او اخیراً کتابی را تحت عنوان «در کانون طوفان» به رشته تحریر درآورده که سر و صدای زیادی در ایالات متحده به پا کرده است.
او در این کتاب ادعا کرده کاخ سفید، مقامات پنتاگون و درصدر همه دیک چنی، معاون رئیسجمهور ایالات متحده که به گروه ولکان ها معروف بودند از همان اولین روزهای آغاز زمامداری بوش و مدتها قبل از حملات یازدهم سپتامبر عزم خود را برای حمله به عراق جزم کرده بودند و به دفعات اطلاعات محرمانه موجود در مورد عراق را به گونهای دستکاری کردند که امکان دستاویز قرار دادن آنها برای جنگ علیه عراق وجود داشته باشد.
تنت که تا پیش از کنارهگیری از ریاست سیا در ژوئن سال 2004 میلادی یکی از نزدیکان بوش تلقی میشد و در همان سال به کسب مدال پاداش آزادی، که عالیترین نشان غیرنظامی ایالاتمتحده است، نائل آمد اگرچه در این کتاب هیچگاه تهدیدی که از سوی دولت صدام حسین، دیکتاتور معدوم عراق متوجه غرب بود را مورد تردید قرار نمیدهد اما به موارد متعددی اشاره میکند که چنی و دونالد رامسفلد، وزیر دفاع پیشین ایالات متحده برای توجیه جنگ علیه عراق به هر حربهای متوسل شدند.
تفسیر به رأی اطلاعات، آنچنان که تنت میگوید یکی از دلمشغولیهای نهادهای اطلاعاتی ایالاتمتحده پس از روی کار آمدن دولت بوش بوده است. براساس نوشتههای او در دولت بوش هیچوقت تا قبل از آغاز عملیات علیه عراق صحبتی پیرامون اضطراری بودن تهدید عراق در بین نبود بلکه همه مباحثات بر گرفتن فرصت وارد آوردن ضربه اول از سوی صدام و پیشدستی بر او متمرکز شده بود.
انتشار این کتاب واکنشهای مختلفی را در ایالات متحده برانگیخت. دان بارتلت، از مشاوران کاخ سفید هر چند میهنپرستی تنت را انکارناپذیر میداند اما نتیجهگیریهای او در کتابش را مناقشهانگیز و قابل بحث توصیف میکند.
بارتلت میگوید بوش قبل از صدور فرمان حمله به عراق همه راهکارهای موجود و تبعات تهاجم به این کشور را مورد بررسی قرار داده بود و این مواردی بود که تنت نمیتوانسته از آنها مطلع باشد.
در حالی که مقامات ارشد سیا در گزارشی که برای ارائه به بوش در روزهای آغازین دوره اول ریاست جمهوری او در واپسین روزهای سال 2000 میلادی آماده شده بود به عراق به عنوان تهدیدی بالقوه اشاره نکرده بودند ولی چنی از ویلیام کوهن، وزیر دفاع دولت کلینتون درخواست کرد همه اطلاعات موجود در مورد عراق را جمعآوری کرده و به بوش ارائه دهد.
سخنرانی چنی در اوت سال 2002 پیرامون عراق متضمن مواردی بود که تحلیلگران سیا نمیتوانستند صحتشان را تائید کنند.
چنی در آن اظهارات ادعا کرد صدام برنامه هستهای خود را از سر گرفته و به زودی به سلاح هستهای دست پیدا میکند. او در بین اتهاماتی که به صدام وارد آورد از احتمال دستیابی عراق به سلاح هستهای در کمتر از یک سال خبر داد.
تنت در کتاب خود نوشته اگرچه ادعاهای چنی موجبات نارضایتی سیا را فراهم آورده بود اما او تصمیم گرفت از رویارویی با چنی در این رابطه اجتناب کند.
