شخص پیامبر(ص) بزرگوار اسلام شخصا در تبیین و التزام عملی جایگاه حکومت اسلامی پس از پایان مناسک حج به این مورد پرداختند. حقیقتا باید گفت که واقعه غدیرخم یک واقعه صوری و نمایشی نبود بلکه غدیر خم یک حرکت سیاسی بود که با دستور الهی و اجرای پیامبر بزرگوار اسلام صورت گرفت. غدیرخم دارای این کنش سیاسی است که حمایت و پاسداری از حکومت اسلامی و تداوم آن باید در دستان صالحترین و آگاهترین مردم باشد و افراد صالح برای برقراری عدالت در جهان براساس تعالیم جامع و کامل اسلام بکوشند. در زمان حضرت رسول(ص) صالحترین مردم کسی نبود جز شخص امیرالمومنین علی(ع). غدیرخم را یک حادثه سیاسی در مرحله اول باید دانست. چرا که تعیین جانشینی برای رهبری امت اسلامی از مهمترین و عمدهترین مسائلی بود که پیامبر اکرم(ص) در آخرین سال حیات، هنگام بازگشت از حجهالوداع، به همراهان خویش ابلاغ کرد.
اگرچه این اعلام عمومی، به فرمان خداوند صورت گرفت ولی صرفنظر از آن جنبه، میتوانست حاکی از دغدغه طبیعی معمار و بنیانگذار مکتب نسبت به آینده امت خویش باشد. این اقدام یک ضرورت سیاسی - اجتماعی اجتنابناپذیر بود و از انتظارات عقلای عالم بهشمار میآمد و آن حضرت حتی در زمان حیات خویش از آن مهم غفلت نمیورزید. پیامبر(ص) میدانست که جامعه بیسرپرست هرلحظه در معرض اختلاف، گسستگی و هجوم فرصتطلبان است. لذا هر وقت برای جنگ یا غزوهای از مدینه خارج میشد، شهر را بدون امیر و خلیفه وانمیگذاشت؛ پس هنگامی که سفری ابدی در پیش رو داشت، چگونه ممکن بود امت را به حال خود واگذارد؟
مهمترین معرفت سیاسی که باید در این مورد به آن توجه داشت تبیین شاخصهای رهبری یک جامعه اسلامی است. تعیین جانشین برای پیامبر(ص) در روز غدیر و نزول آیه مربوط به کامل شدن دین در این روز، ارتباط نزدیک و تنگاتنگ دین با رهبری جامعه اسلامی را مشخص میسازد چرا که وجود رهبر صالح در جامعه اسلامی، مناسبترین ضمانت اجرا برای حفظ و تداوم ارزشهای اسلامی و سلامت جامعه مسلمانان است. بهعبارت دیگر، در اسلام، حکومت تابع ارزشهاست و کسی میتواند در جایگاه حکومت بر مسلمین قرار بگیرد که خود آراسته به آن ارزشها و فضیلتها باشد. اگر ما از همین آموزه بزرگ اسلامی بتوانیم برای امروز خود درس عبرت بگیریم خواهیم دید که جامعه اسلامی دوران پیامبر(ص) همانند امروز جهان اسلام است چرا که تاریخ جامعه اسلامی همیشه در یک سیر دورانی بوده و در این دایره وجود پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) در مرکز این دایره قرار داشته است. از اینرو نمیتوان به سادگی از این مسئله گذر کرد.
اگر همین امروز هم همان آموزه را مجددا اندیشه کنیم قطعا به نتایجی خواهیم رسید که شخص حضرت رسول(ص) رسیدند و این نتیجه چیزی نیست جز گوش جان و دل سپردن به پیام اسلام. بعد دیگر واقعه غدیر، مسئله ولایت است. پیامبر اسلام(ص)، علی(ع) را مولی و سرپرست مسلمانان معرفی کرد. با این تعبیر، کسی که ولی و حاکم مردم است سلطان یا حاکم جائر نیست و نمیتواند با در دستگرفتن حکومت به اقتدار و خودنمایی بپردازد یا استبداد و خودسری کند بلکه او ولی مردم است تا با همکاری و مشارکت آنها عدالت، قسط و امنیت را در جامعه برقرار سازد. اینچنین است که ولایت در اسلام هم به حکومت ارزش میبخشد و هم برای مردم امنیت و سعادت به ارمغان میآورد. ولایت اسلامی بر این حقیقت تأکید میکند که رهبر و ولی جامعه باید جدای از ابعاد گوناگون شخصیتی و اجتماعی دارای ویژگیهای برجستهای چون پارسایی، دانش، بصیرت، شجاعت و عدالت باشد. چنانکه علی(ع) این چنین بود. یکی از مهمترین و بارزترین نکاتی که میتوان به آن اشاره کرد این است که همگان با سجایای پاک و انسانی علی(ع) آشنایی داشتند و رسول خدا(ص) با انتخاب او نشان داد که نجات جامعه بشری تحت لوای حکومت افرادی اینچنین تحققپذیر خواهد بود و لذا این روز را از بزرگترین اعیاد مسلمین دانست. بنابراین ما مسلمانان هم باید این روز را در جهان امروز و برای نسل جوان به عنوان یک عید بزرگ تبیین کنیم.