این تفاوتها با توجه به افزایش قیمت کتاب و بیعلاقگی روزافزون افراد جامعه به خرید کتاب، بهسادگی قابل مشاهده است. اگر پیش از این، دستکم عده کمی از مردم به کتابهای غیردرسی توجه نشان میدادند، حالا درحالیکه همه فکر و ذکر همه مردم، تهیه ملزومات اساسی است، دیگر نمیتوان انتظار داشت کسی به خرید کتاب اهمیت دهد. کتاب، اکنون در فهرست خرید هفتگی مردم، حتی جایگاهی پایینتر از همیشه را بهخود اختصاص داده است؛ جایگاهی که حتی در بسیاری مواقع، اصولا وجود ندارد.
با این همه سرپرست معاونت فرهنگی وزارت ارشاد دیروز در جمع خبرنگاران، یکبار دیگر بر جایگاه ویژه کتاب و کتابخوانی تاکید کرد او گفت: امروز در امر انتشار عناوین کتاب در منطقه رتبه اول و در جهان رتبه دهم را دارا هستیم. البته به اینکه در جهان در رتبه دهم قرار داریم، راضی نیستیم این روند ادامه پیدا کند،بنابراین باید در حوزه فرهنگ کتاب و کتابخوانی یک بسیج همگانی صورت گیرد تا کتاب در همه جا برای همه کس و در هر زمان در دسترس باشد. اما علی اسماعیلی هم مثل سایر مدیران فرهنگی کشور، به این نکته توجه نکرد که بخش عمدهای از این عناوین، کتابهای درسی و کمکدرسی هستند و سایر کتابها هم شمارگان بسیار ناچیزی دارند. حالا با افزایش دو سه برابری قیمت کاغذ در چندماه گذشته، این شمارگان حتی پایینتر هم آمده است و کتابهایی که بهتازگی منتشر میشوند، قیمتهایی باورنکردنی دارند. با این اوصاف و با توجه به درگیری ذهنی همه جامعه با قیمت کالاهای اساسی چهکسی جز دبیر هفته کتاب و مدیر اداره کتاب و کتابخوانی وزارت ارشاد، به هفته کتاب اهمیت خواهد داد؟
محمداللهیاری در نشست دیروز گفت: تا به حال 1000نفر- وقت کارشناسی برای برگزاری هفته کتاب در سراسر استانها صرف شده است و تمامی استانها برای برگزاری هفته کتاب دست پر هستند. برنامههای آنها هم برنامههای خوبی است و امیدوارم بتوانیم بیشتر مردم نقاط محروم کشور را با کتابخوانی آشنا کنیم. میتوان باور کرد که مردم محروم، مردمی که بیتابانه لحظه واریز یارانه نقدیشان را انتظار میکشند، با کتابخوانی آشنا شوند؟
آنطور کهاللهیاری میگوید، در سال گذشته مجموعاً 210میلیون نسخه کتاب در کشور منتشر شده، یعنی سرانه کتاب برای هر فرد ایرانی 5/3جلد است. امااللهیاری به این نکته توجه نکرد که از این 210میلیون نسخه، چند درصد کتابهای اجباری و تقریبا اجباری یعنی درسی و کمکدرسی هستند. همینطور به این نکته نپرداخت که بخش عمدهای از این آثار را (شاید به طورمیانگین دستکم 10برابر این تعداد) درصد بسیار کمی از جامعه یعنی پژوهشگران و نویسندگان و دانشجویان و امثالهم در خانههایشان نگهمیدارند و به باقی اقشار جامعه، حتی یک جلد هم نمیرسد.
همینطور به این نکته توجهی نشد که آثار کودک و نوجوان با شمارگان بسیار بالاتر از آثار بزرگسالانه، چه میزان از 210میلیون نسخه را بهخود اختصاص دادهاند. بگذریم. آنطور که اسماعیلی میگوید، برای برگزاری این هفته بیش از 70دستگاه فرهنگی کشور همکاری داشتهاند. این 70دستگاه نهایتا 500برنامه مختلف را با سه رویکرد عمومی، موضوعی و تخصصی برنامهریزی کردهاند. ازجمله عرضه 134هزارمجلد کتاب در نمایشگاههای مختلف، حضور 2211ناشر، برپایی 3965نمایشگاه کتاب در مدارس سراسر کشور، برگزاری 1183جشن کتاب و 319نمایشگاه ویژه دانشگاه و همچنین افتتاح 1000نمایشگاه در پایگاههای مقاومت ؛ ضمن اینکه روز جمعه، هفته کتاب در نمازجمعه افتتاح میشود. همچنین برپایی 50 هزار نمایشگاه کتاب در 50 هزار آموزشگاه در سراسر کشور، برگزاری مسابقات کتابخوانی، رونمایی از 1362عنوان کتاب تازه منتشرشده، اهدا و توزیع 18هزار و 581جلد کتاب در 20مرکز تهران، برپایی 180برنامه در رابطه با پیامبر اعظم(ص)، برپایی نشست تشکلهای صنفی نشر با حضور 300ناشر از سراسر کشور، تقدیر از کتابداران برتر سراسر کشور از سوی نهاد کتابخانههای عمومی، اهدای کتاب به مناطق زلزلهزده آذربایجان، اختصاص 30میلیارد ریال کتاب اهدایی در قالب 32کاروان به استانها و. . .
اسماعیلی آمار و ارقامی هم ارائه کرد که نشان میدهند آمار انتشار کتاب رو به کاهش است؛ « در 7ماه نخست سال 91تعداد کتابهای مجوز دادهشده 32هزار و 66عنوان بوده است که این رقم در سال 90، 32هزار و 110عنوان بود.» البته سرپرست معاونت فرهنگی نتیجه میگیرد که « با توجه به مشکلات گرانی کاغذ و مشکلات حوزه نشر، کاهش زیادی نداشته است» و به این نکته توجه نمیکند که اثرات گرانیها، اتفاقا بعد از هفتماه نخست سال، خود را نشان خواهد داد و بهعبارت بهتر، در نیمه دوم سال؛ از ابتدایماه هشتم. باز هم بگذریم.
با تمام اینها، امسال هم البته هفته کتاب مثل هر سال برگزار خواهد شد. برنامههای بسیاری در سراسر کشور برای توجه بیشتر به کتاب برگزار میشود، با این تفاوت که شاید مسئولان فرهنگی بعد از این هفته پرکار به فکر راه حلی برای گرانی کاغذ باشند.