برج تاریخی طغرل در دیماه همان سال به ثبتملی رسید تا در همسایگی گورستان تاریخی ابنبابویه تهران (مدفن چهرههای صاحبنام)، یک برج آجری که زمانی سلجوقیان- مهاجمان به این سرزمین- در مسیر جاده ابریشم بنا نهاده بودند زینتبخش تاریخ گذشته پایتخت شود.
گروهی این بنای تاریخی شهر تهران را مدفن همان حاکم مهاجم خواندهاند که جذب در فرهنگ آن زمان ایران، حضورش موجب آبادانی آن نقطه از شهر تاریخی شد. برخی دیگر میگویند سلطانطغرل بیکسلجوقی نه، که خلیلسلطان از فرزندان تیمورلنگ و همسر او شادالملک در سردابه برج دفن شدهاند. اما سیدمحمد محیططباطبایی، استاد ادبیات و فرهنگ ایران که خود از غنودگان در جوار این برج تاریخی است با استناد به تحقیقات زیادی که بر بنای برج طغرل و شخصیت آرمیده در آن داشت معتقد بود هیچیک از نظریهپردازان درخصوص برج و شخصیت دفن شده در آن درست نمیگویند. استاد محمد محیططباطبایی نوشت که برج طغرل در نزدیکی گورستان تاریخی ابنبابویه تهران مدفن ابواسحاق ابراهیمبناحمد بناسماعیل از دانشمندان مسلمان قرن سوم هجری مشهور به ابراهیم خواص است.
آنطور که در برخی منابع مکتوب نقل شده ودر سایت مرجع ویکیپدیا نیز آمده است ابنجوزی، فقیه و محدث، متکلم و تاریخنگار حنبلی مذهب بغدادی در مورد ابراهیم خواص گفته است که وی از مشایخ صوفیه بود که در ری اقامت داشت اما جامی، شاعر، موسیقیدان، ادیب و صوفی ایرانی قرن نهم هجری درخصوص او معتقد است که زادگاه خواص بغداد بوده و پدر او نیز از آمل به آن شهر مهاجرت کرده است. باز هم ابنجوزی در مورد خواص نوشته است که شهرت وی از خواص به معنی برگ خرما گرفته شده چون خواص با بافتن و فروش برگ خرما زندگی میگذراند. به نوشته ابنجوزی، خواص، همان شخصیتی که میگویند در سردابه برج طغرل دفن شده است همواره در سفر بود و سرانجام در ری مقیم شد و در مسجد جامع ری نیز درگذشت. آنطور که در منابع آمده است جسد ابراهیم خواص را زیر حصار طبرک به خاک سپردند.
گروه نخست که معتقدند برج تاریخی طغرل مدفن سلطانطغرل بیک سلجوقی است به مجمل التواریخ از آثار تاریخی قرن ششمهجری نوشته سامانی و همچنین نوشتههای فارق سومر، مورخ ترک استناد میکنند. گذشته از آنکه در سردابه برج آجری طغرل، از آثار تاریخی منطقه20 تهران که در بنای آن از ساروج و زاج استفاده شده است، سلطان ملکشاهسلجوقی دفن شده باشد یا خلیلسلطان از فرزندان تیمورلنگ و همسرش در آن سردابه تاریخی آرمیده باشند و یا آنطور که استاد مرحوم سیدمحمد محیططباطبایی با استناد به تحقیقات تاریخی خود از آن بهعنوان مدفن ابراهیم خواص نام برده باشد، کاربری این برج تاریخی عجیب بنا شده در مسیر جاده ابریشم است. براساس آنچه کارشناسان اینگونه بناهای تاریخی میگویند، برجها و میلها در ایران پیشاز هر چیز راهنمای مسافران جاده ابریشم و ابزار تعیین زمان بوده است.
بر بام برجها آتشی افروخته میشده تا راهنمای شبانه کاروانها باشد. بهگفته یک راهنمای تور برجهای تهران، پس از ورود اعراب به ایران کاربری بناها نیز تغییر کرد و بنای برج طغرل نیز از محلی برای روشن کردن آتش شبانه به مکانی برای مذن تبدیل شد تا از آن پس این بنابه مأذنه، یعنی محلی برای گفتن اذان تغییر کاربری بدهد.