در کتاب در کانون طوفان، تنت مینویسد مقابله با تلاشهای چنی و سایر نزدیکان بوش برای برافروختن آتش جنگ با عراق تصمیمات آتی آنها را تغییر نمیداد اما در عین حال میگوید با سکوتاش موجب شده بود اردوگاه بازها در کاخ سفید این سکوت را نوعی توافق تلقی کند.
تا آنجا که به آینده مربوط میشود رئیس سابق سیا بزرگترین دغدغه خود را خلع سلاح هستهای عنوان میکند.
معتقد است دستیابی به توان هستهای بزرگترین هدفی است که اسامه بنلادن، رهبر القاعده و سایر تروریستها به دنبالش هستند چرا که آنها میدانند اگرچه با انفجار خودروها، کامیونها، قطارها و هواپیماهای بمبگذاری شده به تیتر یک رسانهها تبدیل میشوند اما اگر بتوانند انفجاری هستهای را ترتیب دهند قادر خواهند بود مسیر تاریخ را عوض کنند.
در حالی که تنت پس از استعفا از ریاست سیا در سال 2004 سکوت پیشه ساخت اما در کتاباش به صراحت میگوید دولت بوش او را قربانی کرد تا انتقاداتی که در مورد نادرست بودن اطلاعات مورد استناد برای آغاز جنگ عراق به کاخ سفید وارد میآمد را خنثی کرده باشد.
براساس این کتاب اگرچه بوش در سال 2002 تنت را از کنارهگیری از ریاست سیا منصرف کرد اما نه ماه بعد با انتشار کتابی از سوی باب وودوارد، خبرنگار واشنگتنپست که در آن به نقل از تنت آمده بود غیرواقعی بودن ادله مورد استناد برای آغاز جنگ علیه عراق پیش از صدور فرمان جنگ به بوش یادآوری شده بود رئیسجمهور دیگر با استعفای مجدد او مخالفت نکرد.
تنت یکی از فصلهای کتاب 549 صفحهای خود را «فرصتهای از دست رفته» نامگذاری کرده اما او در ضمن کتاب خود هیچ فرصتی را برای ذکر اشتباهات چنی، رامسفلد و کاندولیزا رایس، مشاور امنیت ملی پیشین آمریکا و وزیر امورخارجه کنونی از دست نداده است.
او هر چند از این افراد به عنوان کسانی که هر آنچه در توان داشتند برای دامن زدن به احتمال جنگ با عراق به کار بردند، یاد میکند اما هر جا صحبت از بوش به میان میآید با نرمی و ملاحظه بیشتری نوشته است. اعتقاد دارد بوش از اطلاعات ضروری که میتوانسته به تصمیمگیری بهتر کمک کند محروم بوده است.
براساس کتاب تنت ایده اصلی برنامه مناقشهانگیز شنود مکالمات تلفنی مظنونان تروریستی در داخل قلمرو ایالاتمتحده از چنی بوده است و اینکه چنی قبل از افشای این مسأله در اواخر سال 2005 میلادی 12 بار به کنگره رفته بود تا در نشستهایی با نمایندگان ارشد دموکراتها و جمهوریخواهان آنان را مجاب کند برای تأمین امنیت ایالات متحده چارهای جز اجرای این برنامه وجود ندارد.
یکی از جالبترین نکات مطرح شده در این کتاب این که تنت بر ادعاهای سال گذشته دولت بوش در مورد ضرورت انجام بازجوییهای خشونتآمیز از برخی متهمان تروریستی و این که حداقل دستاورد این بازجوییها پیشگیری از وقوع حملاتی تروریستی در ایالاتمتحده، انگلیس، خاورمیانه، جنوب آسیا و آسیای میانه بوده، صحه گذاشته است.
او به صراحت اعلام کرده از خشونتآمیزترین روشهای شناخته شده، برای بازجویی ازخطرناکترین تروریستهای روی کره زمین استفاده شده اما در عین حال تأکید دارد این بازجویی به دقت تحت کنترل بود تا از سلامت و امنیت این متهمان اطمینان حاصل شود.