سه‌شنبه ۸ خرداد ۱۳۸۶ - ۰۹:۵۷
۰ نفر

مهتاب غلامی: شادی، مثل پروانه‌ای است که هرقدر دنبالش بدوید، بیشتر دور می‌شود.

اما اگر توجهتان را به سایر چیزها پرت کنید، می‌بینید که این پروانه شادی به طرفتان می‌آید و درست می‌نشیند روی شانه‌هایتان.

اما واقعا چطور می‌شود این پروانه‌ روی شانه‌های ما بنشیند؟ اگر خیلی قاطعانه بگویم که شاد بودن یا نبودن، دست خودمان است‌، تعجب می‌کنید؟ اما واقعا این‌طور است. شادی و خوشحالی، چیزی است که هر کس باید آن را در درون خود بجوید و هیچ‌کس غیر از خود انسان نمی‌تواند در این مورد برایش کاری انجام دهد.

شاید حرف‌ها و شوخی‌های دیگران برای مدت زمان کوتاهی بتواند شادی ایجاد کند اما این نوع شادی، دوام زیادی ندارد. شادی در قلب ماست و اگر گاهی اوقات در بیرون هم به دنبالش می‌گردیم، صرفا بهانه‌ای است تا آن شادی درونی را شکوفا کنیم.

ما باید سرچشمه شادی را پیدا کرده و با نگاه کردن به قلب و روحمان منابع عظیم و بی‌کران آن را کشف کنیم‌ تا با شناخت بهتر آن، وضعیت ایده‌آلی را در زندگی فراهم  و در هر موقعیت و با هر سختی، آن را حفظ کنیم.

سرچشمه شادی در قلب ما و در زندگی ماست. در زندگی همه ما عناصر شادکننده یا غم‌آفرین به‌وفور یافت می‌شود. ما می‌توانیم شکارچی غم  یا شادی باشیم.

انسان‌های غصه‌خور وضعیت‌های شادی‌آور را موقتی می‌دانند و همیشه منتظرند که یک اتفاق بد، حالشان را خراب کند. آنها نمی‌توانند از زندگی شاد لذت ببرند. اما یک انسان شاد، موقعیت‌های ناراحت‌کننده را به امید فردایی روشن و شاد به‌خوبی تحمل می‌کند و کل زندگی را یک داستان شاد و خوشحال‌کننده می‌داند.

همة ما قابل تغییر هستیم‌. پس معطل نکنید و بهترین گزینه را انتخاب کنید. همه ما استعداد شادی را داریم اما در هر کدام از ما این شادی درجات متفاوتی دارد که به ژن‌های ما بستگی دارد. روان‌شناسانی که روی عوامل شادی‌بخش کار می‌کنند، بر این باورند که ما می‌توانیم دنبال یک زندگی شاد باشیم.  ما می‌توانیم احساسات منفی مثل خشم و عصبانیت و غم و اندوه را از خود دور کنیم و زندگی شادی برای خود بسازیم.

ما می‌توانیم احساسات مثبتی مثل همدلی، آرامش و خصوصا قدرشناسی را در خود پرورش دهیم و نتیجه این تلاش چیزی نیست جز تجربه شادی.

با این توصیه‌ها، شادی را تجربه کنید:
قدم اول: مدیریت کنید. گزینه شادی را انتخاب کنید. انتخاب آگاهانه یعنی اینکه ما می‌خواهیم زندگی شادی داشته باشیم.

 شادی، چیزی نیست که از آسمان بیفتد. باید شادی را در راس همه کارها قرار داد و قبل از انجام هر کاری، اول روحیه خوبی داشت. پس شیوه‌هایی که با آن می‌توانید شاد باشید را پیدا کنید.

مهارت‌های مدیریت خوب و درست را یاد بگیرید. مهارت‌های بین‌فردی خوب را هم یاد بگیرید. محیط و افرادی را برای معاشرت انتخاب کنید که موجبات شادی شما را فراهم آورند. شادی، زمانی اتفاق می‌افتد که ما بتوانیم احساسات و روابطمان را با دیگران مدیریت کنیم.

