هرکدام از ملیتهای مختلف، مراسم ویژه خود را برای جشن گرفتن نوروز دارند، اما همه این جشن را «نوروز» مینامند و آمدن آن را همزمان با حلول بهار حساب میکنند.
در گوشهای از اروپای شرقی موسوم به شبه جزیره بالکان کشوری کوچک با پیشینه تاریخی کهن وجود دارد که آن را در نام محلی سرزمین عقابها (Shqiperi) و در روابط بینالملل آلبانی مینامند.
سرزمین امروزی آلبانی پس از پشت سر نهادن تغییرات وسیع در مرزهای جغرافیایی خود طی قرون متمادی تاریخ و الحاق بسیاری از بخشهای آن به کشورهای همسایه، اکنون با مساحت 28.748 کیلومتر مربع (نزدیک به مساحت استان سمنان) و جمعیتی در حدود 3.600.000 نفر با موقعیت جغرافیایی ویژهاش در شبه جزیره بالکان و در کنار آبهای دریای آدریاتیک توانسته است در پیوند با گذشته تاریخی خود، خصوصا تاریخ معاصر چند صد ساله اخیر گوشههایی از نمادها و مضامین ارزشی شرق را در این بخش از اروپا جلوه گر نماید.
حضور و مرکزیت طریقت شیعی بکتاشی از اوایل قرن 20 میلادی در این کشور امروز خود نمونه و جلوه ای ماندگار از همین مضامین معرفتی در این سوی دنیا می باشد. دست تقدیر بر آن بود تا با روی کار آمدن دولت آتاتورک در ترکیه و برخورد آن با بکتاشیان مقر این جماعت که تا پیش از سال 1925 در استانبول قرار داشت بدلیل آلبانیایی بودن رهبر وقت آن به تیرانا پایتخت آلبانی منتقل گردد و از آن تاریخ تا به بعد آلبانی تبدیل به مکان اصلی تفکر بکتاشی در بالکان و جهان شود.
اما به ناگاه در سال 1967 آلبانی شاهد تصویت و اجرای قانون مبارزه با خدا از سوی حکومت کمونیستی انورخوجه گردید و پس از آن بکتاشیان در کنار پیروان دیگر ادیان سالهای سختی را برای انجام مراسم و مناسک دینی خود در خفا سپری کردند. پس از فروپاشی نظام الحادی انورخوجه در اوایل دهه 90 میلادی بکتاشی ها مجددا این فرصت را یافتند که به ترمیم و احیاء خویش و برپایی مراسم و مناسک دینی و فرهنگی خود بپردازند.
یکی از همین مراسم که همه ساله در روز 22 مارس (دوم فروردین) یک روز پس از نوروز ایرانیان توسط ایشان برگزار می گردد مراسمی بنام " سلطان نوروز" است که در آن بکتاشیان تولد امام علی (ع) را همراه با بهار طبیعت جشن می گیرند.
این روز پس از فروپاشی نظام کمونیستی انورخوجه و بازگشت مجدد آزادی مذاهب در آلبانی از سوی دولت بعنوان یک جشن ملی شناخته شده و تعطیل عمومی اعلام گردیده است.
محل برگزاری این جشن در معبدهای بکتاشی ها که به آن «تکیه» می گویند و به صورت دسته جمعی می باشد. بزرگ ترین و مجلل ترین مراسم در تکیه اصلی بکتاشیها در شهر «تیرانا» و با حضور رهبر آنها که به او «بابا» می گویند، و همچنین حضور فعالان سیاسی و مذهبی داخلی و خارجی اجرا میشود.
در روزهای قبل از جشن سلطان نوروز، مریدان بکتاشی به زیارت آرامگاه رهبران پیشین خود می روند. آنها همچنین با رهبران و بالاترین مقام مذهبی خود دیدار می کنند. بعضی از زایران، گوسفندی برای قربانی نیز می آورند.
صبح روز 22 مارس، جمعیتی در حدود 1000 تا 1500 نفر در باغ تکیه، جلوی در ورودی عبادتگاه که به آن «میدان» گفته می شود، جمع می شوند. در بین شرکت کنندگان نمایندگان مذاهب دیگر نیز حضور دارند.
در آغاز برنامه، سرود ملی کشور نواخته می شود و به احترام کشته شدگان جنگ کوزوو، یک دقیقه سکوت اعلام می شود. پس از آن «بابا رشادی» که از سال 1996 رهبر بکتاشی هاست، به همراه دراویش دیگر با خواندن سرودهای خاص سلطان نوروز برنامه را آغاز می کند.
پس از سخنرانی و موعظه ی طولانی بابا رشادی، یکی دیگر از دراویش مهم شعرهایی از «نعیم فراشی» شاعر ملی آلبانی که بکتاشی بوده است را می خواند.
مراسم سلطان نوروز با دیدار مردم - که صف طولانی تشکیل داده اند - با بابا رشادی و دیگررهبران فرقه ادامه می یابد. زن و مرد با هیجان به دیدار او می آیند و صورت یا دست او را می بوسند و این دیدار ساعت ها به طول می انجامد. به هر فرد در موقع خروج، شیرینی «لقوم» (راحت الحلقوم)تعارف می شود.
نخست وزیر، رهبر اپوزیسیون، روسای ارتش، سفیران کشورهای گوناگون و رهبران مذاهب دیگر در بین مهمانان ویژه دیده می شوند که از آنها به صورت خاصی پذیرایی می شود. به این مهمانان به جای راحت الحلقوم، در استکانهای کوچکی شیر تعارف می شود. این شیر با آیین خاصی در صبح همان روز تقدیس شده است.
در دوره کمونیستی خیلی از مردم در خانههاشان مخفیانه جشن می گرفتند. به این ترتیب برخی ازسنت های مردمی سلطان نوروز فراموش شده اند. در حال حاضر سلطان نوروز را در خانه به شکل خاصی برگزار نمی کنند. آنها فقط شیرینی هایی تهیه می کنند. علاوه بر آن در خانه ها ناهار مخصوص آماده میشود و میوه های فراوان روی میز قرار می گیرد.
اما محبهای (خواص) بکتاشی، در روزهای سلطان نوروز، یک سفره ی مخصوص می اندازند. نان «بورک» و خوردنیهای سبز که درطبیعت دردسترس است، تهیه می کنند.
روی سفره میوه های گوناگون، فرآورده های شیر و شیرینی های مختلف می گذارند. همچنین قرآن را باز کرده روی سفره قرار میدهند. شمع روشن کرده و بعد قرآن میخوانند. محب ها با هم سرود می خوانند و شربت می نوشند. معنی آن این است که آدم با یک نوع عشق معنوی مرتبط است. بعد به دیدار همدیگر می روند.
در آغاز، این جشن مراسم کوچکی بود که تنها در شهر «اِلباسان»(Elbasan) در 14 مارس برگزار میشد. در آن زمان به عنوان جشن ملی آلبانی نبود اما اخیراً آن را به عنوان یک جشن ملی اعلام کردهاند.