شاید اولین چیزی که به ذهن شما برسد این باشد که چرا سازمان میراث فرهنگی و گردشگری چندان توجهی به این بزرگترین جاذبه توریستی ایران که البته روزگاری دور، مرکز دنیا بوده و ایرانیان از آنجا تمام دنیا را اداره میکردند، نمیرسد و آن را به حال خود رها کرده است.
شاید بخواهید تقصیرها را گردن سازمان بزرگ میراث فرهنگی کشور بیندازید و بگویید باید چند تا کارگر استخدام کند تا این سنگهای باستانی را با انواع شیشهشور و اتک و جوهر نمک بسایند و برق بیندازند؛ مثل تالار آینه. اما نه، اشتباه نکنید.
هر چند امسال سال مولوی است و مقبره ایشان هم در ترکیه است و در آنجا مراسم سماع برگزار میشود، اما سازمان آقای اسفندیار رحیم مشاعی که اسمشان ما را یاد دو دوره تاریخ ایران در قبل و بعد اسلام میاندازد، در این مورد کوتاهی نمیکند. به قول مجری برنامه رادیویی «جوانی به وقت فردا»: آره خب!
قضیه چیز دیگری است. حقیقت این است که چند سالی است که لکههای سیاهی روی بناهای تاریخی سنگی ما در محدوده پارسه (پرسپولیس) و پاسارگاد نشسته است و ظاهر تخت جمشید و آرامگاه کوروش کبیر (موسس کشور ایران) را سیاه و بد جلوه میدهند.
راستی یاد آن کارگران عرب افتادیم که چند ماه پیش با چکش و رنگ به جان این نقشهای اساطیری کنده بر سنگ افتاده بود. احتمالا ایشان هم میخواسته که این لکههای سیاه را پاک کند.
قبلا چند تا از بندگان خدا که لابد میخواستند این قضیه را فرافکنی کنند[!] گفته بودند این لکهها کار آمریکا و آن صدام به درک واصل شده است. البته آنها دلیل هم داشتند.
استدلالشان این بود که در جنگ خلیجفارس، بعد از سوختن چاههای نفت کویت دودش بلند شده و توی چشم داریوش و خشایارشا رفته است؛ یا به عبارت دیگر روی این سنگهای حکاکی شده نشسته است. و به این ترتیب مسئله حل شده بود. تنها مانده بود پاک کردن سنگها که لابد نیاز به ردیف بودجه برای دودزدایی داشتند!
اما گروهی تحقیقاتی از شورای تحقیقات ملی ایتالیا در بلونیا که علاقهمند شده بودند (انگار خدای نکرده در کشور ما برای حل این مسئله علاقهمند وجود ندارد!) که بدانند این مشکل چیست.
آنها آزمایشهایی انجام دادند و به این نتیجه رسیدهاند که این باکتریها و موجودات چند میلیون سال پیش که منشأ نفت بودهاند، عامل این سیاهی نیستند. بلکه همین الان یک سری باکتری سالم و زنده و شاداب در حال زندگی در جایگاه حکمرانی و پایتخت داریوش کبیر هستند و آنها عامل این کدورت شدهاند.
اینکه این علاقهمندان از شورای تحقیقات ملی ایتالیا به جای رفع مشکلات بنای کلوزیوم یا برج پیزا که عنقریب روی سرشان خراب میشود، یا حتی شهر خاک برسر پومپیی آمدهاند ایران که مشکل بنایی که یکی از اجدادشان آتشزده را بیابند، خودش جای تامل فراوان دارد.
انشاءالله سازمان آقای رحیم مشائی در سال مولوی و... خودش مشکل را بررسی میکند. اگر حرف این محققان ایتالیایی درست بود و عامل مریضی تخت جمشید و پاسارگاد، باکتریایی بود، خودمان هم آموکسیسیلین داریم، هم سفیکسیم داریم هم... پس خودمان از پس همه عوامل باکتریایی بر میآییم.
نهایتش این است که از ردیف درآمدهای ناشی از بهبود کشاورزی منطقه که به یمن سد سیوند قرار است ما را از ورود هر نوع صیفیجات به داخل مستقل کند، مقداری الکل میخریم، چند تا کارگر هم استخدام میکنیم که لکههای سیاه ناشی از هر نوع عامل باکتریایی که تخت جمشید و پاسارگاد را سیاه کردهاند، بزداییم و رویمان هم به خاطر تلاش برای حفظ یکی از بزرگترین میراثهای فرهنگی جهان، سفید شود و مشت محکمی به سازندگان فیلم 300 بزنیم.
البته این به شرطی است که رطوبت سدسیوند، شرایط را برای رشد دیگر عوامل باکتریایی، ویروسی و چه بسا جلبکی آماده نکند. چند وقت پیش در یکی از جرایدی که مدتی را در تعطیلی موقت به سر میبرد و چند ماهی است که کارش را دوباره شروع کرده، تیتری آمده بود به این مضمون که «سد سیوند که در دوره دولت هاشمی طرحریزی شده و در دوره دولت خاتمی کارهایش انجام شده، آبگیری شد!»
انگار که هیچ کدام از پروژههایی که الان افتتاح میشود از جمله موفقیت دانشمندان هستهای و پزشکیمان اینگونه نبوده است.احتمالاً اگر نویسنده آن جریده محترم میخواست در این مورد تیتر بزند، مینوشت: «باکتریهایی که در دوره هاشمی روی تخت جمشید نشستهاند و در دوره خاتمی آنجا را سیاه کردهاند، در دوره احمدینژاد پاک شدند»!
امیدواریم که حداقل اینگونه شود و روزی این باکتریها و لکههای سیاهی که روی چهرههای تخت جمشید نشستهاند هم پاک شوند. آن وقت اگر آن نویسنده محترم چنین تیتری زد، باز هم خوشحال میشویم. به هر حال از سازمان محترم میراث فرهنگی و گردشگری میخواهیم که در سال مولوی که مقبره ایشان در ترکیه است و در آنجا مراسم سماع هم برگزار میشود، کاری برای این بناهای باستانی که امانت در دست ما هستند بکند.
مشکل را که ایتالیاییها پیدا کردند، حداقل خودمان حلاش کنیم تا هم روی داریوش کبیر (نقش چهرهاش در تخت جمشید) سفید شود و هم روی ما جلوی نوادگانمان!