درسریال همیشگی بازار داروی غیرمجاز ناصرخسروی تهران چند دسته از افراد نقشآفرینی میکنند:
دسته اول: افرادی که امیدشان از مراکز دولتی و مجاز تأمین دارو، ناامید شده و برای تأمین داروی مورد نیاز بیمارشان از سر اجبار به مراکز غیرمجاز دارو روی آورده وحاضرند با هر هزینه و قیمتی دارو تهیه کنند.
دسته دوم: دلالان سودجویی که با واژه وجدان بیگانهاند و حاضرند برای به دستآوردن پول هر کاری ولو به قیمت ازدست دادن جان هموطنی انجام دهند بنابراین، دارویی را که معلوم نیست وقتی در مراکز دولتی یافت نمیشود، چگونه بهدست آوردهاند را با صدها برابر قیمت میفروشند و حتی آنقدر بیوجدان میشوند که با جسارت و ناجوانمردی داروی تاریخ مصرف گذشته را نیز با ترفندهای مختلف بهدست بیمار میدهند.
اما دستهسومی هم در این سریال تکراری نقشآفرینی میکنند و آن هم مسئولانی هستند که فقط نظارهگرند و هیچگاه نتوانستهاند مشکلات دارویی در کشور را حل کنند؛ بهویژه در دولت دهم که با وجود آنکه مشکلات دارویی در کشور صدای همه را درآورد، نهتنها راهکار قابلقبولی برای آن اندیشیده نشد که با حذف ارز مرجع دارو، مشکلات بیماران هم چند برابر شد.
در هرحال، پرواضح است وقتی دارو نهتنها در کشور گران میشود که یافت هم نمیشود، نباید از بازارهای سیاه و پررونق دارو تعجب کرد. وقتی دارو در گمرک خاک میخورد نباید از وجود بازار سیاه دارو حتی در کنار داروخانهها و بیمارستانهای دولتی کشور متعجب ماند. اصلا وقتی سیاستهای دارویی در کشور غلط است، از هیچچیز نباید تعجب کرد و متحیر ماند.
عملکرد دولت دهم در حوزه سلامت بارها و بارها نشان داد که متأسفانه دولتمردان اجرایی کشور در 8سالی که مدیریت کشور را بهدست گرفتند نهتنها برای حل بحران دارویی در کشور، مدیریت بحران را بهکار نگرفتند که با سیاستهای غلط خود همواره بر میزان بحران افزودند. گلایههای مردم در بخش بهداشت و درمان کشور دلیلی بر این ادعاست. سیاستهای غلط دولت دهم و اینکه نتوانست از تمام ظرفیتها برای حل بحران دارویی کشور استفاده کند، روزبهروز بر مشکلات بیماران افزود.
دولت دهم نتوانست همکاریهای بین بخشی را برای حل مشکلات عدیده بهداشت و درمان تقویت کند و این بزرگترین ضعفی بود که نظام سلامت در کشور از آن ضربه خورد. ناهماهنگیهای بین بانک مرکزی، بانکهای عامل، گمرک، بیمه، تأمین اجتماعی و همه و همه، سبب پررونق شدن بازارهای سیاه و غیرمجاز خرید و فروش داروهای گران قیمت و کمیاب نهتنها در تهران که در کشور شد. مدیریت درست و اصولی آن است که تمام عناصر دخیل در حل یک بحران را با هم به تعامل رساند، نه آنکه هر وزارتخانه یا سازمانی، ساز خود را بنوازد و راه خود را رود. شاید اگر هر مدیری وقتی مسئولیت مدیریتی را میپذیرفت حداقل یکبار، تئوریهای مختلف مدیریت را مرور میکرد و از آنها در شرایط مختلف و خاص بهره میجست شاهد اتفاقهای این چنینی نبودیم.
طرح ضربتی دستگیری دلالان دارو در بازار ناصرخسرو که هر چند وقت یکبار اجرا میشود هیچگاه نمیتواند به تنهایی، بازار سیاه دارو در کشور و عواقب ناشی از آن را پایان دهد. نظام دارویی کشور نیازمند مدیریتی قوی، کارشناسانه، هماهنگ با سایر بخشها و منابع و اعتبار کافی است تا بتواند خود را احیا کند چرا که احیای نظام دارویی کشور، احیای بیماران دردمند است.