قدم دوم: تشکر کنید. همیشه تمرین کنید که آدم قدردانی باشید. وقتی محبتی به شما می‌شود  یا کسی برایتان کاری می‌کند، از او تشکر کنید. اگر این روحیه را در خود پرورش دهید، موجب می‌شود روابط بین شما و دوستانتان بهتر و روحیه شادی  در شما تقویت شود.

قدم سوم: بخشنده باشید. بی‌میلی و اکراه از بخشودگی دیگران روی روان ما تاثیر می‌گذارد. برعکس این موضوع هم صادق است. وقتی کسی را که در حق ما بدی کرده می‌بخشیم، بیشتر از آن فرد، خودمان را شاد کرده ایم.

بخشیدن دیگران، یکی از راه‌های شاد شدن و از بین بردن روحیه افسردگی است. عکس این موضوع هم درست است؛ یعنی برای حفظ شادیتان، لازم است با دیگران درگیر نشوید. چون با این‌کار در ذهن خود علیه وی چیزهای نادرستی می‌سازید و  باعث آسیب‌رسیدن به روابط بین‌فردی می‌شوید. بنابراین، از تصویرسازی از افراد مختلف و بداندیشی در مورد آنها اجتناب کنید.

افکار منفی را از خود دور کنید. ما می‌توانیم بر عواطف و احساساتمان غلبه کنیم و افکار و احساسات منفی را از خودمان دور کنیم. اگر یاد بگیریم افکار منفی را از خود دور کنیم، می‌توانیم شاد زندگی کنیم. با تمرین‌های مدیتیشن، تنفس‌های عمیق و منظم یوگا یا روش‌های آرام‌سازی بر اندوه غلبه کنید و شادی را در خود تقویت کنید.

 بی‌خیال پول شادی شوید. تحقیقات نشان می‌دهد که وقتی درآمد افراد بالاتر می‌رود، به همان میزان از شادی کم می‌شود. البته طبیعی است که هرچه وسایل و امکانات خانه بیشتر باشد ما بیشتر احساس راحتی می‌کنیم. زندگی راحت با همه امکانات اصلا چیز بدی نیست اما ماشین و پول نیست که ما را شاد می‌کند. ما باید روحیه شادی داشته باشیم.
 رفیق داشته باشید. راه‌های زیادی برای دوری از غم و اندوه وجود دارد.

دوستی و رفاقت با افرادی که شاد هستند در شاد شدن ما هم مؤثر است. یک دوست خوب، همیشه می‌تواند اثرهایی روی ما داشته باشد که اصلا فکرش را هم نمی‌توانیم بکنیم. قدر دوست را بدانید و مطمئن باشید که هزارتایش هم کم است.

 در فعالیت‌های اجتماعی شرکت کنید. افرادی که با دیگران در فعالیت‌های گروهی شرکت می‌کنند، موسیقی‌های ملایم گوش می‌دهند، به کلاس‌های ورزشی می‌روند و با هم پیاده‌روی و تفریح می‌کنند، بیشتر از دیگران احساس شادی می‌کنند. برای شاد بودن، معاشرت با افرادی که افسرده‌اند را کمتر کرده و بیشتر با افرادی رفاقت کنید که روحیه شاد و بشاشی دارند. همچنین فعالیت‌هایی را انتخاب کنید که برای جسم و روح شما مفید باشد یا فایده‌ای برای دیگران داشته باشد.

 ورزش یا شرکت در کارهای خیریه، مثال‌های خوبی برای این موضوع هستند.

بخشیدن سخت نیست
با به ‌کارگیری این روش‌ها سعی کنید آدم بخشنده‌ای باشید؛ ابتدا آزار و اذیت را به یاد بیاورید. بعد ببینید از جانب چه کسی انجام شده. با نوعی حس رفاقت به یاد بیاورید که حتما زمان‌هایی بوده که با هم اوقات خوبی داشته‌اید. همچنین به‌ یاد بیاورید که شاید شما را هم کسی به خاطر کار بدتان بخشیده است.

کلمه بخشش را به زبان بیاورید یا با یک نامه به فردی که او را بخشیده‌اید، خود و او را از  شر این نفرت رها کنید. این خصوصیت خوب خود را حفظ کنید و به صورت عادت درآورید.

کد خبر 22224

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز