جوانمردی ابعاد مختلفی دارد و یکی از ویژگیهای بارز انسانهای آزاده و پاکدامن است. جوانمردی عمری به درازای تاریخ ما دارد و هیچگاه جوانمردی از بین نرفته. جوانمردی در جامعه کنونی ما کمرنگ شده اما همچنان رگههایی از آن دیده میشود. جوانمردی به علل مختلف رنگ باخته و شاید در روزگار مدرن جوانمردی معنایی نداشته باشد. ارزشها در جامعه تغییر کرده و به تبع آن بسیاری از مسائلی که پیش از این نابهنجاری و غیراخلاقی قلمداد میشد اکنون رنگ باخته و قبح آنها از بین رفته و به هنجار تبدیل شده است. برای مثال در گذشته نه چندان دور کسبه و اصناف با هزینه خود مدرس دعوت میکردند تا برایشان کتاب المکاسب را تدریس کند و آنها بیشتر با مسائل شرعی و فقهی کسب آشنا شوند، چه شد که مکاسب آموزی توسط کسبه، اهل پیشه و فن و حرفه به بوته فراموشی سپرده شده است؟
تا همین چند سال پیش مرسوم بود که برخی یک تار سبیل خود را بهعنوان ضمانت نزد دیگری گرو میگذاشتند تا پول یا کالای مورد معامله را بازگردانند اما اکنون چنین مواردی به تاریخ پیوسته و بسیاری از جوانان حتی تصور چنین رفتاری برایشان سخت است. در گذشته نه چندان دور تشکلهای صنفی و شغلی در ایران وجود داشت، نیروهای تولیدی و صاحبان اصناف و مشاغل به دلایل گوناگون مانند داشتن اطلاعات و آگاهی نسبت به یکدیگر و کل اعضای یک صنف، کمک و مساعدت به یکدیگر در مواقع بحرانی و احیانا ورشکستگی و... توافقنامه عرفی یا پیمانها و منشورهایی صنفی یا اخوتنامه یا مرامنامه داشتند و همه ملزم به اجرای مفاد آن بودند.
اکنون فرهنگ ما تغییر کرده، نهتنها جوانمردی از بین رفته بلکه پایبند نبودن به وعده، نارو زدن به دیگری، از بینرفتن عاطفه و... جای آن را گرفته است و مسائلی در جامعه رخ میدهد که تنها برخی از آنها در رسانه منعکس میشود که تأسفبار است. این تغییر رفتارها در نوع برخورد فرزندان با پدران و مادران و برعکس، زن و شوهر، کارگر و کارفرما، محیط کار، ترافیک، تعامل با دیگران، معلم با شاگرد، استاد با دانشجو، مسئولان اجرایی با مردم و... کاملا محسوس است و جالب اینکه ما نمیخواهیم این موضوع را بپذیریم و دائم آن را کتمان میکنیم. ما از جوانمردان چه میدانیم؟ از شیخ رجبعلی خیاط، مرشد چلویی، پوریای ولی، جوانمرد قصاب، تختی و... چه میدانیم؟ جوانمردی میتواند نقش بسیار مهمی در زندگی ماشینی ما داشته باشد به شرط آنکه افزون بر شناسایی، آن را رعایت کنیم. در اینباره گفتوگویی با دکتر غلامرضا آذری، دارای مدرک دکتری علوم ارتباطات و تحصیلات تکمیلی در فلسفه و تاریخ ارتباطات و عضو هیأت علمی گروه ارتباطات دانشگاه آزاد اسلامی واحدتهران مرکز انجام دادهایم که میخوانید.
- مفهوم جوانمردی چیست؟
جوانمردی مفهومی چند بعدی است که یک بعد آن ریشه در تربیت خانوادگی دارد. در خانوادههایی که راستگویی، درستکاری و صداقت حرف اول را میزند، در اینگونه خانوادهها ساخت کلی مفهوم جوانمردی پیشگامتر از خانوادههایی هستند که به این امور توجهی ندارند. اگر ریشههای باستانی و کهن فرهنگی جوانمردی را بخواهیم بررسی کنیم، یک ریشه در ورزشهای باستانی دارد و ریشه دیگر در ورزش پهلوانی مانند کشتی. در مجموع از نظر من به عنوان یک ارتباطشناس، پهلوانی یا ریشههای ورزشی جوانمردی به تنهایی قادر به توصیف این مفهوم نیستند. بنابراین به نظرم جوانمردی باتوجه به نگاه چندبعدی به موضوع این است که از یک سو با ریشههای صحیح تربیتی خانوادگی باید روبهرو باشیم و از سوی دیگر باید بررسی کنیم که ساختار فرهنگی یک جامعه تا چه حد تابع موازین فرهنگ جوانمردی است.
