باربارا کندی کارمند یکی از شرکتهای موتورسیکلتسازی اتریش در مورد سفرش میگوید: دوستان زیادی از نمایندگیهای شرکت موتورسیکلتسازی در کشورهای مختلف جهان داشتم که در هماهنگی با آنها توانستم زمینه این سفر را فراهم کنم. پس از هماهنگیها در گفتوگو با رئیس شرکت از او درخواست یک مرخصی طولانی کردم که او با بخشی از آن موافقت کرد و اینگونه همراه با همسرم سفر را آغاز کردیم. پیتر هولباخ همسر باربارا کندی است. پیتر، راهنمای تورهای موتورسواری است و برنامههایی برای تورهای موتورهای سنگین در ایتالیا و اسپانیا برگزار کرده است. هولباخ و باربارا، 2روز پیش که به تهران رسیدند زیباییهای زیادی از آستارا، لاهیجان، عباسآباد و شمال کشور دیدهاند که باورشان از کویر و بیابان بودن ایران را تغییر داده است. آنها نخستین سفر خود به ایران را تجربه کردهاند. باربارا وقتی ماجرای تصمیم برای سفر با موتورسیکلت را برای مادرش در اتریش تعریف کرده بود او هیجان زده شده و وقتی گفته بود که برای این سفر به ایران هم سفر خواهند کرد مادرش که چیزی از ایران نمیدانست ترسیده بود. باربارا که اکنون تصویری کاملا متفاوت از آنچه در رسانههای غربی از ایران منتشر میشود از سفر به ایران دارد میگوید: وقتی از تصمیم سفر به ایران برای مادرم صحبت کردم موهایش از ترس سیخ شد.
دوستان آن دو که در سفرهای بینالمللی با موتورسیکلت همیشه آنها را همراهی میکردند نیز وقتی شنیدند پیتر هولباخ و باربارا کندی قصد سفر به ایران را دارند همگی از سفر با آنها انصراف دادند.باربارا کندی که به همراه همسرش با 2موتورسیکلت که در ادامه سفر جهانی خود به ایران رسیدهاند به درخواست گفتوگو پاسخ مثبت داد و با حضور در روزنامه همشهری گفت: دوستانمان که پیشتر هرگاه به آنها پیشنهاد سفر به استرالیا، ایتالیا و هر نقطه از اروپا را میدادیم همیشه آماده بودند اینبار وقتی نام ایران را آوردیم گفتند تمایلی به سفر ندارند و از سفر به ایران هراس دارند.
براساس آنچه این گردشگر اتریشی میگوید، وقتی برای تحقیق در مورد سفر به ایران به سایت وزارت خارجه کشورش در اینترنت مراجعه کرده نیز با یک هشدار مواجه شده که بهدلیل هم مرز بودن ایران با پاکستان و افغانستان از اتباع خود خواسته است به ایران سفر نکنند.
باربارا میگوید: تصمیم ما برای سفر به ایران جدی بود و با پیتر سفرمان را شروع کردیم. 2 ماه پیش که سفر آنها از اتریش به مقصد جهانی شروع شد شانس سفر آنها به ایران به راحتی فراهم شد. چنان آسان به ایران وارد شدند که خودشان هم تعجب میکنند. باربارا میگوید: از هنگام ورود به ایران تاکنون همه آنچه در مورد ایران در رسانههای اتریش و اروپا مطرح شده را غیرواقعی دیدهام. ایران مردمانی صمیمی و مدرن دارد و شما میتوانید جوانهایی را ببینید که به چند زبان در این کشور صحبت میکنند و اگر کمک بخواهید بدون هیچ چشمداشتی به شما کمک میکنند و این برای شخص من بسیار جالب است.
