ولی آنچه در اینجا مسئله اصلی و قابل تامل است، این است که توسعه این شهرها چگونه و به چه صورتی باید صورت گیرد که نیازهای آیندگان را تأمین کند و با اصول توسعه پایدار مطابقت داشته باشد.
امروزه شاهدیم که دنیا بهمعنای واقعی تحت سلطه شهرهاست؛ شهرهایی که منابع آنها از همه جا فراهم میشود و ضایعات آنها به اتمسفر، رودخانهها و... میرسد؛ بنابراین لازم است تا تجدید نظری درباره روشهای توسعه نظام شهری صورت گیرد. یافتن روشهایی برای به حداقل رساندن تأثیرات شهری روی جنگلها، مزارع، محیطهای آبی و هوا ضروری است. بدینمنظور لازم است روشهای معقولی را درنظر گرفت تا روابط پایدار بین شهرها و محیطزیست جهانی برقرار شود.در سطح بینالمللی و با توجه به معیارهای جهانی در زمینه توسعه شهرها بهگونهای که در تطابق با اصول زیستمحیطی و توسعه پایدار باشد، توسعه شهرهایی همچون کلانشهر تهران چگونه باید صورت گیرد؟
برای پاسخ به این سؤال، در جهت بهبود اوضاع شهرهای مدرن همچون کلانشهر تهران، باتوجه به نیازهای آیندگان، دیدگاههای توسعه شهری با گسترش اصل توسعه پایدار و مباحث مربوط به آن، نظم بیشتری یافته و در واقع سعی میشود با تکیه اصلی بر بحث زیستمحیطی توسعه پایدار، پاسخی مناسب ارائه شود.
در واقع در فرایند توسعه پایدار مردم یک شهر یا منطقه و یا کشور بدون آنکه به منابع متعلق به نسلهای آینده لطمهای وارد آورند سعی در بهبود کیفیت زندگی خود و استفاده از منابع طبیعی دارند به گونهای که نسلهای آینده نیز از نظر تأمین منابع به خطر نیفتند. به این شکل که آنها سعی میکنند با استفاده از منابع اعم از آب و خاکو... سطح زندگی خود را ارتقا دهند و در ضمن حفظ این منابع برای نسلهای آتی را نیز تخریب نکنند؛ در واقع ضمن بهرهبرداری از منابع طبیعی، این منابع حداقل به میزان نسل کنونی در دسترس نسلهای آینده قرار گیرد.
اگر چه ویژگیهای شهرهای بزرگ و کوچک جهان بسیار با یکدیگر متفاوتند اما بسیاری از مقولههای پایداری شهری مشابه هم هستند. این روزها اغلب در همه جای جهان جوامع باید تصمیم بگیرند که چگونه تراکم و ازدحام ماشینها را کاهش دهند، آلودگیهای موجود در هوا یا زمینهای آلوده را پاکسازی کنند، دسترسی به مسکن مناسب را برای همگان تأمین کنند، زیرساختهایی فراهم کنند که به جای تخریب و زوال، سبب تقویت محیطهای طبیعی شوند، مشاغل پایدار محلی را بهوجود آورند و برابری و کیفیت زندگی را ارتقا دهند. بسیاری از اقدامات مرتبط با موضوع پایداری میتوانند به جای کشورهای صنعتی، در کشورهای در حال توسعه اتفاق بیفتند.
برای دستیابی به الگوی توسعه پایدار شهری نگاه و تامل در چند شهر نمونه در جهان که توانستهاند این الگو را اجرا کنند و مقایسه آن با شهر تهران و اقدامات انجام گرفته در این شهر میتواند کمکی در راستای اجرای این الگو محسوب شود.
با نگاهی کوتاه به شهرهای پیشرفته درمییابیم رویکردی همهجانبه نسبت به الگوی توسعه پایدار در این شهرها وجود دارد که به وضوح نشانگر اهمیت اصول توسعه پایدار نزد سیاستگذاران شهری آنهاست. پرواضح است که توسعه بدون اعتنا به فرهنگ، اقلیم و منافع درازمدت شهروندان میتواند آسیبهای بسیار جدی به شهر و شهروندان وارد آورد. در شهری چون شهر تهران، توسعه شهر باید چگونه باشد تا در تطابق با توسعه پایدار باشد، تا کمتر موجب تخریب محیطزیست و منابع زیستمحیطی و طبیعی شود؟
با نگاهی به شهر تهران درمییابیم مقیاس شهر تهران هماکنون نیز تا سرحد غیرقابل تصور بزرگ است. این شهر برای تأمین منابع و دفع ضایعاتش بهشدت به محیط اطرافش وابسته است و این موضوع خود، ناپایداری را ترویج میکند و علیه پایداری است.
در واقع تهران را نمیتوان با دستورالعملهای بدون پشتوانه کافی علمی در زمینه مدیریت و مسائل شهری راهبری کرد. گستردگی بیش از حد شهر، جمعیت بسیار زیاد این شهر و مسائلی مانند انواع آلودگیهای زیستمحیطی، ترافیک و مسائلی از این دست، مدیریت شهری را در مسیری قرار میدهد که راهحلهایی مناسب همچون اجرای الگوی توسعه پایدار را اتخاذ کند.
شهر تهران به علت بزرگی و جمعیت بیش از حد آن، امکان ایجاد شهری پایدار در چشمانداز زمانی معقول را بسیار غیرممکن می سازد. بنابراین توجه به چگونگی توسعه این شهر از اصلیترین عوامل در اجرای پایداری در این شهر است.
