ازجمله در بعضی نقاط خاوردور برای تردشدن گوشت حیوانات آنها را تاسرحد مرگ آزار میدهند و یا ماهی و خرچنگ را زنده در ظرف پخت قرار میدهند. از آنجا که در بعضی از تبلیغات محصولات غذایی فراوری شده با گوشت حیوانات تصویرهایی از این دست هم دیده میشوند، اینگونه معرفیها میتوانند مقدمه رواج چنان رفتارهایی در راه و رسم پخت و پز هم باشند. هجوم فرهنگی بیگانه در این تاثیرپذیریهای زیانآور که مروج خشونت به ویژه در کودکان است، نیز جریان مییابد. در نوشته حاضر به این آسیبها پرداخته شده است.
آداب و رسوم آشپزی مردم ایران، در جهان به نیکی زبانزد است اما برای حفظ این فرهنگ غنی باید از رویکردهای زیانآور به روشهای آشپزی غیر که مروج نوعی قساوت و مغایر با منش و فرهنگ ماست، بپرهیزیم.همیشه ته جیبش تنقلات خوشمزهای پیدا میشد تا هم به قول معروف دلش ضعف نرود و هم آنچه میخورد «سالم و مقوی» بوده باشد. پدربزرگ را میگویم؛ وقتی میآمد مدرسه دنبالم؛ وقتی برایم از خواص خوراکیهای ساده اما «پرخاصیت»ایرانی میگفت. کموبیش همه ما چنین خاطرهای از کودکی داریم؛ مزه دلپذیر خوراکیهایی که هرگز نه از یادمان میروند و نه دیگر تکرار میشوند.
خوشخوراک بودن ما ایرانیها شهرت جهانی دارد. غذاهای ایرانی، علاوه بر داشتن ویژگیهای اولیه غذا یعنی «رفع گرسنگی» و «تامین انرژی مورد نیاز بدن» برای انجام فعالیتهای روزانه، خصوصیت کمنظیر دیگری هم دارند و آن توجه به روش طبخ و استفاده از مواد اولیه «همگون» در هر نوع خوراک است. بسیاری از غذاهای محلی ایرانی، علاوه بر تطابق با شرایط زیستمحیطی و آبوهوایی آن ناحیه، از اصول علمی و پزشکی کهنی نیز بهره جستهاند؛ ترکیبات شگفتانگیزی که حاصل سالها تجربه و آزمون و خطاست؛ اینکه تابستانها، خوراکهای سبک و عطشزدا تهیه و مصرف شوند و زمستانها غذاهایی پرکالری و نیروزا. تمام این موارد مزین میشوند به ویژگی کمنظیر دیگری؛ در فرهنگ ملی و دینی ما ایرانیان استفاده از گوشت حیوانات بلامانع است منوط به رعایت چند اصل. یکی از آنها، رعایت اخلاق انسانی است. اینکه باید در تمام مراحل آمادهسازی غذا، از فراهم آوردن مواد اولیه تا روش پخت و مصرف آن شئونات انسانی رعایت شوند؛ اینکه صرف رفع گرسنگی، انسان تنزل جایگاه پیدا نکند. روح انسان بسیار آسیبپذیر و حساس است و فطرت پاکش، خشونت و قساوت را برنمیتابد اما در عین حال، انس گرفتن به هر تغییری هم از ویژگیهای ماست. با تکرار شدن هر خوبی یا بدیای، هشداردهندههای ذهن و روان ما هم حساسیت کمتری نشان داده و کمکم عادت تازه را عادی قلمداده کرده و نسبت به آن بیتفاوت میشوند.
نمونههایی از این ادعا را میتوان در سراسر دنیا یافت؛ در جنوبشرقی آسیا از خوردن حشرات، خزندگان، سگها و گربهها گرفته تا زندهخواری و زندهپزی ماهیها را میبینیم. در اروپا نیز در بعضی نقاط گرانترین خوراکشان جگر غازی (Foiegras) است که روزهای متمادی با قیفی در دهان مجبور به بلع چربی بوده تا جایی که کبد حیوان انباشته از چربی شود. کمی آنسوتر، لابستر (Lobster نوعی خرچنگ درشت) را زنده زنده در آب جوش میاندازند چراکه بر این باورند که این کار، بهترین روش پخت این موجود نگونبخت است یا با خود میاندیشند این آبزی که بیشتر بدنش دارای بافت استخوانی است دردکشیدن را نمیفهمد و برایش مفهومی ندارد؛ در حالی که در فرهنگ و عرف ما اینگونه رفتارها مغایر با منش انسانی به حساب میآیند.
ناگفته پیداست که تبدیلشدن دنیای بزرگ ما به دهکدهای جهانی، علاوه بر داشتن مزایای بسیار، معایبی هم در پی داشته است. مثل همان چاقویی که در دست جراحی است برای نجات جان یک انسان یا در دست نادانی برای ارتکاب قتل. حال سوال اینجاست که آیا ما ایرانیها از این قساوتها در امان ماندهایم؟ مسلما در مسیر پیشرفت و همراستاشدن با معیارهای جهانی، تغییراتی در سطوح خرد و کلان جامعه ما نیز در شرف وقوع است و این موضوع خود نیازمند بحثی مفصل و جداگانه است که در این مجال نمیگنجد اما با بررسی تغییرات ریز و درشتی که در سالهای اخیر و به طرز فزایندهای در حوزه غذا و پخت آن رخ داده، جایگزین شدن تنقلات ناسالم اما خوشمزه به جای همان آجیل و خشکبار مقوی و بینظیر ایرانی از این قبیل هستند.
در برخی از رستورانهای شیک با فهرست غذاهای فرنگی و لذیذ برای پخت به سفارش مشتریان، از روشهایی به دور از اخلاق، مانند زندهپزی ماهی، بهره میگیرند. گاهی در تبلیغات مواد خوراکی تازه یا نیمهمنجمد در نگاه اول مجذوب نوآوریهای آن شویم اما بعد میبینیم مشکلی اساسی و غیرانسانی دارند؛ تصاویری که شاید از دید یک بزرگسال چندان خشن به نظر نیاید اما یادمان باشد کودکان هم نظارهگر این بیلبوردهای عظیم تبلیغاتی هستند و این خشونتهای خوشرنگ و لعاب را میبینند و در ذهنشان ثبت میشود و اگر به تکرار دیده شود، آنها هم حساسیت خود را نسبت به این موضوع مهم از دست میدهند.
به هر حال به خاطر داشته باشیم که راه و رسم آشپزی ایرانی برگرفته از فرهنگ غنی و ریشهدار ماست و پیشینهای بسیار طولانی دارد. مجموعهای از باورهای اعتقادی و آداب و رسوم مطلوب به شکل گرفتن این آداب و عادات مفید کمک کردهاند و سزاوار نیست با اطاعت کورکورانه از روشهای مذموم پختوپز خارجی، ازجمله زندهپزی حتی ماهی، از این آیینها و روشهای خوب و ریشهدار فاصله بگیریم.