از مهمترین اثرات تخریب جنگل میتوان به این موارد اشاره کرد: کاهش تنوع زیستی، انتشار گازهای گلخانهای، اختلال در چرخههای آبی، تشدید فرسایش خاک و برهمخوردن وضعیت زندگی میلیونها انسان.
هرساله بین 12تا 15میلیون هکتار از جنگلهای جهان تخریب میشوند. این رقم معادل نابودی 36زمین فوتبال در هر دقیقه است. با توجه به اینکه 80درصد از گونههای گیاهی و جانوری شناختهشده جهان در جنگلها زیست میکنند، لذا بدون تردید تخریب جنگلها یک بحران جدی است. جالب اینجاست که 87درصد تخریب جنگلهای جهان تنها در 10کشور اتفاق میافتد.
متخصصان صندوق جهانی حفاظت از طبیعت بر این باورند که جنگلزدایی عامل انتشار 15درصد از گازهای گلخانهای در سطح جهان است. تجزیه و تحلیل درست و منطقی تخریب جنگلها مستلزم آن است که بتوان میان دو مسئله مهم تمایز قائل شد. در حقیقت بین فاکتورها و عوامل زیرساختی که منجر به بهرهبرداریهای بیرویه از جنگلها میشوند، تفاوت آشکاری وجود دارد. برخی از فاکتورها نظیر اشکال گوناگون کشاورزی مستقیما باعث جنگلزدایی میشوند و برخی دیگر نظیر توسعه جادههای خاکی به شکل غیرمستقیم تأثیرگذار هستند. در مطالعات باید حتماً این دو فاکتور از یکدیگر تفکیک شوند.
در بیشتر مطالعاتی که طی 40سال اخیر انجام شده است، تکنیکهای سنجش از راه دور نقش بسزایی برعهده داشتهاند. سنجش از راه دور نوعی روش گردآوری اطلاعات از عوارض سطحی زمین و دریاهاست. در این روش، تصاویری با استفاده از تابش و بازتابش قسمتهایی از طیف الکترومغناطیس، برداشته میشود که عملاً در تجزیه و تحلیلها کاربرد دارند. مطالعاتی که تاکنون انجام شده بهندرت تأثیر فاکتورهای گوناگونی را که بهطور مستقیم در جنگلزدایی نقش دارند، مورد ارزیابیهای موضوعی قرار داده است؛ حتی میتوان گفت که بهدلیل تفسیرها و درجهبندیهای گوناگونی که در این زمینه وجود دارد، شرایط آنطور که باید به چالش کشیده نشده است.
توسعه کشاورزی بزرگترین عامل تخریب جنگل
فائو (سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد) ظرف سالهای 1980تا 2000 تلاش کرده تا اهمیت نسبی فاکتورهایی را که بهطور مستقیم باعث جنگلزدایی میشوند، چه در سطح محلی و چه در سطح جهانی مشخص کند. این ارزیابیها نشان میدهد که گسترش دامنه دار کشاورزی و دامپروری، از مهمترین فاکتورهایی بوده که تخریب جنگلها را در سطح جهانی در پی داشته است. متخصصان بر این باورند که 80درصد از جنگلهای جهان تنها بهدلیل کشاورزی در معرض نابودی قرار گرفتهاند. همچنین برآوردها نشان میدهد که در آمریکای لاتین و مناطق گرمسیری قاره آسیا بیشتر از 70درصد جنگلها بهدلیل جادهسازی و قطع الوار از دست رفتهاند.
مطالعات فائو در عین حال نشان میدهد که از تأثیر برخی موارد نظیر پرورش دام در مزارع یا زراعتهای دورهای موقت در تخریب جنگلها کاسته شده است. در زراعت دورهای موقت، کشاورزان تا زمانی که خاک یک منطقه باروری دارد در آن کشت میکنند و سپس زمانی که خاک حاصلخیزیاش را از دست داد، آن را رها کرده و به یک ناحیه دیگر میروند.
در دهههای اخیر کاهش دسترسی به زمینهای حاصلخیز و رقابت با سایر کاربریها باعث شده که جنگلها هر چه بیشتر تحت فشار قرار گیرند. بدیهی است که ترکیبی از نوآوریها، سیاستهای مدیریتی، طرحهای بهرهوری کارآمد و تغییر در الگوی مصرف سبب خواهد شد که میزان تقاضای الوار و محصولات کشاورزی به حد مشخصی برسد؛ از این طریق امکان احیای جنگلها نیز فراهم میشود. در سالهای اخیر بیشترین تمرکز تحقیقات روی تخریب گستردهای بوده که به واسطه آلودگی هوا، آتشسوزی، حمله آفتها و بیماریها حاصل شده است. برای مثال، بررسی روند تخریب جنگلها ظرف چند دهه اخیر در کشور اندونزی نشان میدهد که پوشش جنگلی از 82درصد به 42درصد رسیده است.
نابودی 131هزار هکتار جنگل براثر آتشسوزی در استرالیا
تحقیقات صندوق جهانی حفاظت از طبیعت نیز حاکی از آن است که بیشتر از 65درصد مناطق مهم جنگلی اسپانیا بهدلیل آتشسوزیهای سال گذشته متحمل آسیبهای غیرقابل جبرانی شدهاند. آتشسوزیهای اخیر در استرالیا بیشتر از 131هزار هکتار از جنگلها و کشتزارهای این کشور را به ورطه نابودی کشانده است. متأسفانه جنگلهای استرالیا طی 200سال گذشته بیشتر از 70درصد پوشش گیاهی غنی و بومی خود را از دست دادهاند. البته گاهی خبرهای خوشایندی نیز شنیده میشود، مثلا دولت برزیل در 27نوامبر سال 2012 اعلام کرد که میزان تخریب در جنگلهای بارانی آمازون اکنون به پایینترین حد خود رسیده، این در حالی است که از 24سال قبل نظارت مستمری روی این جنگلها آغاز شده است.
* کارشناسارشد مهندسی محیطزیست