بدینترتیب برج 20متری طغرل جدای از مدفن اشخاص صاحبنام، کاربریهای دیگری نیز داشته است. راهنمای مسافران شب راه در مسیر ابریشم پیش از اسلام و پس از آن و مأذنه پس از ورود اسلام به ایران، برج طغرل ولی کاربری بیشتری نیز داشته است. رصدخانه، ابزار عظیم اعلام زمان و تشخیص بروج. میگویند، زمزمههایی در تاریخ بوده است که این برج تاریخی ری گنبدی داشته که فرو ریخته و پس از آن بنای بیگنبد اصلاح شده است. این را راهنمای تور برجهای تهران به خبرنگارها اعلام میکند.
در برخی متون آمده است که استاد منوچهر آرین، پژوهشگر خراسانی تاریخ علم، اطلاق واژه برج به بنای تاریخی طغرل و بناهای مشابه آن را به منزله عبور حرکت سالانه خورشید در دایرهالبروج دانسته است. به این معنا که در گذشته از روی سایههای موجود در معماری ویژه بنا که 24ترک دورتادور این بنای استوانهای را گرفته است پی به زمان 24ساعته روز بردهاند. همچنین از روی روزنههای عبور نور که بر بنا تعبیه شده است برجی را که خورشید در آن غوطهور بود میشناختند و بدینترتیب زمان و روز و ماه را محاسبه میکردند. ویژگی بارز برج طغرل نیز همین دقیقه شمار ساعت آفتابی منحصربهفرد است که در دل کنگرههای این بنای استوانهای قرار دارد. میگویند اگر طلوع آفتاب اتفاق بیفتد در جانب شرق بنا بهتدریج یکی از کنگرهها روشن میشود و آفتاب درون آن میتابد، اگر نیمساعت از طلوع آفتاب بگذرد، نیمی از کنگره روشن میشود و اگر یک ساعت بگذرد یک کنگره کامل روشن میشود. درهای برج طغرل نیز بهطور کامل شمالی- جنوبی ساخته شده و بر نصفالنهار واقع است. اگر چنانچه خورشید از لحظه ظهر زوالپذیر و به جانب غرب گرایش یابد حال کنگرههای جانب غرب شروع به روشنشدن میکند.
در وصف این بنا هر چه گفته باشند صاحبنام بنا طغرل است. برگرفته از نام طغرلبیکیکم سلطانسلجوقی که ری را پایتخت سلجوقیان کرد و معنای نامش را نیز پرنده شکاری دانستهاند. طغرلبیک در سال 445 هجری در بازگشت از بغداد دچار بیماری خون دماغ شد و او را برای مداوا به روستای تجرش یا همان تجریش امروزی بردند که درمان افاقه نکرد و در همان روستای قدیمی تهران جان باخت. میگویند طغرل را به ری بازگرداندند و او در سردابه همان برج دفن شد. این موضوع را قزوینی در دو کتابی که منتشر کرده است متذکر شده و جدای از آن هیلن، باستانشناس غربی که بر مقبرههای ایران فعالیت کرده است نیز معتقد است مقرنسهای موجود در بنای تاریخی برج طغرل به قرن نخست هجری بازمیگردد.
برج طغرل یک مرتبه در سال1301 هجری قمری به فرمان ناصرالدینشاه و در پایان سیوپنجمین سال از سلطنتش بازسازی و مرمت شد و در کتیبهای که بر سردر برج نصب شده است ناصرالدینشاه اعلام میکند که نظارت بر مرمتهای برج را به امینالسلطان سپرده و مرمت و بازسازی آن بهعهده ابوالحسنخان معمارباشی انجام گرفته است. اگرچه به گفته کارشناسان، فرمان مرمت برج طغرل در آن سال این برج را از خطر نابودی نجات داد ولی ظرافت کاریهای قدیمی و کتیبه کوفی آن را از بین برد.
از نخستین مرمت این برج 76سال گذشت و سرانجام در نیمه سال1377 بار دیگر این برج بهدست مرمتگران سپرده شد و مرمت آن تا زمستان۱۳۷۹ تداوم داشت. براساس آنچه نماینده شهردار تهران در امور میراثفرهنگی میگوید، اکنون در طرح توسعه برج طغرل نزدیک به 30هزار مترمربع از املاک مسکونی و غیرمسکونی اطراف برج طغرل در تهران خریداری و حریم این برج ثبتملی شده آزادسازی شده است تا بدینترتیب با ایجاد یک مجتمع فرهنگی، موزه و سالن همایش کاربریهای فرهنگی به محوطه اطراف برج طغرل داده شود و این بنای تاریخی در نزدیکی شهرری و گورستان تاریخی ابنبابویه تبدیل به یک جاذبه گردشگری جدی در پایتخت شود و پرونده بیش از 30سال متروکه بودن این بنای تاریخی به اتمام برسد.