اگر ما بتوانیم بین تربیت خانوادگی و مصداقهای عملی آن در جامعه مانند دروغنگفتن و توجه به احقاق حق و اینکه ما به تربیتی رو کنیم که بتواند فرد را به تعادل رفتاری صحیح رهنمون کند، شاید بتوان از این استنباط به این واقعیت رسید که افراد جوانمردان، اصولا افرادی هستند که در همه جوامع اسوه، الگو و شاهراه اخلاقی هستند بنابراین سقف سنیای که من برای اینها تعریف میکنم اصولا پس از دوران شکلگیری تربیت کامل است؛ برای آقایان 20تا22سال و برای خانمها 18 تا20 سال. البته درست است که جوانمردی واژهای مردانه است ولی میتوان گفت پدری که همه اسوههای اخلاقیاش رویکرد آرمان طلبانه به مفهوم جوانمردی دارد، صددرصد روی فرزندان دخترش نیز تاثیر میگذارد و تقریبا دخترانی که در این خانوادهها تربیت میشوند زنانی هستند از صنف و سیاق این تعریفی که ما ارائه کردیم.
- چه ویژگیهایی میتوان برای این افراد ذکر کرد؟
اولین ویژگی سلامت رفتار است؛ بین تفکر و نظراتشان و واقعیت عملیشان در جامعه تفاوتی نمیبینیم. دومین ویژگی مهم این افراد تعقل است، افراد جوانمرد بیشتر به تعقل از زاویه قدرت نگاه میکنند، قدرت در بخش عقلشان وجود دارد و نه فینفسه در بخش رفتارشان. این افراد، مست، حیران و سرگردان قدرت نمیشوند، قدرت سیطره فکری و روحی بر آنها پیدا نمیکند.
سومین ویژگی، نظاممندی عقاید، افکار، دیدگاهها و نگرشها نسبت به یک موضوع است. افکار جوانمردان فوقالعاده نظاممند و سیستماتیک است و چون در ذهنشان کهن الگوی رفتارمردانه را دارند به ندرت پیش میآید که این کهن الگوی رفتار مردانه را دور بریزند و در موقعیتهای مقتضی آنها را به کار نگیرند. از این حیث میتوان گفت فردی که بیشترین گرایش را به جوانمردی و نگاه مردانه شاخص در جامع دارد فردی است که همه این الگوها و ویژگیها را دارد.
- جوانمردی چه تاثیری میتواند در زندگی روزمره داشته باشد؟
مقولاتی مانند ترافیک، رعایت کردن نوبت و حال دیگران، همه به ریشههای تربیتی برمیگردد. من دونگاه آموزشی و تربیتی دارم؛ یک نگاه با کسب مدرک عالی تحصیلی و رسیدن به پایگاههای شغلی بالا که کمتر خودشان را گم میکنند و بیتوجهی آنها به اصول قانونی نسبت به دیگران به مراتب بسیار کمتر است. رعایت قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی یکی از آنهاست. نگاه دوم اینکه خطاپذیری در وجود این افراد موج میزند و میپذیرند که اگر خطایی انجام دادند باید در صدد جبران آن باشند. یکی دیگر از ویژگیهای این گروه افزون بر خطاپذیری، قانع بودن است. نه به این مفهوم که زندگی خیلی بدی داشته باشند، به این مفهوم که قناعتطبع و عزت نفس دارند. همه اینها در گرو اعتماد به نفس است. اعتماد به نفس از نظر شخصیتپذیری در آنها درست تربیت شده است.
نگاه دیگر نگاه پرورشی یا تعلیمی و تربیتی است که صرفا به سایقها، انگیزشها، انگیزهها و ارزشهای درونی حرفه فرد کار دارد؛ اینکه فرد چگونه بزرگ میشود، از چه کلمات و واژههایی استفاده میکند، چه کسانی در این کلمات و واژهها و رنگدهی به آنها نقش دارند. بنابراین برای این فرد تفاوتی نمیکند که در بزرگراه چهار یا پنجبانده بخواهد خطا بکند. اصولا خطا را امری کاملا مذموم و پست میشمارد. به همین دلیل میتواند در رانندگی، احوالپرسیهای ساده روزمره، در برخوردها و تعاملهای بسیار خاص، کلان و خرد جامعه یک فرد الگو تلقی شود و از همه مهمتر میتواند سرلوحه بسیاری از کارهای مطلوب و بهینه باشد.
برای مثال ورزشکارانی هستند که وارد محیطهای اجرایی و مدیریتی کشور شدهاند و موفق هم شدهاند. برخی از این افراد به جای رفتن از کشور یا روی آوردن به تجارت صرف، به مردم پیوستهاند، اتحاد گروهی را حفظ کردهاند، اسوه شدهاند و مبتنی بر این معیارها توانستهاند به جامعه این درس را بدهند که پهلوانی و جوانمردی فقط در میادین ورزشی نیست، این یک مرام عمومی از اخلاق همگانی در جامعه است که میتواند برد وسیعی در گسترش یک رفتار مطلوب در جامعه ایجاد کند. وقتی گفته میشود برد منظور پهنه وسیع فرهنگیای است که میتواند از محله شروع شود و به ناحیه، منطقه و شهر و در سطح کلان به کل کشور رسوخ پیدا کند.
