در واقع باز هم مانند سایر نهادها و سازمانهایی که در ایران به تقلید از غرب تاسیس شدند نخستین دانشگاهها نیز در کشور ما بدون توجه به نیازهای داخلی شکل گرفتند و تمامی دروس دانشگاهی ما از ابتدای کار ترجمهای از آثار مولفان و اساتید دانشگاههای خارجی بود و چندین چند سال بهطول انجامید تا اساتید و بزرگان اهل فضل و دانش این مرز و بوم به فکر نوشتن کتاب برای رشتههای دانشگاهی در کشور افتادند.
امروزه اما وضعیت چندان بهتر از گذشته لااقل در زمینه علوم انسانی نیست؛ علومی که ما بر پایه یک باور غلط آن را حاوی درسهای حفظی میدانیم و همچنان با نگاهی اشتباه اعتقاد داریم که علومانسانی نقش مهمی در توسعه کشور ایفا نمیکند و این تنها رشتههایی نظیر پزشکی و مهندسی است که باعث ارتقای کشور در زمینههای مختلف میشود.
شاید به همین دلیل باشد که در گزارش هسته علمسنجی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، با اشاره به تولیدات علمی رشته علوم انسانی آمده است: در رشتههای علومانسانی تولید علم نسبت به 25سال پیش و همچنین نسبت به کشورهای عربستان، تایوان، ترکیه، مصر و کرهجنوبی کاهش یافته است. این مطالعه براساس دادههای مؤسسه اطلاعات علمی بهدست آمده است. این بررسی نشان میدهد که طی دوره پنجساله 1975تا 1981ایران 372مقاله در مجلات بینالمللی علوم انسانی منتشر کرده است. این رقم معادل 18درصد تولیدات علمی ایران در آن زمان بوده است. اما کل تولیدات علمی کشور- در زمینه علومانسانی- براساس شاخص فوق در دوره 20ساله 1981تا 2001تنها 185مقاله بوده است. این میزان معادل 2/24درصد تولیدات علمی کشور در این دوره است. بنابر این تولیدات علومانسانی کشور در 20سال اخیر برابر نصف تولیدات دوره پنج ساله قبل از 1381گزارش شده است.
مسئولان این بار اما با راهچارهای به ظاهر جدید اما تکراری به میدان آمدند و ابزار اجبار را برای توسعه مقالات علمی در رشته علومانسانی برگزیدند. بر همین اساس اعضای هیأت علمی دانشگاههای کشور در حال حاضر ناگزیرند برای کسب امتیاز برای ارتقای شغلی، در مجلات خارجی معتبر مقاله منتشر کنند البته نشر مقاله در مجلات خارجی همواره یکی از چند محور امتیازات پژوهشی استادان برای ارتقای شغلی بوده است اما در حال حاضر این امر بهصورت اجباری درآمده است یعنی اگر فردی تمام امتیازات لازم را بهدست آورد اما بدون مقاله خارجی باشد ارتقا نمییابد. این امر وضعیت را با چالش تازه دیگری نیز مواجه کرده است زیرا برخی از دانشگاهیان اساساً چنین معیاری مبنی بر ارتقای حرفهای را منوط به نشر مقاله در مجلات خارجی دانستن را نمیپذیرند و آن را نوعی کاپیتولاسیون یا امتیاز ویژه برای خارجیها درنظرگرفتن میدانند.
اما مسئولان آموزش عالی در کشور ما شاید از این نکته غافل هستند که دانشجویان و اساتید برای انتشار مقالات خود در عرصه بینالملل به امکانات و زمان کافی نیاز دارند. علاوه براین محققان و دانشجویان و اساتید برای نوشتن مقالات نیازمند موضوعی هستند که تازگی داشته باشد و محققان در گذشته درباره این موضوع تحقیق نکرده و مقاله ننوشته باشند و در مجلات علمی داخلی و بینالمللی به چاپ نرسانده باشد. اگر هم تحقیقی در گذشته در این رابطه انجام گرفته است اما تحقیق کاملی از آب در نیامده باشد باید توسط محقق و مقالهنویس متاخر تکمیل شده و این محقق و مقالهنویس وظیفه دارد تا با انتخاب راهی جدید، تحقیق محققان متقدم را دنبال کند. آیا با اتخاذ چنین تدابیری جایگاه دانشگاههای ما واقعا از نظر تولید علم در جهان بالاتر خواهدرفت اینکه با اتخاذ چنین رویکرد تهدیدآمیزی توأم با تحقیر، روزبهروز جایگاه ما میان دانشگاهها و مراکز علمی خاورمیانه نیز تنزل خواهد کرد؟