توسعه شهر را باید در جهت یک چشمانداز متناسب با اصول پایداری پیش ببریم. این چشمانداز باید به دور از عملکردهای بدون پشتوانه علمی یا بدون پژوهش کافی در زمینه توسعه شهر باشد. بهگونهای که ضمن یافتن بهترین راه جهت تأمین رفاه حال شهروندان بتوان به حداکثر انطباق پذیری با اصل و الگوی توسعه پایدار نیز رسید و در امر توسعه شهری بر امکانات و محدودیتهای فرهنگ، بستر، اقلیم و منافع درازمدت آینده و نقشی که برای چنین شهری در مجموعه کشور درنظر گرفته شده تأکید شود. طبق گفته کارشناسان مسائل شهری و برنامهریزی شهری، آزاد کردن زمین از بهترین راههای توسعه فضاهای خدماتی در شهرهاست. مدیران شهرهای پیشرفته جهان معتقدند که شهر را باید فشرده و با تراکم بالا ساخت و مانع رشد افقی آن شد.
مسلما خسارات وارده در رشد افقی بهمراتب بیشتر از رشد عمودی است. رشد افقی، دشمن توسعه پایدار شهر است، باعث از بین رفتن زمینهای اطراف میشود، فاصلههای شهری را افزایش میدهد و به تبع آن نیاز به حملونقل طولانیتر، مصرف انرژی و تاسیسات زیرزمینی بیشتر میشود. راهبرد شهرهای مهم، فشردهسازی و افزایش تراکم و رشد عمودی هوشمندانه است. بنابراین در شهری چون تهران افزودن بر ارتفاع شهر میتواند راهحلی مناسب جهت افزایش فضاهای خدماتی و توزیع مناسب آنها باشد؛ راهحلی که نهتنها برای آبادانی بلکه در جهت تحقق هر چه بیشتر الگوی توسعه پایدار نیز هست. نگرانی از جهت خطراتی همچون زلزله نیز با استفاده از تکنولوژیهای بالا و روز دنیا در امر ساختوساز کاسته میشود. در واقع کارشناسان برنامهریزی شهری معتقدند اگر بتوان با برنامه تهران را از کوتاهبودن به بلندمرتبه بودن تبدیل کرد میتوان فضای بیشتری را آزاد کرد و بهتر و عادلانهتر به توزیع فضاهای خدماتی پرداخت.
با توجه بهنظرات کارشناسیای که گفته شد به درستی درمییابیم طرحهایی همچون واگذاری هزار متر زمین به هر خانواده تهرانی، عملا بدون پشتوانه کافی علمی است و در واقع نهتنها انطباقی با اصول توسعه پایدار ندارد که در تضاد با آن نیز است.
الگوهای فشرده توسعه
شهرهای قدیمی اروپا با وجود الگوهای فشرده توسعه، سامانههای حملونقل عمومی مناسب، اختلاط مغازههای کوچک و خانهها و گرایش به عابران پیاده در آنها، مزایای طبیعی بنیادین برای توسعه پایدار شهری را دارا هستند. اقدامات فعلی توسط حکومتهای محلی، توسعه دهندگان پیشرو و سازمانهای شهری، بسیاری از این جوامع را به عرصه برنامهریزی پایدار وارد کردهاند. در کمتر نقطهای از جهان به اندازه اروپا به بحث پایداری توجه شده است و کمتر میتوان مدارک مشخص در زمینه اجرای این مفهوم در مورد شهرها و توسعههای شهری در جاهای دیگر تا به این حد مشاهده کرد؛ برای مثال سیاست فرانسه در رابطه با آلودگی زمین و مکانهای آلوده بر پایه چند رویکرد اصلی ازجمله مهمترین آنها حفظ، بازسازی و تقویت دوباره زمینهای شهری و محیطزیست طبیعی قرار دارد. همچنین در ژوئن 2003 فرانسه برنامهای را برای کاهش این تأثیرات در تمام بخشها ازجمله حملونقل، کارخانجات، کشاورزی و ساختمانسازی تصویب کرد.
سیاست شورای شهر پاریس تقریبا بهطور خاص با اصول توسعه پایدار در برنامهریزی شهری یکی شده است. این شهر در حال حاضر پروژههایی را در دست دارد که اهداف محیطزیستی دارند. برای رسیدن به این اهداف برنامهریزی شهری شهر پاریس روشهایی را آغاز کرده است که پروسه توسعه پایدار را در برنامهریزی شهری از مفهوم تا دستاورد اجرا میکنند یا بهطور مثال در شهرهایی مانند سنگاپور نیز بهدلیل رشد سریع شهرها و افزایش سریع جمعیت مردم در مناطق شهری، نیاز به ایجاد مکانی مناسب و دلپذیر برای کار و زندگی را نشان میدهد. از سال1967 دوره بعد از استقلال سنگاپور سیاست متوازن رشد اقتصادی و شهری را در پیش گرفته و در حال حرکت به سمت هرچه بیشتر سبز شدن شهر و تبدیل شهر به باغ شهر است و هدف آن هم تبدیل محیط شهری سنگاپور به مکانی بهتر و مناسبتر برای زندگی است. گسترش مشکلات شهری (رشد سریع جمعیت، کمبود مسکن، بیکاری و زیر ساختهای نامناسب شهری) منجر به از دست دادن پوشش گیاهی طبیعی کشور میشود. همزمان با رشد سنگاپور در زمینههای حملونقل و صنعت و خدمات عمومی و ارتباطات و مسکن، برنامه دقیقی برای افزایش اشکال مختلف پوششهای گیاهی در شهر انجام شده است که عبارتند از: مناطق سبز بین شهری، باغها و پارکها، درختان و درختچههای اطراف جادهها و راهها، باغهای بالای پشت بام هاو... .