چند روز پیش اعلام شد که از این پس نهادهایی چون فارابی و مرکز گسترش برای تولیدات سینمایی و حمایت مالی از پروژهها تصمیمگیری نمیکنند. جای اینها شورایی که زیرنظر سازمان سینمایی فعالیت میکند با بررسی فیلمنامهها و تعیین میزان حمایت مالی، پروژهها را به مراکزی چون فارابی و مرکز گسترش ارجاع میدهد؛ تصمیمی که اجرایش با توجه به زمان اندک باقیمانده تا پایان عمر این دولت عجیب بهنظر میرسد.
ظاهرا شمقدری قصد دارد تا روزهای پایانی حضورش در سازمان سینمایی به سیاست آزمون و خطایش ادامه دهد. تبدیل معاونت سینمایی به سازمان سینمایی مهمترین تغییر مدیریتی دوران شمقدری است که با سروصدای زیاد یکسالونیم پیش محقق شد. با این همه بیشتر سینماگران هنوز نسبت به وظایف سازمان سینمایی و تفاوتش با معاونت سابق سینمایی توجیه نشدهاند. به نظر میرسد خلعید نهاد مهم و تاثیرگذاری چون فارابی بتواند یکی از نشانههای آشکار تفاوت سازمان و معاونت سینمایی باشد. میگویند برای روزهای آتی تغییرات دیگری هم در راه است. شاید هم توصیه مدیرعامل اسبق فارابی که از مسئولان سینمایی خواسته بود در زمان باقیمانده هیچ کاری انجام ندهند باعث شده روندی معکوس در پی گرفته شود.
جدای از این جواد شمقدری همیشه نشان داده که از قابلیت منحصربهفردی برای اظهارنظرهای جنجالی برخوردار است؛ چه زمانی که مشاور هنری رئیسجمهور بود و در مصاحبهای اعلام کرد اگر سینما نداشته باشیم هم هیچ اتفاق خاصی نمیافتد و چه در دوران مسئولیتش در معاونت سینمایی سابق و سازمان سینمایی فعلی. دفاع از فونتریه که به خاطر ابراز همدلیاش با هیتلر، از کن اخراج شده بود، تقلیل جایگاه اسکار در حد جشنوارهای سینمایی که در گچساران برگزار میشود و به یادماندنیتر از همه ادعای لابی با اعضای آکادمی برای دادن اسکار به اصغر فرهادی. این آخری آنقدر بازتاب داشت که شمقدری با عصبانیت منتقدانش را به نادانی متهم کند. حالا هم که فرهادی با فیلم «گذشته» به کن رفته، شمقدری گفته با اسپیلبرگ صحبت خواهد کرد تا نخل طلا را به فرهادی بدهند. البته برخلاف سری قبل بهنظر میرسد بحث لابی با اسپیلبرگ از سر شوخ طبعی مطرح شده است.
شاید هم رئیس سازمان سینمایی دوست دارد هرچند وقت یکبار با اظهارنظری جنجالی در رسانهها مطرح شود و در موسم برگزاری کن، ادعای لابی با رئیسهیأت داوران این جشنواره (ولو به شوخی و با لحن غیرجدی) بتواند این کار را انجام دهد اما شاید بهتر باشد به جای این کارها، شمقدری مروری بر دفترچه سیاستگذاری و برنامههایی که در ابتدای حضورش در ساختمان میدان بهارستان منتشر کرد، داشته باشد و ببیند وعدههایی که در آن دفترچه داده شده تا چه حد رنگ واقعیت به خود گرفته و اینکه در این 4سال چند سالن سینما ساخته شده است؟ داستان اکران فیلمهای ایرانی در کشورهای همسایه چقدر تحقق یافته و ماجرای ارتقای سطح کیفی آثار سینمایی به کجا رسیده است؟ از همان روز اول مشخص بود که برنامههای اعلام شده تا حد زیادی بلندپروازانه و در مواردی رویاپردازانه است.
سرنوشت تغییر ریلگذاری سینما را هم در همان زمان کارشناسان مطرح کردند و نسبت به تبعات چنین تصمیمهایی هشدار دادند. 4سال گذشت و سینمای ایران مانده با انبوهی از مشکلات. متولی این سینما هم همچنان به شوخیهایش ادامه میدهد و وعده لابی با اسپیلبرگ را مطرح میکند. با ایدههای رویاپردازانه، ساخت یک کمدی فانتزی پس از پایان مسئولیت در سازمان سینمایی، پیشنهادی کاربردی برای کارگردان «توفان شن» بهنظر میرسد.