تهران باید به فکر آبروی خودش باشد. وقتی مدرسهها باز شوند، باید طوری برنامه ریخته باشد تا برای رفتوآمد پول کم نیاورد. تهران حالا که کمی توی منگنه گیر کرده است فکر میکنم دیگر لازم نیست توی خرج کردن خودش را با همکلاسیهای مرفهاش مقایسه کند. تهران! حواست باشد اگر پولهایت را درست خرج کنی، میتوانی هم مدرسهات را داشته باشی، هم به سینما بروی و هم لباسهای شیک بپوشی. بعضیها میگویند پولی که تهران عایدش میشود کم است بعضیها هم فکر میکنند این پول خیلی زیادتر از حد نیازهای تهران است. بعضیها هم معتقدند، تهران اگر پول توجیبیاش را درست و با برنامه خرج کند و حتی اگر کمی هم پولهایش را جمع کند بهراحتی میتواند به همه خواستههایش برسد. دولت که هیچ پولی به تهران آنقدر که موظف بوده، نداده است. تمام درآمد این شهر هم از شهروندانش تأمین میشود. هفته گذشته هم شهردار تهران گفت که درآمد پایدار پایتخت به بیش از 37درصد رسیده است. صمد ذواشتیاق پاسخگوی پرسشهای ما در مورد بودجه شهر تهران است؛ اینکه این شهر تا کجا باید پیش برود. مهندس ذواشتیاق، فارغالتحصیل رشته معماری از دانشگاه علم و صنعت در دهه50 و هماکنون بهعنوان کارشناس در امور شهری مشغول است.
- همانطور که اطلاع دارید، بودجهای که برای شهرداری تهران در سال بعد درنظر گرفته شده، 12هزار میلیارد تومان است. از طرفی رئیس شورای شهر تهران، آقای چمران معتقدند که بودجه شهرداری تهران با توجه به نیازهای این شهر ناکافی است. حالا با توجه به فعالیتهای شهرداری در این سالها نظر شما در اینباره چیست؟
ببینید، برای بررسی کافی بودن یا کافی نبودن بودجه مطرح شده برای شهرداری تهران، اول از همه باید به برنامههای عمرانی شهرداری نگاه کنیم. قطعا میزان بودجهای که برای یک شهرداری درنظر گرفته میشود به میزان هزینههای برنامههای عمرانی این سازمان بستگی دارد. بنابراین، با توجه به برنامههای عمرانی شهرداری تهران اگر بودجه درنظر گرفته شده نتواند پاسخگو باشد و نتواند هزینه این برنامهها را تأمین کند بهطور قطع این بودجه ناکافی است. اما مسئله مهم این است که تا زمانی که تأمین بودجه شهرداری بهطور کامل یا بهطور حداکثری وابسته به ساختوساز باشد این مشکل پیشمیآید. بنابراین شهرداری برای رفع این مشکل باید به فکر تأمین هزینههای خودش از طریق درآمدهای پایدار باشد و به وسیله ثبات درآمدی و پایداری در تأمین درآمد، وابستگی حداکثری خود را به درآمدهای ناپایدار کاهش دهد و به تبعیت آن با رفع مشکلاتی از این دست در پیشبرد و تسریع برنامههای عمرانی گام مؤثری بردارد.
