شامگاه سوم آبانماه سال گذشته ساکنان خانهای در بلوار فردوس با شنیدن سروصدایی که از طبقه دوم ساختمان به گوش میرسید، شوکه شدند؛ چرا که در طبقه دوم، مستأجر آنها به نام هادی زندگی میکرد اما وی به مسافرت رفته و قرار بود چند روز دیگر برگردد.
ساکنان طبقه اول وقتی از آپارتمانشان خارج شدند، مرد ناشناسی را در راهرو دیدند که کاملا مضطرب و پریشان بود و او را دستگیر کردند و ماجرا را به پلیس خبر دادند. این مرد 45ساله که عباس نام دارد، توسط مأموران به کلانتری منتقل شد اما در بازجوییها مدعی شد که نهتنها دزد نیست بلکه خودش هدف سرقت مسلحانه قرار گرفته است. او گفت: حدود یکماه پیش با مردی به نام یوسف آشنا شدم. او مدعی بود که در کار خرید و فروش دلار است و شماره تلفنم را گرفت تا درصورتی که مقداری دلار با قیمت مناسب در اختیار داشت با من برای خرید آنها تماس بگیرد.
چند ساعت پیش او با من تماس گرفت و مدعی شد که مقداری دلار برای فروش دارد. سپس نشانی خانهای در بلوار فردوس را داد و من هم راهی آنجا شدم. وقتی وارد طبقه دوم این خانه شدم، یوسف به همراه فرد دیگری به نام شاهین و همچنین صاحبخانه از من پذیرایی کردند. بعد از چند دقیقه وقتی گفتم بهتر است دلارها را بیاورند، یوسف و شاهین با اسلحه و گاز اشکآور به من حمله کردند تا کیف حاوی پولهایم را سرقت کنند.
شاهین اسلحه در دست داشت و یوسف اسپری اشکآور را بهصورتم پاشید و کیفم را از دستم گرفت. آنها سپس بیتوجه به التماسهایم از خانه فرار کردند و صاحبخانه را هم با خودشان بردند. داخل کیفم، 25میلیون تومان پول نقد بود که قصد داشتم با آن دلار بخرم اما یوسف و همدستش همه سرمایهام را سرقت کردند. پس از آن، در حالیکه سوزش چشمانم کمتر شده بود، خواستم خانه را ترک کنم و نزد پلیس بروم که ساکنان طبقه اول متوجه سر و صدا شدند و به تصور اینکه من دزد هستم، مرا دستگیر کردند.
با اظهارات این مرد، مأموران تحقیقات برای دستگیری دزدان را شروع کردند و متوجه شدند که در زمان حادثه، برادر مستأجر طبقه دوم در خانه حضور داشته و سرقت در حضور وی انجام شده است. این مرد به اداره آگاهی احضار شد و در بازجوییها گفت: روز حادثه، از آنجا که برادرم به مسافرت رفته و خانهاش را به من سپرده بود، به آنجا رفتم. همان روز یکی از دوستانم به نام یوسف با من تماس گرفت و گفت که کار مهمی دارد و دقایقی بعد همراه 2 نفر دیگر وارد خانه برادرم شد.
یکی از آن 2 نفر خریدار دلار بود که یک کیف دستی همراهش بود و دیگری هم شاهین، دوست یوسف بود. من از قرار و مدار بین آنها خبر نداشتم اما زمانی که مشتری آنها گفت که میخواهد دلارها را ببیند، یوسف و شاهین با اسلحه و گاز اشکآور به او حمله کردند و کیفش را دزدیدند. آنها سپس از خانه فرار کردند و من که شوکه شده بودم و باورم نمیشد چنین حادثهای در خانه برادرم رخ دهد، از ترس متواری شدم. ساعتی بعد وقتی به خانه برگشتم، دیدم پلیس مقابل ساختمان است و به همین دلیل خودم را مخفی کردم. وی ادامه داد: من و یوسف مدت کوتاهی بود که با هم دوست شده بودیم و در این مدت نفهمیدم که او کجا زندگی میکند و خانوادهاش اهل کدام محله هستند.
با اظهارات این مرد، کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی تهران تحقیقات برای دستگیری یوسف را شروع کردند و مدتی بعد متوجه شدند که این مرد بهتازگی به جرم درگیری و کتکزدن اعضای خانواده همسرش و تخریب شیشههای ساختمان آنها توسط پلیس دستگیر شده و در حال حاضر در زندان به سر میبرد.
این مرد بعد از انتقال به اداره آگاهی تحت بازجویی قرار گرفت و به سرقت اعتراف کرد. او مدعی شد که نقشه سرقت را با دوستش به نام شاهین طراحی کرده بود و صاحبخانه از این ماجرا خبر نداشت. در ادامه، مأموران متوجه شدند که شاهین یکی از اراذل و اوباش منطقه حصارک کرج است و با شناسایی محلهای تردد وی، او را محاصره کردند. مرد جوان در حالیکه قصد داشت با درگیری راهی برای فرار پیدا کند، دوم مردادماه دستگیر شد و به اداره آگاهی انتقال یافت.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران با اعلام این خبر گفت: هر دو متهم از سوی شاکی پرونده شناسایی شدند و با صدور قرار قانونی برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره یکم پلیس آگاهی تهران قرار گرفتند.