این مقاله توسط نیجل سینوت برای اولین بار در دسامبر سال 2007 میلادی منتشر شد. نیجل سال 1944 در انگلستان به دنیا آمد و از سال 1976 در استرالیا ساکن شد.
او مطالعات و تحقیقات بسیاری در زمینه جامعهشناسی، تاریخ انسان و فرهنگهای مختلف انجام داده است. یکی از مطالعات او در باره بخشش و بخشیدن است.
نیچل درباره این مقاله میگوید؛ بخشش از آن نوع موضوعاتی است که مرا همیشه درگیر خود کرده است. من سالهااست که نیاز به درک و فهم صحیح این مسئله را در خودم احساس کرده و میکنم.
به نظر من بخشش یک فرد، قبل از آن که نسبت به او، واقعاً احساس عفو و بخشودگی داشته باشیم، نتیجه مطلوبی نخواهد داشت. درست است که بخشیدن کسانی که در گذشته به نوعی ما را آزار دادهاند یا تاثیر منفی روی شخصیت و زندگی ما گذاشتهاند، کاری شایسته است.
با این وجود، عمل بخشیدن، تنها برای کاستن بار احساس گناه یک فرد، کافی نیست. بخشش و بخشیدن یک فرآیند روحی، روانی است و فقط و فقط در وقت و موقعیت مناسب خود، خواسته و اجابت میشود. فرایندی که در طول زمان طولانی و شاید هم کوتاه مدت در فرد رخ دهد.
من معتقدم؛ تصمیمگیری در مورد بخشش به بینش، صداقت، گاهی اوقات شجاعت و در صورت امکان، زمان و تجربه نیاز دارد.
بخشیدن واقعا چیست؟
شما فکر می کنید بخشش یعنی چه ؟ چقدر در روابط روزمره ما با دیگران از خانواده تا دوستان و اطرافیان نیاز هست؟
آیا بخشش دلیل ضعف آدمهاست یا توانمندی آنان؟ گذشت با بخشش چه رابطهای با هم دارند؟ تمام این سوالها، سوالهایی هستند که ذهن انسان را درگیر خود میسازد.
گفته می شود؛ بخشش چیزی نیست که ما برای دیگران انجام میدهیم، بلکه بخشش در واقع هدیهای است که به خودمان میدهیم.
بخشش دارویی شفابخش به معنای فراموش کردن یا مصالحه نیست. بلکه تصمیمی برای گذشتن از رنجش مداوم و گرفتن انتقام از طرف مقابل است. برای بخشش نیاز به عذرخواهی از طرف مقابل نیست.
اگرچه بخشش در مقابل شنیدن عذرخواهی خاطی، میتواند سادهتر باشد! با این وجود، عمل بخشش یک تصمیم شخصی است که میتواند بدون هیچ گونه عکس العملی از جانب شخص مقابل، گرفته شود.
انتخاب و تصمیم بخشیدن یک فرد یا چند نفر بخاطر خطا و گناه آنها در گذشته، مسیری به سمت آرامش روحی و فرآیندی موثر در جهت از بین بردن عصبانیت و خشم درونی انسان است.
شاید فکر کنید که دلسوزی، رحم و شفقت برای کسانی که در زندگی شما اشتباهاتی مرتکب شدهاند، بهتر از خشم و عصبانیت در مقابل آنان است. این هم یک انتخاب است. شما در این انتخاب نه اجباری دارید نه زوری در کار است! انتخابی که شما را برای ماندن در اوج خشم ، نفرت و یا رها شدن از شر آنها مختار میسازد.
از طرفی گفته میشود که بخشش به نوعی احساسات منفی را از روح و روان فرد رنجدیده، پاک میکند. این اتفاق زمانی رخ میدهد که فرد با احساس خشم، انزجار ناشی از خشونت، توهین یا سرزنشی که در درونش شعله میکشد، کنار آمده باشد.
به عبارتی، بخشیدن،احساسی که سعی میکنیم به آن عمل کنیم، نیست. با این کار تنها بر روی احساسات منفی خود سرپوش میگذاریم.
شاید روبرو شدن با خشم و بروز صحیح آن، صحیحترین حرکت شجاعانه در فرایند و گاه رنج آور بخشش باشد.
بخشیدن به مفهوم فراموش کردن هم نیست. انسان قادر است، حتی کسانی که خطای خود را در قبال ما قبول ندارند، ببخشد. هر چند این کار بسیار دشوار است. ولی انسان قادر و توانمند است. چرا که عواطف و احساسات انسان ها قابل اندازه گیری یا دارای حد و مرز نیست.
بخشیدن به معنای فراگیری بخشش خود به خاطر اشتباهات احتمالی و کنار آمدن و درک اشتباهات دیگران و در نهایت بخشیدن آنان است.
نکته مهم همین جاست؛ هر چقدر بتوانیم دیگران را درک کنیم، میتوانیم توانایی بخشیدن آنها را به دست آوریم. در نتیجه قادر خواهیم بود، خود را نیز بخشیده و بشناسیم.
