از نگاه اول معلوم است این شهر استعدادی بسیار برای سرمایهگذاری در حوزه ملک و مسکن دارد. وارد هر کدام از این دفاتر که میشوی نقشهای بزرگ در قابی شکیل روی دیوار آویخته و این جمله روی آن نوشته شده است:« نگاهی گذرا به شهر جدید پردیس» و در پی آن نکتههایی درج شده که عینا این چنین نوشته شده است:«با تصویب ایجاد شهر جدید پردیس در سال 1368این شهر جدید در کیلومتر 17آزادراه تهران- پردیس در دامنه کوههای البرز مکان یابی و احداث گردیده و از سال 1372تا به امروز پذیرای حدود 35هزارنفر از هموطنان عزیز میهن اسلامیمان است».
این تصویر برای بار دوم در پاییز 1389به تأیید مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی گیتاشناسی چاپ شده است. در این تصویر نقشه پردیس توسعه یافته در 9فاز و موقعیت جغرافیایی پردیس در شرق استان تهران دیده میشود. گوشهای دیگر از نقشه نوشته شده «مراحل رشد و توسعه» و پس از آن در گوشهای دیگر این جملات به چشم میخورد: «اولین طرح جامع شهر جدید پردیس در سال 1374با جمعیت 150هزارنفر و متعاقب آن طرح تفصیلی در سال 1383با جمعیت 168هزار و 156نفر و نهایتا طرح جامع بازنگری شده در سال 1384با جمعیت 202هزار و 600نفر با وسعت سه هزار و 569هکتار به تصویب شورایعالی شهرسازی ایران رسید».
در این طرح شهر جدید پردیس دارای 9فاز است که شش فاز آن با کاربری خدماتی و مسکونی در شمال آزادراه تهران- پردیس و سه فاز دیگر با کاربریهای صنعتی و آموزشی- تحقیقاتی، تفریحی و توریستی در جنوب آزادراه واقع شده است.
از سال 1389بازنگری مجدد طرح جامع 2شهر جدید پردیس آغاز شده است. ضمنا در سال 1382شهرداری پردیس تاسیس شد. این نقشه در شهرداری و شرکت عمران شهر جدید پردیس بهعنوان مولفه توسعه پردیس و مرجع معرفی میشود. در ادامه این نقشه و این طرحهای توسعه شهر پردیس باز هم به اهداف احداث این شهر اشاره شده است. اهداف شهر پردیس آنگونه که آمده است، توزیع برنامهریزی شده جمعیت از طریق هدایت سرریز جمعیت کلانشهر تهران و تمرکززدایی از کلانشهر تهران با انتقال برخی وظایف آن است.
همچنین در بخش دیگر به ارتقای معیارهای زیستی و خدماتی اشاره شده است. جلوگیری از افزایش بیرویه قیمت زمین و مسکن و همچنین ارائه سطح مناسب از خدمات شهری به شهروندان ازجمله برنامه زیستی و خدماتی این شهر بود.
توهمی دستنیافتنی
گردشی نه چندان طولانی در شهری که به موازات آزادراه از غرب به شرق کشیده شده جملات نوشته شده بر تابلوها را صرفا یک رؤیای دست نیافتنی جلوه میدهد. در همان مسیر پردیس از طریق آزادراه بعد از نخستین تونل یکسری برج روی دامنه کوه دیده میشود که ساخت پیمانکاری خارجی است. این فاز روی نقشه پردیس وجود خارجی ندارد؛ همان نقشههایی که بسیار خوش آب و رنگ مینمایند. بعد از جاجرود، در ضلع جنوبی جاده روی تپههای بلند، ماشینهای سنگین راهسازی و ساختوساز را میبینیم که در فاز هشت موسوم به دره بهشت که تا همین هفت یا هشت سال پیش محل حضور دائمی گلههای اسب وحشی و جبیر و قوچ و میش بود، مامن گسترش مسکن مهر شده است.