باربارا کندی ادامه میدهد: مردم اروپا در مورد ایران چیزهای خوبی نخواندهاند و نمیدانند که ایران و مردم این کشور مثبت هستند. آنها بهدلیل تبلیغات رسانهای ترس بیموردی از ایران دارند. به گفته او نخستین جذابیت ایران برای او و همسرش، ورود آسان و سریع به این کشور از طریق مرز زمینی آستارا بوده است. هر یک از این زوج 40یورو برای ویزای ورود به ایران پرداخت کرده است. او اکنون که برای نخستینبار به ایران سفر کرده است و خبرهای منفی نیز نتوانست از سفر او بههمراه همسرش به ایران جلوگیری کند، میگوید: ایران کشور معروفی در جهان است. فرهنگ و تاریخ کهن دارد و وقتی در شمال ایران به لاهیجان میرسید مزارع برنج و چای در آنجا بسیار زیبا هستند. شمال کشور بارانی بود و اینجا آفتاب است. کوههای بسیار زیبایی در شمال ایران وجود دارد و چای ایرانی هم همیشه چاشنی آن است. ما لاهیجان پایتخت چای را در ایران از نزدیک دیدیم و در مرکز لاهیجان به دور دریاچه قدم زدیم. ایرانیها استقبال بسیار خوبی نیز از ما داشتهاند که باید به اینها هم اشاره کرد. وی میگوید: شخصا در رسانههای اتریش چیزهای غیرواقعی از ایران دیدم مثلا میگفتند زنان ایرانی مانند زنان عربستان سعودی هستند ولی وقتی به این کشور سفر کردم با مردمی مواجه شدم که از پوششهای رنگین استفاده میکنند، لباسهای رنگین میپوشند و مدرن هستند. البته غذاهای خوشمزهای هم دارند و چای هم که همه جا هست.او میگوید: اکنون نسبت به سفر به ایران بسیار مثبت هستم و بعد از این سفر بار دیگر به ایران خواهم آمد تا یکبار دیگر و اینبار همراه همان دوستانم که از سفر به ایران هراس دارند از جاذبههای این کشور بازدید کنم.
پیتر هولباخ نیز ایده سفر به ایران را موضوعی جذاب و خوب میداند. او میگوید که در این دوماه از اتریش به مجارستان و پس از آن کرواسی و یونان و آلبانی، گرجستان، ترکیه، آذربایجان و ارمنستان با موتورهایشان عبور کردهاند تا به ایران برسند و با عبور از شهرهای شمالی عازم اصفهان شوند و بعد به ترکمنستان بروند و سفر را ادامه بدهند.
پیتر و همسرش باربارا هر دو از ارزان بودن سفر به ایران برای گردشگران خارجی و علاقه ایرانیها به سفرهای کوتاهمدت که آنها از آن با نام پیک نیک یاد میکنند ابراز تعجب کردند. پیتر میگوید: پس از 2 شب اقامت در اصفهان و بازدید از جاذبههای آن، ایران را به مقصد ترکمنستان ترک میکنیم تا از آنجا ازبکستان، قرقیزستان، قزاقستان، روسیه و مغولستان را نیز پشت سر بگذاریم. او از استرالیا، آمریکای شمالی و جنوبی و آلاسکا و آفریقا بهعنوان مقاصد بعدی سفر بیش از یکساله خود و همسرش با آن دو موتورسیکلت مشهور کیتیام خبر میدهد.
باربارا میگوید: انسان تنها یکبار زندگی میکند و باید رویاهایش را واقعی کند. تبلیغات زیادی وجود دارد که درست نیستند. وقتی به ایران رسیدیم متوجه شدیم که مردم در آرامش زندگی میکنند و میتوانید درک کنید که مردم در هیچ کجای جهان در اصول اولیه زندگی با یکدیگر تفاوت ندارند و دوستدار صلح و آرامش هستند. پیتر هم نتیجه سفرهایش را در فلسفه زندگیاش وارد کرده است. او میگوید: در تمام 15سالی که زندگیام را در سفر گذراندهام دانستهام که نباید تک بعدی به جهان نگاه کرد بلکه باید با ذهن باز به جهان و مردمانش نگاه کرد و آن وقت است که میتوان احساس مثبتی به موضوعات مختلف داشت.