- اتفاقا یکی از مسائل مهم درخصوص تأمین درآمدهای شهرداری تهران، همین درآمدهای پایدار است که تنها 37درصد از درآمدهای شهرداری از این طریق تأمین میشود. این مسئله چه تأثیری بر اجرایی شدن برنامههای شهرداری تهران دارد؟
اگر فعالیتها در جهت برنامهها باشند میتوان گفت که برنامهها به شکل درست و مثبت در حال اجراست اما طبعا این حرکت به تأمین بهموقع و حسابشده هزینه برنامهها بستگی دارد. ببینید ما درخصوص هزینههای مربوط به شهرداری بهطور کلی با دو نوع هزینه مواجهیم؛ یکی هزینههای جاری و دیگری هزینههای مربوط به برنامههای عمرانی. هزینههای جاری مانند هزینه مربوط به جمعآوری زباله، هزینه مربوط به آبیاری فضاهای سبز و گلکاری شهر و بهطورکلی هزینه مربوط به حفظ فضای سبز شهر و در مجموع، هزینههای مربوط به خدمات شهری است اما هزینههای برنامههای عمرانی شهرداری درباره فعالیتهایی مثل اصلاح شهر، سامان بخشیدن به وضعیت آبگیر بودن و آبهای سطحی شهر، فعالیتهای مربوط به ساختوساز پلها و معابر پیادهرو و خیابانها و فعالیتهایی در همین راستاست. با توجه به این، اگر قرار باشد هزینههای جاری شهرداری تأمین نشود طبعا شهر از یکسری خدمات ضروری محروم میشود که این مسئله باعث فلج شدن فضای شهر است و همچنین اگر بودجه مربوط به فعالیتها و برنامههای عمرانی تأمین نشود، تغییری در روند روبهجلوی ساختوساز در شهر پیش نیامده و شهر به همین شکل باقی میماند. این مشکلات ناشی از تأمین نشدن هزینههای شهرداری است و گریبانگیر شهروندان میشود. بنابراین برای تأمین این نیاز، شهرداری علاوه بر اجرای طرحهایی مثل طرح جامع تهران و قرار دادن برنامههای عمرانی در راستای طرح جامع تفصیلی طرح دیگری را نیز باید درنظر داشته باشد تا وابستگی خود را درخصوص تأمین درآمدها و هزینهها به دولت کاهش دهد و در مقابل درآمدهای پایدار خود را افزایش دهد تا از بروز مشکلاتی اینچنینی و نگرانیهای ناشی از آن پیشگیری شود.
- در خبرها از طرف معاون مالی و اداری شهرداری تهران، آقای پورزرندی نقل شده بود که اقتصاد مقاومتی باعث افزایش درآمد پایدار شهرداری تا 37/5درصد شده. بهنظر شما تحریمها و به تبع آن اقتصاد مقاومتی چه تأثیری بر روند عملیاتی شدن برنامههای عمرانی داشته است؟
قطعا تغییرات اقتصادی اعم از تحریم، بسته شدن حسابهای ارزی کشور و وضعیت صادرات و واردات بر روند اجرای این برنامهها تأثیر دارند. تصور کنید که یک خانواده با توجه به هزینههای دریافتی و ورودی خودش و درآمد بهدست آمده برنامهریزی میکند اما با بالا رفتن قیمت مواد غذایی و پوشاک و... با مشکلاتی در انجام برنامههای خود مواجه میشود و یا بهعبارت دیگر، آنگونه که باید قادر به تأمین قسمتی از نیازهای خودش نیست. بنابراین تصمیم منطقی این است که در تأمین و برآورده کردن نیازها، اولویتبندی کند و با توجه به بودجهای که در دست دارد اول نیازهای اساسیتر را بر طرف کند. این مسئله درباره برنامههای شهرداری نیز صادق است. یعنی شهرداری هم با توجه به شرایطی که تحریم به لحاظ اقتصادی پیش آورده باید اولویتبندی کند و در آغاز باتوجه به نیازهای شهر برنامههای ضروریتر را به اجرا درآورد و در نهایت اگر نتوانست یکسری از برنامهها را عملیاتی کند اجرای آنها را به سال بعد موکول کند. بنابراین با این اولویتبندی میتواند برنامههای عمرانی را بدون تداخل و بدون ممانعت به انجام برساند هرچند نباید این نکته را فراموش کنیم که قطعا تحریمها در سرعت به انجام رسیدن برنامهها تأثیر دارد اما با این رویکرد اجرای آنها متوقف نمیشود.