تغییرات پیشبینی نشده
کاربریهای نقشه تغییر کرده و طرح تفصیلی پردیس با جمعیت پیشبینی شده برای نهایتا 400هزار نفر طراحی شده اما اکنون جمعیت پردیس به سوی یک شهر بزرگ پیش میرود نه یک شهرک اقماری. این در حالی است که پردیس به تازگی شهرستان شده و همه مسئولان خوشحالند اما مردم این شهر و ساکنان قدیمی آن سخنی دیگر دارند.
سعید کاشانی، جوانی که در یکی از آژانسهای مسکن به عنوان مشاور مشغول بهکار است میگوید: «پردیس شهرستان شده است اما هنوز امکانات خدماتی و رفاهیاش در حد یک روستاست. امکانات و خدمات رفاهی در این شهر اصلا وجود ندارد؛ نه یک شهربازی و نه فروشگاههایی که نیاز ساکنان را تأمین کند. هوای پردیس هوایی خوبی است و آسمان خوبی برای رصد ستارگان دارد اما هیچ فکری برایش نمیکنند. کمبود فضاهای سبز در فازهای سه و چهار کاملا محسوس است. عرض خیابانها را برای زمانی ساختند که هنوز اسمی از مسکن مهر وجود نداشت. هنوز در فازهای یک و دو زمینهای خالی وجود دارد و همچنان پیش فروش در آن صورت میگیرد. اما جالب است بدانید که در این بخش از شهر که هنوز کاملا ساخته نشده، جای پارک خودرو وجود ندارد».
او به فرهنگ این شهرک حاشیهای پایتخت اشاره میکند و میگوید: «جالب است که زندگی در این شهر فرهنگ ویژه و مختص بهخود را دارد. سبک رانندگی در این شهر بسیار منحصر به فرد است. پارکینگ عمومی برای این شهر درنظر گرفته نشده است. تنها اقدام قابل توجه این بوده که چند محوطه خاکی در بخشهایی از این شهر را آسفالت کردهاند و آن را به پارکینگ اختصاص دادهاند. همهچیز در این شهر سطحی و بیبرنامه است و تمام آن اهداف و برنامهها گویا فقط روی کاغذ است و در عمل چیزی از آن اهداف دیده نمیشود».
اینجا شهرستان است اما با کدام امکانات؟
محمد نژداغی از ساکنان قدیمی پردیس که مشاور املاک است درباره اهداف ساخت پردیس بعد از لبخندی میگوید: «امکانات اینجا اصلا به امکاناتی که برای یک شهرستان وجود دارد نمیخورد. هنوز اینجا خیابانها و کوچههایی هستند که گاز ندارند و مردم باید در شهر جدید کوهستانی که تا تهران مسافتی ندارد، با گازوئیل زمستانهایشان را بگذرانند».
مسعود صائمی نیز از امکانات درمانی پردیس گلهمند است و معتقد است: «آب و هوای اینجا خوب است. البته بهتر است بگوییم «بود» آلودگی کارخانه سیمان و خاکبرداریهای فاز هشت و پنج و 11هوای پردیس را خاکآلود کرده است. پردیس دو درمانگاه شبانهروزی دارد که امکانات و خدماتشان بسیار محدود است و برای ابتداییترین خدمات پزشکی باید به تهران مراجعه کرد».
در آستانه خطر
سعید دیانتپور یکی دیگر از شهروندان پردیس است. او دست پسر بچه چهارسالهاش را گرفته و در یکی از معدود مجتمعهای تجاری و اداری این شهر پرسه میزند. او در پاسخ به زندگی و امکانات موجود در شهر پردیس میگوید: «پردیس هنوز امکانات ورزشی و تفریحی مناسبی ندارد. فازهای سه و چهار کاملا از هرگونه خدمات تفریحی و ورزشی خالی است. بعضی از خیابانهای فاز سه حتی روشنایی ندارند. شبهنگام گذر از کنار محوطه بیابانیشکل آبانجیرک سابق برای هر شهروندی هراسانگیز است». دیانتپور میگوید که از خانوادههای قدیمی روستای کرشت است. آنچه جالب توجه است، تأکید او بر نبود امنیت کافی در این شهر است: «اخیرا سرقت خودرو در این شهر زیادشده است. رشد بیسابقه جمعیت در این شهر باعث شده تا انواع بزه در این منطقه افزایش یابد. طرح مسکن مهر در این منطقه ارتقای معیارهای زیستی و خدماتی که یکی از اهداف احداث این شهر بود را به خطر انداخته است. تعداد انبوه مشاوران املاک و حجم سرمایه ورودی به پردیس نشان داده که به جز افزایش بیرویه قیمت زمین و مسکن هدف دیگری هماکنون در این شهر وجود ندارد. سوداگری زمین و مسکن امروزه در پردیس به ارائه هرگونه خدمات به شهروندان ارجحیت دارد».
