شاید دیده یا شنیده باشید که بیماری بعد از چندین بار مراجعه به پزشکان مختلف و صرف هزینهای گزاف هنوز از بیماری خود رنج میبرد و دیگر به هیچ پزشکی اعتماد ندارد. نگرانی اطرافیان هم بر این مشکل دامن میزند. خلاصه در اوج این وضعیت ناخوشایند سروکله کسی پیدا میشود که از معجزههای باورنکردنی فردی سخن میگوید که توسط خیل بیمارانش بدون گذراندن حتی یک واحد از دروس علوم پزشکی به لقب «دکتر» مفتخر شده است و بیمار از همه جا ناامید هم درد خود را پیش او میبرد که ظاهراً آخرین راهحل محسوب میشود...
مسئله پزشکان قلابی در ایران چیز تازهای نیست و سالهاست که سازمانهای سیاستگذار بهداشت و سلامت کشور سعی در یافتن راهحلی برای این مشکل دارند، اما آنچه فعلاً از این شرایط استنباط میشود شکست نسبی این سیاستها بخصوص در مناطق روستایی و محروم کشور است.
حتی با کمال تاًسف باید گفت در شهرهای بزرگ و پر جمعیت کشور و در میان افراد تحصیلکرده جامعه نیز این پزشکان قلابی طرفداران بسیاری دارند. در شهرهای بزرگ این پزشکان قلابی برای خود دفتر و دستک شیک و جالبی بهم زدهاند که دست کمیاز مطبهای پزشکان سرشناس ندارد و جالبتر اینکه سرشان همیشه شلوغ است و منشی مربوطه هم چند ماه جلوتر وقت میدهد!
درباره این پزشکان قلابی و نحوه کارشان در شهرهای بزرگ حتماً زیاد شنیدهاید. تازه شاهکارهای این به اصطلاح دکترها در مناطقی با امکانات مناسب بهداشتی و پزشکی رخ میدهد؛ یعنی وقتی در مناطقی که بیماران به امکانات پزشکی مناسبی دسترسی دارند، این پزشکان قلابی اینطور جولان میدهند، تکلیف مناطق محروم از امکانات معلوم است.
بدون شک این مشکل بیشتر از آنکه به فقر امکانات مربوط باشد، به فقر فرهنگی جامعه ما در مسائل مربوط به بهداشت و سلامت بازمیگردد. متاسفانه هنوز در کشور ما مردم بعضاً اظهارنظر یک فرد عادی را بیشتر از صحبتهای یک پزشک عمومی یا حتی متخصص در مورد بیماریها قبول میکنند.
اما در مقایسه با پزشکان قلابی، دندانپزشکان قلابی شیوع به مراتب بالاتری دارند. تفاوت در اینجاست که دندانپزشکان قلابی در پوششهایی نظیر لابراتوارهای دندانسازی و یا با اتکا به برخی تبصرههای قدیمی قانونی که اجازه ساخت دندان مصنوعی را به آنها میدهد امکانات دندانپزشکی را در محل کار خود مستقر نموده و بعد با خیال راحت به جان بیماران بخت برگشته میافتند و بیماران هم که با هزینه کمتری تحت درمان قرار میگیرند به جان دکتر قلابی دعا میکنند و بر دندانپزشکان مستکبر لعنت میفرستند.
اما تعداد کمی از این بیماران آنقدر خوششانس هستند که از عوارض درمانهای غلط و غیر اصولی آنها در امان بمانند. دکترهای قلابی اصولاً از مقولهای به نام پاکیزگی و کنترل عفونت بیاطلاع هستند و با شرایط فاجعهبار کارکردن آنها احتمال انتقال انواع بیماریهای مرگبار عفونی نظیر ایدز و هپاتیت بسیار بالاست. طبعاً این خطر در کار دندانپزشکان قلابی بیشتر است چون اغلب درمانهای دندانپزشکی با حجم قابل توجهی از خونریزی انجام میشود.