- چرا جوانمردی در جامعه کمرنگ شده است؟
به نظرم رسانهها میتوانند نقش بسیار مهمی ایفا کنند، برای مثال شبکه سه سیما که مدعی است برای جوانان و سطوح میانی جامعه برنامه میسازد و در برخی برنامههای ماه مبارک رمضان افراد موفق جامعه در آنها معرفی میشوند و مردم میآموختند که این افراد از چه راههایی به موفقیت رسیدهاند و آنها را الگوی خود قرار میدادند، این نوع کارها باید تداوم و تقویت پیدا کند و رسانه به طور جدی وارد این عرصه شود. اگر دلایل موفقیتهای این افراد از زبان خودشان بیان شود تأثیر زیادی در جامعه میگذارد.
این کار میتواند در مطرح شدن روش و منش جوانمردی در جامعه کنونی موثر باشد. رسانهها باید با همه قوا وارد میدان شوند و با دعوت از افراد موفق و جوانمرد، روش و اخلاق پسندیده و علل موفقیت آنها را معرفی کنند؛ البته بعد تبلیغاتی نداشته باشد. این کار میتواند افزون بر اینکه مرزهای جوانمردی را تعیین و ترسیم کند، به کاهش بحرانهای کنونی نیزکمک کند. از این نظر که این افراد در جامعه کنونی ما زندگی میکنند و در شرایط کنونی جوانمردی را رعایت میکنند حائز اهمیت است و میتواند الگوی مناسبی باشد. در حالیکه اکنون یادی از جوانمردان و پهلوانان دوران نه چندان دور مانند پوریای ولی، جوانمرد قصاب و... نمیشود، خاطره اینها در یاد و ذهن مردم است ولی نقل نمیشود و روش، مسلک و مرام آنها برای نسل جدید بیان نمیشود.
وجود رسانههای جدید و فضای مجازی، فیلمها، عکسها و تکنولوژیهای جدید یکی از علل کاهش نقل و بیان راه و روش، منش و مرام جوانمردان و وضعیت کنونی جامعه است. اکنون جامعه متأثر از این مسائل است و تقریبا اینها فاصله ارتباط انسانی و اخلاقی را متأثر و پررنگتر کرده است. میتوان گفت اغلب اوقات فاصله مردم با جوانمردان و افراد برجسته به این دلیل زیاد شده که این رسانهها ایجاد مانع میکنند و نمیگذارند مردم به راحتی با گذشته و خاطرهها و پیوندهای عمومی فعلی ارتباط برقرار کنند و همراه شوند. بنابر این وقتی بین رفتار و آنچه در رسانهها منعکس میشود فاصله وجود دارد همچنین بین واقعیت زندگی مردم و واقعیتی که در زندگی افراد جوانمرد وجود داشته، یعنی دو واقعیت کهن و قدیمی و اصیل و دیگری واقعیت جدید و مبتنی بر متن روز، افراد به شدت همدیگر را گم میکنند.این حیرانی، گمگشتگی و سرگشتگی به نظرم یکی از چند عامل مهم فراموشی و ندیدن جوانمردان در جامعه کنونی است.
- در جامعه کنونی ما اگر فردی جوانمردی میکند که با فرهنگ امروزی قابل تفسیر نیست القابی به او میدهند که نشانه درک نکردن موضوع است، چرا؟
این موضوع ریشه در چند عامل مهم دارد، یک عامل مهم باور نکردن است. به نظرم باور نکردن موضوع تأثیر بسزایی در این ماجرا دارد. دومین عامل مؤثر، توجه به نفس افراد است، باید بررسی شود چرا یاد و خاطره پهلوان تختی در اذهان مردم مانده است، چه تفاوتی بین او و ورزشکاران همدورهاش وجود داشت؟ تختی به اصولی پایبند بود و به اخلاقیاتی مانند راستگویی، صداقت و از خودگذشتگی گرایش داشت. مردم هر وقت تصویر تختی را میبینند یا نامی از او میشنوند، وی را به عنوان فردی صرفا کشتیگیر و پهلوانی که در دوره ورزشی خود چند مدال کسب کرده نمیشناسند، تختی برای میراثهای فکری و روشی آنها یک الگو و اسوه است. به نظرم در اینباره روانشناسان، جامعهشناسان، انسانشناسان و ارتباطشناسان نقش مهمی دارند و باید وارد عرصه شوند و با مصاحبهها، گفتوگوها، مناقشهها و بحثهای مستمر و مداوم به کارهای زیربنایی فرهنگی در جامعه بپردازند و اینها را در جامعه مجددا احیا کنند. احیا به معنای مدفون شدن این افراد نیست بلکه احیای مجدد صورت بگیرد و با تمرکز روی مرام و روش و فعالیت این افراد، راه و روش زندگی صحیح و مطلوب را در جامعه گسترش دهیم.