میدانید،خشم، منبع قدرت، انرژی و تسلط فرد است و نیز همراه همیشگی و یکی از منفیترین احساسات انسانی محسوب میشود. خشم نه تنهادر بسیاری از آموزهها منفی و آزاردهنده معرفی شده، بلکه حتی در روان درمانیها نیز به عنوان احساسی منفی، مخرب، خطرناک تعریف شده است که باید آن را شناخت و برخوردی صحیح با آن کرد.
البته باید اعتراف کرد که در بسیاری از موارد، کنار آمدن با این احساس، کار سادهای نیست و نادیده گرفتن آن هم فقط شرایط را بدتر میکند.
در بسیاری از آموزهها توصیه شده که خشم را سرکوب کنید. به همین دلیل همه ما از کودکی سعی میکنیم خشم و عصبانیت مان را سرکوب کنیم و آن را برملا نسازیم.
ولی در واقع، آنچه بیشتر مردم به آن نیاز دارند، توانایی تشخیص و اعتبار بخشی به خشم و پیدا کردن راه های صحیح برای ابراز و گذر از آن است. کنترل صحیح خشم به فرد کمک میکند که به درستی و آگاهانه خشم خود را مدیریت کند.
احساسات بیان نشده و خشم های فرو خورده بسیار خطرناک هستند و اگر آشکار و درمان نشوند به فرد آسیبةای جبران ناپذیر خواهند زد.
از طرفی، خشم یکی از سرچشمههای خلاقیت است و این راز را بسیاری از افراد نمیدانند. یکی از روانشناسان بزرگ میگوید؛ به ما یاد دادهاند که خشم خود را سرکوب کنیم . با این کار در واقع ما خلاقیت خود را نیز سرکوب میکنیم.
بنابراین پیدا کردن راهی برای استفاده از خشم به عنوان منبع خلاقیت و بیان آن به جای سرکوب کردن، یکی از اسرار بزرگ رواندرمانی است.
برای شروع کافی است، تلخی و رنجهای گذشته را بپذیرید و با آنها روبرو شوید. یکی از واقعیتهایی که با آن رو به رو میشوید، این است که نمیتوانید، گذشته را تغییر داده و از نو بسازید. البته همه ما این نکته را میدانیم اما رو به رو شدن با آن سخت و رنجاور است. باید بدانید، هیچ روش و شیوهای برای پاک کردن گذشته هر چند تلخ، وجود ندارد.
این مسئله یکی از دشوارترین و دردناک ترین مراحل روان درمانی است. چون بیشتر افراد تلاش میکنند، از آنها فرار یا آنها را انکار کنند. به جرات میگویم، سختترین و غم انگیزترین مرحله در رواندرمانی رو به رو شدن افراد با گذشته تلخی است که داشتهاند.
پس از پذیرش این واقعیت، باید خشم و غم ناشی از گذشته دردناک را لمس کرد و دانست که هر چند نمیتوان آن را تغییر داد، اما میتوان با قدرت، نگاه به گذشته را متحول و تغییر داد.
فرد این قدرت را دارد که درباره گذشته و احساسی که دارد، تصمیم بگیرد، میتوانددر باره آن احساس سعادت یا فلاکت کند. با این وجود، نمیتواند آن را دور بیندازد. زیرا گذشته بخشی از وجود و شخصیت اوست.
واقعیت این است که ما در برابر بسیاری از وقایع زندگی اختیار و کنترلی نداریم. اما در برابر چگونگی کنار آمدن با آن مسئول و جوابگو هستیم. آسانترین راه این است که مشکلات را به گردن دیگران بیندازیم و خود، نقش یک قربانی را بازی کنیم. ولی تا به کی و تا به کجا؟!
برای فرار از مسئولیت تا به کی و کجا بهانه باید بتراشیم. چه بخواهیم یا نخواهیم همه ما مسئول کنار آمدن با مشکلات زندگی هستیم. در اغلب موارد این ناخودآگاه ما است که احساس یک قربانی مانند؛ ضعف، ناتوانی و درماندگی را به ما القا میکند. ذهن ما تنها زمانی میتواند از این چرخه رها شود که این پدیده را بشناسد.
قدرت نهفته در بخشیدن خود و دیگران را بشناسید. بخشیدن یکی از اصلیترین راه های شناخت هویت خود در جهان است. بخشیدن، ابراز وجود است. ابراز قدرتی که به فرد احساس، حضور، آرامش خاطر و اطمینان در زندگی میدهد.
بخشیدن میتواند زندگی ما را تغییر دهد. اما این کار شجاعت فوق العاده و قدرت خاص میخواهد که در نهایت به کشف ذات و فطرت واقعی خود انسان میانجامد.
سپاسگزار بودن برای همه هستی و رها کردن همه رویدادها و احساسات منفی مربوط به گذشته، میتواند فرصتی برای آفرینش آیندهی زیبا و فوق العاده در زندگی شما به وجود آورد.
بخشش واقعی بی نهایت موثر و کارساز است. چنین بخششی وجودتان را از هرگونه احساسات بد و منفی، پاک و آزاد میکند. بخشش واقعی روشی بی نهایت نیرومند است. با این روش، شما بیدرنگ از جایگاه رنجش و خشم به جایگاهی متعالی که در آن تنها عشق و محبت وجود دارد، میرسید.