حالا مردم انتظار دارند که پلیس و دستگاه قضایی با قاطعیت هر چه بیشتر با سارقان زورگیر که جان و مال و امنیتشان را به خطر میاندازند برخورد کنند و بازتاب این برخوردها برای بقیه سارقان هم درس عبرت شود و دیگر سارقی جرأت نکند در روز روشن به رهگذران حمله کند و اموالشان را به سرقت ببرد.
همین روز گذشته بود که تلفن گروه حوادث بارها و بارها زنگ خورد تا افرادی که پشت خط بودند ماجراهای وحشتناکی را تعریف کنند که برای خود یا اعضای خانوادهشان رخ داده بود؛ ماجراهایی که شاید خشنتر از حادثهای بودهاند که بلوتوث آن گوشی به گوشی در شهر پیچید اما هنگام رخ دادن آنها، هیچ دوربینی نبوده که ضبطشان کند. یکی از آنها مرد میانسالی بود که میگفت دزدان زورگیر هزینه بیمارستان برادرش را سرقت کردهاند.
او ماجرا را اینطور تعریف کرد: «اول آذرماه بود و برادرم تازه از شهرستان میانه به تهران آمده بود تا به بیمارستان برود. او کارگر است و چند روز قبلتر دستش هنگام کار زیر ماشین سنگین رفته و حسابی آسیب دیده بود. روزی که برادرم با دست باندپیچی شده به تهران آمده و مهمان ما بود تا بعد از استراحت راهی بیمارستان شود، برای چند دقیقه از خانه خارج شد و ناگهان من صدای فریاد او را شنیدم. وقتی سراسیمه خودم را به کوچه رساندم، سه مرد جوان را دیدم که سوار دو موتورسیکلت بودند و قمههای بلندی در دست داشتند.
آنها برادرم را به گوشهای پرتاب کرده بودند و با تهدید و کتک، جیبهایش را خالی و حتی تلفن همراهش را هم سرقت کرده بودند. آنقدر خشن بودند که جرأت نکردم تعقیبشان کنم. دزدان همه هزینه بیمارستان برادرم را دزدیدند و او مجبور شد، بیآنکه به بیمارستان برود، به شهرشان برگردد. بعد از فرار آنها، ماجرا را به 110خبر دادم. مأموران هم آمدند و همهچیز را صورتجلسه کردند اما هنوز دزدان پولهای برادرم دستگیر نشدهاند. امیدوارم حالا با دستورات جدید رئیس قوه قضاییه دزدان زورگیر بهزودی دستگیر شوند و به سزای عملشان برسند.» تماس گیرنده دیگر مرد جوانی بود که میگفت:
«بعد از ظهر 20آذرماه در اتوبان صدر، پشت ترافیک گیر کرده بودم که ناگهان چهار جوان، سوار بر دو موتورسیکلت به ماشینم نزدیک شدند. یکی از آنها با دسته چاقو ضربهای به شیشه زد و آن را شکست. دیگری هم با تهدید قمه خواست پولهایی که کنار دنده ماشین گذاشته بودم را به او بدهم. آنها نهتنها 200هزار تومان پول نقد، بلکه پلاک و زنجیر طلایی که به گردنم آویزان بود را به زور از من گرفتند و این در حالی بود که هیچکس در آن شلوغی جرأت نکرد به دزدان نزدیک شود. سارقان بعد از سرقت فرار کردند و من با حضور در کلانتری 101، ماجرا را گزارش کردم و حالا امیدوارم با تلاش ماموران، نهتنها دزدان دستگیر شوند بلکه با مجازات شدیدی هم روبهرو شوند.» دیگر تماس گیرندگان هم ماجراهای مشابهی را تعریف میکردند اما آنچه بین حرفهای همه آنها مشترک بود اینکه انتظار دارند هر چه زودتر شاهد برخورد شدید قانون با این زورگیران باشند و همه آنها بهسزای اعمال شومشان برسند؛ انتظار بجایی که باتوجه به رویکرد جدید قوه قضاییه درباره مبارزه با زورگیری، بیشک باعث افزایش احساس امنیت در بین مردم خواهد شد.