چهار سال پیش بود که ایده توزیع محصولات شبکه نمایش خانگی در سوپرمارکتها به اجرا درآمد. کاری که گرچه تیراژ فیلمهایی که وارد شبکه ویدئویی میشدند را چندبرابر کرد ولی به وضعیت ویدئوکلوپها آسیب جدی وارد کرد. با این همه افزایش تیتراژ که با افزایش قیمت رایت ویدئویی فیلمها همراه شده بود معاملهای دوسر سود را برای سینماگران و مؤسسات شبکه نمایش خانگی رقم زد. داستان اما اینگونه نماند. اکران پیادهروها از راه رسید تا دستفروشها هر فیلمی را بهمحض ورود به شبکه نمایش خانگی با بهایی نازلتر عرضه کنند. نسخههای غیرمجازی که در اماکن عمومی فروخته میشوند و این البته داستان تهران است وگرنه در شهرستانها ماجرا بهمراتب اسفبارتر است و حتی در فروشگاههای عرضه محصولات مجاز شبکه نمایش خانگی نیز نسخههای قاچاق به مردم فروخته میشود. اتفاقی که نفسهای شبکه نمایش خانگی را به شماره انداخته است. البته درمورد این موضوع نه یک معضل که مجموعهای از مشکلات، شرایط را دشوار کرده است.
برخی از تولیداتی که برای توزیع در این شبکه بودند وارد بازار شدند، بهدلیل بیمحتوایی به مرور مخاطبان خود را از دست دادند. بهنظر میرسد بیتوجهی شورای پروانه ساخت و نمایش آثار ویدئویی باعث روانه شدن این آثار با سطح کیفی نازل بوده. همچنین سریالهای توزیع شده در شبکه نمایش خانگی چندان نتوانستند موفق عمل کنند. عدماستقبال مردم بهدلیل نداشتن توانایی خرید سریالها بهصورت هفتگی و همینطور عدماعتماد آنان نسبت به توزیع و پخش سریالها در نهایت با شکست این آثار مواجه شد. سالهاست تکثیر غیرمجاز آثار و ارائه فیلمها با بهای کمتر از نسخههای شبکه خانگی صدمات فراوانی را به این شبکه وارده کرده است. بهنظر میرسد با وجود این مشکلات، شبکه نمایش خانگی این روزها اوضاع و احوال مناسبی ندارد و در آستانه ورشکستگی است.
فعالیت رسمی نمایش خانگی در ایران از سال70آغاز شد. پیش از آن نمایش خانگی بهصورت آپاراتهای خانگی بود، اما در سال 70رسانههای تصویری نمایش فیلمها را بهصورت نوارهای ویدئویی آغاز کردند. به گفته سعید قائنینجفی مدیرعامل مؤسسه هنرنمای پارسیان آغاز بهکار نمایش خانگی با حمایت و از جانب بخش دولتی بود، اما فقط بهعنوان متولی حضور داشت و در تمام این مدت بخش خصوصی بود که در کنار شبکه نمایش خانگی ایستاد.
محمد مهدی جعفری مدیرعامل مؤسسه قرن بیست و یک نیز در اینباره میگوید: شبکه نمایش خانگی برادری خود را در عرصه فرهنگ و هنر ثابت کرده و حالا زمان آن است که مسئولان در سازمان سینمایی برادری خود را ثابت کنند. اما متأسفانه با شرایطی که پیش آمده بهخصوص در یکسال اخیر این برادری تنها یکطرفه از سوی شبکه نمایش خانگی صورت گرفته است. وی میگوید: شبکه نمایش خانگی تا حدود زیادی رضایت خانوادهها را بهدست آورده و بیشترین زحمت را برای بهثمر رسیدن این امر، بخشخصوصی کشیده است. در تمام این مدت به جز یک سال اخیر اکثر فیلمهایی که در سینماها اکران شدهاند توسط بخش خصوصی به بازار عرضه شدهاند.
بارها از سوی وزیر ارشاد گفته شده که شبکه نمایش خانگی بازوی سینمای ایران است و بخشی از بار سینما را به دوش میکشد. جعفری در اینباره میگوید: بخش دولتی هیچ حمایتی از این شبکه نمیکند و اکثر فعالیتهای بخش خصوصی در این زمینه نادیده گرفته میشود، پس چگونه میتوان گفت شبکه نمایش خانگی بازوی سینمای ایران است؟
طبق آمار منتشرشده یک فیلم با تیراژ متوسط 500هزار نسخه و با قیمت 2500تومان فروشی معادل یک میلیارد و 250میلیون تومان خواهد داشت و بهصورت میانگین یک میلیون و 500 هزار تماشاگر خواهد داشت. فرهاد رحمتی مدیرعامل مؤسسه قرن جدید نیز در رابطه با سود حاصل از شبکه نمایش خانگی میگوید که سینمای خانگی با حمایت بخش خصوصی به سینمای کشور کمک کرده، چرا که طی سالهای اخیر درآمد حاصل از شبکه نمایش خانگی بیش از فروش سالنهای سینما بوده اما باز هم سود چندانی بهدست نیاورده.
درواقع مجموعهای از شرایط نامطلوب که مهمترینشان عدم حمایت دولت از موسسات پخش و توزیع محصولات نمایش خانگی و پدیده قاچاق فیلمها هستند باعث شده شبکه نمایش خانگی روزهای دشواری را پشتسر بگذارد؛ اتفاقی که تنها به زیان موسسات شبکه نمایش خانگی نیست و با پایین آمدن قیمت خرید آثار سینمایی دود این ماجرا به چشم فعالان صنعت سینمای کشور نیز میرود.