به مناسبت این روز، امسال برنامههای گوناگونی در بسیاری از شهرهای ایران به اجرا درآمد. شیراز، ماهشهر، رشت، اردبیل، زاهدان، کرمانشاه و... از جمله شهرهایی بودند که این روز را گرامی داشتند و علاقهمندان به علم نجوم، با جمع شدن در محل مشخصی، به برگزاری کارگاههای آموزشی و رصد اجرام آسمانی پرداختند. در تهران هم، در چند محل در سطح شهر برنامههایی اجرا شد که برج میلاد میزبان یکی از آنها بود. گشتی در این جشن میزنیم و از حال و هوای آن گزارش کوتاهی تهیه میکنیم؛ گزارشی از جنس ستارهها و ماه و خورشید!
«بهترین کار برای پیدا کردن شهاب سنگ این است که همیشه با خودتان آهنربا داشته باشید. این طوری هر سنگ مشکوکی را که دیدید، میتوانید مورد بررسی قرار دهید. یعنی ببینید خاصیت مغناطیسی از خودش نشان میدهد یا نه. البته این شرط اولیه برای شهاب سنگ بودن است و به تنهایی کافی نیست. برای این که مطمئن شوید سنگی که پیدا کردهاید از آسمان آمده یا نه، باید آن را به گروه مطالعات شهاب سنگها در دانشکدهی زمینشناسی دانشگاه تهران ببرید تا آنجا تحقیقات اصولی روی تکه سنگ شما انجام شود.»
اینها را حامد پورخرسندی در کنفرانس آشنایی با شهابسنگها میگوید. جمعیت حاضر با دقت به این مبحث جذاب علمی گوش میدهد. از صبح هر نیم ساعت یکبار، کنفرانسی برگزار شده است اما همچنان سالن پر است و مشتاقان آسمان، اطلاعات کسب میکنند.
***
سیروس برزو در سخنرانیاش دربارهی سابقهی سفر حیوانات به فضا میگوید: «تجربهی انسان در سفرهای اولیه به فضا آن قدر کم بود که به فضانورد اجازه نمیدادند از روی صندلی خود در سفینه بلند شود. چون نمیدانستند چه اتفاقی برایش خواهد افتاد. حتی سفینههای فضایی اولیه به صورت خودکار حرکت میکردند و فضانورد هیچ نقشی در آنها نداشت، چرا که فکر میکردند ممکن است فضانورد مشاعرش را در فضا از دست بدهد. اولین بار روسها سگهای ولگرد را به فضا فرستادند. آنها میگفتند سگهای ولگرد قویترند و بیشتر دوام میآورند تا سگهای خانگی! بعد از روسها، آمریکاییها میمون به فضا فرستادند. چرا که ساختار بدنی نزدیکتری به انسان داشت و نتیجهی این تحقیق میتوانست در سفرهای انسان راهگشا باشد.»
«من خواجه نصیرالدین طوسی هستم. در زمینهی هندسه و مثلثات خیلی فعالیت کردهام. به خاطر علاقهی زیادی که به علم ستارهشناسی داشتم، رصدخانهی مراغه را ساختم و در نزدیکیاش کتابخانهای با بیش از 40 هزار کتاب برپا کردم. من در زمان حملهی مغولها به ایران، جلوی آتش گرفتن کتابهای زیادی را گرفتم و تلاش کردم فرهنگ و دانش ایرانیان از بین نرود.»
همینطور که به حرفهای خواجه نصیرالدین طوسی دربارهی فعالیتهای نجومیاش گوش میدهم، به این فکر میکنم که اگر زنده بود، از این که نامش روی یک خرده سیارک و آتشفشانی روی ماه گذاشته شده و شهرتش تا آسمانها رفته چه احساسی پیدا میکرد؟ جناب خواجه نصیر الدین طوسی بعد از تمام شدن حرفهایش و شنیدن نام «دوچرخه» میگوید: «وای یعنی هنوز دوچرخه در میآد؟!»
این که میبینید نه سفینهی فضایی است و نه سینما دو هزار! تماشاخانهای برای نشان دادن اجرام آسمانی است که از آن برای آموزش نجوم استفاده میشود. در این لحظه هم داخل آن پر از آدمهایی است که مشغول تماشای زیباییهای آسمان هستند! از ویژگیهای خوب این وسیله این است که استفاده از آن محدودیت زمانی ندارد؛ یعنی شب و روز میشود با آن آسمان شبیهسازی شده را دید. آسماننمای بادی در روز نجوم به رایگان مردم را مهمان آسمان کرد. جای شما خالی عجب لذتی داشت!
«لکهی خورشیدی در جنوب غربی سطح خورشید را دیدهاید؟ گودالهای سطح ماه را چهطور؟ مشتری را میخواهید ببینید؟» تماشای آسمان، بزرگ و کوچک یا پیر و جوان ندارد، همه مشتاق دیدنش هستند.
تلسکوپهای زیادی امسال در مراسم روز نجوم وجود داشت، یکی رو به خورشید، یکی رو به ماه، یکی رو به مشتری و ستارهها.
بازدیدکنندگان میتوانستند اجرام آسمانی را با آنها ببینند و مسئول هر دستگاه اطلاعات لازم را در اختیار بازدیدکنندگان قرار میداد.