پس چگونه است که معماری گذشتگانمان امروز افتخاری است برای آیندگان؟ آیا فقط لذت حضور در آن فضاها بهدلیل قدیمیبودن آنها مطرح است یا بهخاطر طراحی زیبا و نگاه طراح آن به آینده؟ سؤالی که با این تفاسیر در ذهن ایجاد میشود این است که در گذشته چه داشتهایم که امروز نداریم؟
امیر محمدخانی، رئیس دانشکده معماری دانشگاه سوره و رئیس خانه آرمانشهر، وجود آیندهنگری در افکار معماران گذشته را مهمترین عامل تفاوت معماری گذشته با امروز دانست و گفت: هر معماری، یک وظیفه بسیار مهم دارد و آن این که وقتی در حال تجلی یک اثر است باید از خودش چند سؤال بپرسد تا بتواند اثری ماندگار خلق کند. آن سؤالها اینهاست: این فضا وقتی ساخته شود بهمدت چند سال میتواند بهروز بماند؟ آیا مردم از حضور آن بنا استقبال میکنند؟ بنای طراحیشده بهمدت چندسال برای مخاطبش لذتبخش است؟ با گذشت چند سال از ساخت، این بنا بهعنوان یک فضای فرسوده شناخته میشود؟این سؤالها اگر از سوی معمارها مورد توجه قرار گیرد هر طراح موظف میشود که به جستوجو بپردازد و ببیند چگونه میتواند طرحی بدهد که آیندگان به نیکی از آن یاد کنند.
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: با نگاهی به گذشته معماریمان میبینیم که گذشتگان ما بسیار آیندهنگرتر از مردم امروز بودهاند؛ بهعنوان مثال میتوان بناهایی که طی 20سال اخیر ساخته شده است را مورد بررسی جامعهشناسی قرار داد و پرسید آیا بناهای 20سال پیش ما امروز دارای کارکرد زیباییشناسی هستند بهطوری که با سلیقه و افکار امروز مردم مطابقت داشته باشد یا نه؟ اگر نیست باید نگاهی بیندازیم به برخی بناهای قدیمی شهر کاشان (ازجمله خانه طباطباییها) و ببینیم آیا ایرانیای پیدا میشود که با ورود به آن خانه قدیمی از بودن در آن منزل لذت نبرد؟ آیا فقط لذت حضور در آن فضا بهدلیل قدیمیبودن آن فضاست یا بهخاطر طراحی زیبا و نگاه طراح آن به آینده؟ نمونه دیگر، باغهای ایرانی هستند که چندصدسال پیش ساخته شدهاند ولی امروز هنوز هم باعث شادی روح مخاطب میشوند. سؤالی که با این مقایسهها در ذهن ایجاد میشود این است که در گذشته چه داشتهایم که امروز نداریم. در جواب باید گفت: قطعا تفاوت آیندهنگری معماری دیروز نسبت به امروز، باعث بهوجودآمدن این تفاوتها میشود. نکته جالب توجه این است که امروز با نگاهی به بناهایمان طرحهایی قدیمی میبینیم که مربوط به گذشته است و علت این امر آن است که در نظام ساختوساز جامعه ما تا بنایی میآید ساخته شود خودبهخود فرسوده میشود چرا که از دوره طراحی تا ساخت گاهی اوقات سالها طول میکشد؛ بنابراین نگاه آیندهنگری معمار ایرانی باید بسیار وسیعتر از دیگر معماران جهان باشد.
نگاه انبوهسازان به آینده معماری
محمد خانی انبوهسازان را مهمترین عاملانی دانست که میتوانند فرم جامعه را به سوی انحطاط یا رشد بکشانند و در ادامه گفت: فضایی که ما امروز تحت عنوان انبوهسازی در دست اجرا داریم (با هدف خانهدارکردن شهروندان) بسیار شایسته و قابل تقدیر است ولی آیا فضاهای ایجادشده توسط انبوهسازان میتواند در آینده جایی داشته باشد که شهروندان علاوه بر زندگیکردن در آن بناها آرامش و آسایش داشته باشند یا فقط نقش سرپناه را بازی میکنند برای رفع نیاز بیسرپناهی؟ بهعنوان مثال باید دید آن چیزی که ما امروز تحت عنوان مسکن مهر در دست انجام داریم آیا 20سال بعد تحت عنوان بافت فرسوده از آن یاد میشود یا نه؛ آیا خانوادههای ایرانی با رشد و پیشرفتی که در حوزههای مختلف با آن روبهرو خواهند شد در چنین فضاهایی با آسایش و آرامش زندگی میکنند یا فضای معماری آنها قابلیت نگاهکردن به آینده را ندارد؟ در هر صورت بهنظر میرسد ما معماران فراموش کردهایم که اثر را برای آینده خلق کنیم نه آنکه کاری را انجام دهیم که امروزمان را بگذرانیم. قاعده معماری گذشته ایرانیان اینگونه نبوده و این سبکی است که معماران امروز در حال پایهگذاری آن هستند؛ سبکی که باعث بهوجود آمدن شهرهایی شده که امروز خودمان نیز از آن بیزاریم و از حضور در آن فضاها آشفتهحال میشویم. اگر بخواهیم اینگونه به مسیرمان ادامه دهیم و شهرهایی بدون آیندهنگری احداث کنیم قطعا شهرهایی را درآینده میبینیم که بهطور کل آنها را دوست نخواهیم داشت و بهدنبال آن احساس تعلق به شهرها از سوی ساکنان آنها کم خواهد شد و بهراحتی مهاجرت از شهرها صورت میگیرد و همه اینها یعنی آغاز بحرانی که با نام بحران «بیهویتی شهر» بروز خواهد کرد. در واقع اگر امروز این خطر حس نشود دوران سختی را از لحاظ رفتار اجتماعی در مقابل خود خواهیم دید و مشکلات و معضلات اجتماعی در حوزههای رفتاری بروز بسیار جدی خواهند داشت.