تب ملک
اینجا شهر عجیبی است. عدهای دلال به شکل سرپایی ملک معامله میکنند و عدهای بیشتر در دفاتر املاک مشغول کارند. بیشترشان کسب و کار، تحصیلات و حرفهشان با مشاوره ملکی ارتباطی ندارد. دانش آموختگان رشتههای معماری و عمران و حتی دانشآموختگان مختلف دانشگاهها در املاک پردیس مشغول به کارند. حدود 300دفتر املاک در پردیس فعالیت میکند. هر کدام از این دفاتر نیز با بازاری پررونق روبهرو است. به سختی میتوان یک شهروند پردیس را یافت که یا بهطور مستقیم یا حتی غیرمستقیم در کار خرید و فروش ملک نباشد.
این شهر کوچک که روزگاری باید ایده توسعهطلبی را مهار میکرد، این روزها خودش دستخوش توسعه بیمهار است. پردیس هر بینندهای را یاد آمریکای شمالی اوایل قرن بیستم میاندازد که مردم سودای طلا را در سر میپروراندند. معامله مسکن در پردیس به املاک این شهر محدود نمیشود. حتی وقتی که برای تعویض روغن خودرو به مغازه تعویض روغنی میروید، روی کاغذی کثیف و روغنی این عبارت را میتوانید ببیند: «امتیاز مسکن مهر خریداریم». همه جای این شهر نشان از خرید و فروش ملک و مسکن دارد؛ روی ترانسهای برق، در سبزی فروشی، سوپر مارکت، آرایشگاه و حتی مغازه لوازم خانگی. مسکن مهر بیش از آنکه طرحی نجاتبخش باشد، بازاری پررونق برای بسیاری از افراد به راه انداخته است.
اشتیاقها و سکوت مدیران
از نخستین معابر عمومی پردیس که بگذری، میتوانی شادمانی مسئولان را ببینی که از شهرستانشدن پردیس بسیار خوشحالند. هر چه تلاش کردیم نتوانستیم با مسئولان شهری پردیس گفتوگو کنیم. مدیر روابط عمومی شهرداری پردیس در پاسخ به درخواست گفتوگو با مدیران شهری، پاسخی روشن نمیدهد. هم مدیران شهرداری و هم اعضای شورای شهر از گفتوگو طفره میروند.
پردیس شهری کوچک در شرق تهران، این روزها دیگر شکل و شمایل یک شهرک اقماری را ندارد. این روزها این شهر، به هیأت یک شهرستان گامهای بزرگی برای توسعه برداشته است. شاید چند سال دیگر مانند کرج به کلانشهر تبدیل شود؛ کلانشهری که همچنان به مادرشهرش یعنی تهران، تکیه کرده و برای بهدستآوردن خدمات و امکانات به دامان پایتخت بازمیگردد. اگر روزی در سالهای پیشتر از 68پردیس وجود خارجی نداشت، حالا درکمتر از 23سال این شهر ناگهان به قامت یک شهرستان در شرق تهران سربرافراشته و توسعه حیرتآورش را ادامه میدهد. اینجا در دامان البرز، تنها یک خوابگاه است، بیهیچ امکانات و خدمات. گویی پایتخت باید تاوان این جذب جمعیت افسارگسیخته را در سالهای بعد بدهد.