- چه راههایی برای تقویت روحیه جوانمردی پیشنهاد میکنید؟
روانشناسان و جامعهشناسان با ارائه تعابیر و تفاسیر مطلوب در رسانهها میتوانند به ایجاد و تقویت این منش کمک کنند. باید به سالنها و میادین ورزشی و صنوف مختلف برویم و خصلتهای مطلوب و پسندیده را معرفی کنیم. خصلتهای مطلوب در بین اقشار مختلف میتواند وجود داشته باشد. شاید ورزش بهترین بستر برای آغاز این حرکت باشد. اما اینکه چکار کنیم که خصلتهای مطلوب به سلوک و کردار عملی تبدیل شود و کمک به همنوع، همسایه، همصنف و... به طور جدی سرلوحه کارها قرار بگیرد، باید کمیتهها یا کارگروههای همفکری تشکیل شود. از متخصصان دعوت شود تا در اینباره مطالعه و پژوهش کنند و راهکارهای عملی بیندیشند و با نگاه خاص خود سعی کنند به تدریج به افکار عمومی جامعه نزدیک شوند زیرا تأثیر مثبت آن در جامعه ملموس خواهد بود.
- جوانمردی تا چه حدی میتواند به آرامش در زندگی مردم کمک کند؟
جوانمردی نقش مهمی در زندگی اجتماعی دارد.البته بستگی به مردم هم دارد. ما از یک طرف هماکنون با سیل عظیمی از میانسالان و جوانانی رو بهرو هستیم که به شدت در معرض تکنولوژی قرار گرفتهاند. تکنولوژی اثرات مخربی هم دارد، برای مثال موبایل که پیامک و ارتباط تصویری و فناوریهای جدید آن افراد را از هم دور میکند و ارتباطات انسانی واقعی بین افراد تا حدودی ریزش میکند. با توجه به تکنولوژیهای نوین و فضای مجازی، بسیاری از افراد ارتباطات انسانیشان در حال صفر شدن است. اینها را باید پررنگ کرد. ما یک جامعه سنتی هستیم و همیشه بین سنت و مدرنیته فاصله زیاد بوده. از طرفی داعیه این را داریم که ما در دوره گذار هستیم. دوره گذار دورهای بین دوران سنت و مدرنیسم است. اکنون نه در دوره سنت هستیم و نه دوره مدرنیسم، پس در دورهای بین این دو زندگی میکنیم. من این دوره را برزخ رفتار نوین مینامم. اگر در این دوره رگههای مشترکی از رفتار سنتی یا نوین میبینیم نباید تعجب کنیم. زیرا رسانهها و زندگی جدید در این دو قلمرو تأثیرگذار بوده و هستند.
البته نباید اخلاقیات را فراموش کنیم. سه حوزه اخلاق را باید مدنظر قرار داد؛ اخلاق کهن و سنتی ما که به شدت ریشه در تربیتهای خانوادگی دارد. این اخلاق باید پابرجا بماند و با وجود اینکه مردم دائما در سیطره رسانههای جدید هستند، بتواند تفوق داشته باشد و از طرف پدرها و مادرها، پدربزرگها و مادربزرگها و بزرگان اقوام به جوانان توصیه شود. دومین بعد اخلاقی، اخلاق عملی است؛ یعنی آن چیزی که من به عنوان یک محقق در حرف و بیان مطرح میکنم و داعیه آن را دارم، خودم نیز در عمل آن را به مردم نشان دهم، عالم عامل باشم و نه عالم جاهل.
در بسیاری مواقع دیده میشود فرد در جامعه مدعی است که من اخلاقیات مالی را رعایت میکنم اما وقتی در پست و مقامی قرار میگیرد با اینکه فرد متین و مناسبی است، اصول اخلاقی را رعایت نمیکند. طبیعی است وقتی زیردستان و کارمندان تحت مدیریت این فرد این تناقض رفتاری را مشاهده میکنند به تدریج تناقضها و تشتتها بروز میکند. گفتار و رفتار فرد تناقض دارد که منجر به تنش و تشتت میشود.
سومین اخلاق، اخلاق تجربی است؛ اخلاقی که بین دورههای مختلف فرهنگی دائما جایگشت و دگردیسی پیدا میکند و در شخصیت و نفوس افراد تأثیرگذار است. این اخلاق در جامعه ما کمرنگ شده است که میتواند به تکوین و تکامل دوبعداخلاقی دیگر کمک کند.