دلایل عدمآیندهنگری در معماری امروز
رئیس خانه آرمانشهر حوزه هنری در ادامه وجود اخلاقیات متعالی گذشتگان و نخبهکشی در جوامع امروز را دو عامل مهمی دانست که میان معماری امروز و گذشته فاصله انداخته است. وی در ادامه ابراز داشت: دو عامل اصلی که در معماری گذشته وجود داشته و امروز کمرنگتر شده است، موضوع «خیر به غیر» است. پدران ما وقتی میخواستند دست به انجام کاری بزنند هدفشان آن بود که چگونه نتیجه کارشان را به نفع دیگران که شاید حتی آنها را نمیشناختند تمام کنند. بهطور کلی گذشتگان ایثار متعالی را در رفتار و کردار خود سرلوحه قرار میدادند. منظور از ایثار متعالی این است که به کسی که نمیشناسی خیر برسانی و از آن متعالیتر آن است که به کسی که در زمان زندهبودن خودت هنوز به دنیا نیامده خیر برسانی؛ یعنی برای آیندگان کاری را انجام دهی که به خیر آنها منجر شود. این فرهنگ یک فرهنگ عام بوده و در معماری نقش بسیار مهمی را در بهوجودآمدن آثار ماندگار بازی کرده است. معماران ما میساختند نه برای آنروزشان بلکه میساختند برای آنکه خیری برسانند برای صدها سال بعد از خودشان بهطوری که آیندگان نیز بتوانند از وجود آثار آنها در جامعهشان لذت ببرند. این منشأ خیر بودن در فرهنگ ایرانی و در معماری، خودش را با ساختمانهای پایدار و زیبا نشان داده است؛ بنابراین ما امروز از خیر و ثمره اخلاقیات پدرانمان بهرهمند میشویم و حال باید از خودمان بپرسیم آیا فرزندان ما هم از فعل ما بهرهمند خواهند شد یا خیر؟
وی ادامه داد: نکته دیگری که خود عامل آن هستیم، ایجاد فضای نخبهکشی همگانی در جامعه است این نخبهکشی با خلاقیتکشی، آغاز و باعث عدمپیشرفت در آینده میشود. بسیاری علت این نبود پیشرفت را عوامل اقتصادی میدانند درحالیکه محدودیتها و موانع، فرصتهایی برای افزایش خلاقیت هستند چراکه اگر ملتی در فعالیتهای خود با مانع روبهرو نشود هرگز آن فعالیت خلاقانه شکل نمیگیرد، بنابراین در روشهای حل خلاق، استقبال از موانع، مشکلات و معضلات بهترین سیاست شناخته شده است حال آنکه در کشورهای توسعهنیافته از شیوه سنتی برای حل مشکلاتشان استفاده میکنند؛ بدین معنا که همیشه سعی میکنند مشکلات را عامل عقبماندن یا شکست بدانند؛ درصورتی که جوامع پیشرفته از شیوههای حل مسئله خلاق استفاده میکنند یعنی اگر مانعی جلوی راهشان نباشد، اعتقاد دارند که آن مسئله ارزش حلکردن ندارد و جالب آنکه در بسیاری از موارد، خود دست به ایجاد مانع میزنند و اگر مانعی در مقابلشان باشد آن را یک فرصت برای کسب موفقیت در برنامهریزیهایشان میدانند.
هدف از بیان این مطالب آن است که بگویم در کشور ما ایران نیز موانع و مشکلاتی هست که قرار است تا سال1404 در مسیری کاملا هدایتشده توسط متخصصین برآنها غلبه کنیم. یکی از نابسامانیهایی که امروز بسیاری از شهروندان و حتی دولتمردان را آزار میدهد معماری شهرهایمان است. بسیاری معتقدند که زمانی میتوان مثل گذشته معماری شایسته داشت که مشکلات پیش روی معماری حل شود درصورتی که این راهحل، سنتی محسوب میشود چرا که اتفاقا بهدلیل داشتن برخی موانع میتوان خلاقیت را بهوجود آورد و رشد داد؛ البته اگر در این مسیر نخبهکشی و نابودی خلاقیت صورت نگیرد. بنابراین در این فضا که بسیاری از افراد برای رسیدن به فردای بهتر فقط صحبت میکنند و موانع را عامل عدمپیشرفت میدانند و میگویند تا این موانع برطرف نشود حل مسئله امکانپذیر نیست، اساتید باید با نگاه خلاقانه این اعتقاد را به وجود آورند که ما میتوانیم موفق شویم نهاینکه خود نیز به آن دامن بزنند.