواهد بود که ما نمونه آن را در زمان جنگ شاهد بودیم و هرجا مردم حضور پیدا کردند استعدادها شکوفا شد و جنگ با موفقیت پیش رفت. البته کارایی و اقتدار دولت نیز در رشد پیشرفت همراه با عدالت بسیار مهم است که این باعث اقتدار ملی خواهد شد.
- در همین زمینه ما شاهدیم که رهبر انقلاب روحیه خودباوری را مکمل عدالت میدانند. برای رسیدن به پیشرفت، بهنظر شما این روحیه خودباوری چقدر در پیشرفت جامعه مؤثر است؟
ما ابتدا باید به هویت ملی خود توجه کنیم چراکه این هویت یعنی باور ملی. البته باید توجه داشت که غرور ملی به هیچ وجه مطلوب نیست، چراکه ممکن است بهخودبرتربینی منتهی شود که نمونه آن آمریکاست و از طرف دیگر نیز خودباختگی ملی کاملا مذموم است چراکه سلطهپذیری را به همراه دارد. باور نه خودباختگی است و نه غرور؛ باور یعنی اینکه ملتی ارزشهای بالفعل خود را به حالت بالقوه تبدیل کند. ما زمان انقلاب و جنگ کاملا این باور ملی را لمس کردیم و دیدیم که چگونه ملتی مقابل تمام استکبار ایستاد و توانست از معرکههای سهمگین پیروزمندانه خارج شود.
اگر دولتمردان بتوانند این باور ملی را بهخوبی مدیریت و بهطور صحیح از آن بهرهبرداری کنند هیچ مشکلی لاینحل نخواهد ماند. این روحیه خودباوری مدنظر رهبری روح هر نوع کارآمدی است و به تعبیر بهتر سیرت کارآمدی، روحیه خودباوری ملی است. اجمالا ما میتوانیم این منظومه پیشرفت رهبری را که با عدالت و روحیه خودباوری همراه است مدل پیشرفت متعالی بنامیم و سعی در گسترش آن در سیطره جهان داشته باشیم.