اتفاقات دیگری هم که به خاطر درمانهای غیرعلمیو غیراصولی برای بیماران رخ میدهد به حد کفایت ترسناک و خطرناک است. مثلاً یکی از بیماران ناامیدی که در ابتدای مطلب ذکرشان رفت، به دکتر قلابیای مراجعه کرد که در درمان دردهای مزمن و حادکمر، یدطولایی داشت. دکتر کذایی هم با کمک دستیارش کمر آن بیمار بخت برگشته را چنان پیچانده بود که آسیبی جدی به ستون فقرات و نخاع او وارد شد به نحوی که ناحیه کمر و پای بیمار کمابیش بیحس شد.
جالب اینکه خود بیمار این بیحسی را به حساب عملکرد مثبت دکتر قلابی میگذاشت! خلاصه اگر سروکله یکی از اقوام بیمار که دانشجوی پزشکی بود به موقع پیدا نمیشد، او قطعاَ فلج میشد. جراحی فوری به داد بیمار رسید و او از فلجشدن در سنین میانسالی نجات پیدا کرد.
شاهکارهای دندانپزشکان قلابی هم به اندازه کافی تکاندهنده است. در یکی از مناطق نسبتاً محروم کشور یکی از این افراد که به واسطه داشتن مجوزی قدیمی برای ساخت دندان مصنوعی بساط دندانپزشکی به راه انداخته و حسابی هم سرش شلوغ است در مقابل تمام توبیخها و تهدیدات شبکه بهداشت شهرستان نه تنها از دخالت واضح در امور دندانپزشکی دست برنداشته، بلکه پسر و عروس خود را هم برای انجام انواع درمانهای دندانپزشکی آموزش داده است.
یکبار یکی از بیماران که آمده بود پیش پسر دکتر تا دندان بکشد بهدلیل شکستگی استخوان فک بالا، پارگی مخاط دهان و خونریزی بسیار شدید و باز شدن سینوس فک بالا یکراست با آمبولانس به مرکز استان اعزام شد و فوراً تحت عمل جراحی قرار گرفت.
اما از همه جالبتر عملکرد فردی است که در یک روستای پر جمعیت عملاً کار تمام رشتههای تخصصی پزشکی و دندانپزشکی را انجام میدهد! در حالی که آن روستا امکانات پزشکی قابل قبولی هم دارد، اما مردم منطقه همچنان درمانهای پرعارضه و وحشتناک او را به طبابت پزشکان و دندانپزشکان درمانگاه دولتی ترجیح میدهند. او ختنه میکند، دندان میکشد، نسخه مینویسد و خودش هم آمپول و سرم میزند.
بیمارانی که به دلیل دندان کشیدن بدون بیحسی مناسب دچار شوک شده یا به دلیل تجویزهای نادرست او به انواع و اقسام عفونتهای ثانویه و بسیاری عوارض دیگر دچار میشوند، در زمره مراجعین همیشگی مرکز بهداشتی درمانی روستا هستند اما همچنان اقتدار این دکتر قلابی به قوت خود باقی است.
نکته بامزه اینکه این آقا به زبان شیرین فارسی و با پررویی هر چه تمامتر به داروخانه تازه تأسیس این روستای بزرگ نسخه فرستاده و برای بیمار یک آنتیبیوتیک قوی بنام سفازولین را به صورت وریدی تجویز کرده بود! تجسم چهره پزشک داروساز داروخانه که از شدت عصبانیت در حال انفجار بود، بر عهده خودتان.
تا زمانی که سطح فرهنگ و آگاهی کلی جامعه به شکل مطلوبی افزایش نیابد، همچنان پزشکان باید پاسخگوی خرابکاریهای فاجعهبار همتاهای قلابی خود باشند. پزشکان معصوم نیستند. آنها هم اشتباه میکنند اما چون با جان انسانها سر و کار دارند اشتباهاتشان بیشتر به چشم میآید.
با این حال هر عقل سلیمی میپذیرد که تنها افراد واجد صلاحیت برای رسیدگی به مشکلات مرتبط با سلامت مردم فقط پزشکان هستند و فقط پزشکان صلاحیت مداوای یک بیمار را دارند نه افرادی که با وقاحت هر چه تمامتر نام مقدس پزشک را بر خود گذاشتهاند.