حجت الاسلام سیدمهدی طباطبایی نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و استاد اخلاق در تبیین معنای مصلحت اندیشی به خبرنگار مهر گفت: مصلحت که اسمش همراهش هست به معنی آنچه شایسته تر و در زمان خاص می شود آن را اجرا کرد؛ و این مصلحت اندیشی در اسلام نباید در مورد حرام مسلم و یا ترک واجب باشد الا مواردی خاص که باز از طرف خود شارع یعنی خداوند اجازه داده شده است؛ شبیه «اکل میته»، کسی که جایی است که ذبح اسلامی نیست و بخواهد گوشت هم نخورد، بیمار می شود.
حرمت اکل میته در اینجا برداشته شده است، نه اینکه حرام حلال شده بلکه این حرمت بنا به ضرورت برداشته شده و خود خداوند اجازه داده است.
وی در مورد جایگاه مصلحت در نظام اسلامی گفت: در مورد مصالح کشوری نیز اصل انقلاب و حرکت انقلاب مورد تأکید است؛ مواردی که در این رابطه به نظام لطمه می خورد توسط عدهای خبره و آگاه به مسائل سیاسی و اقتصادی تصمیم گیری صورت میگیرد و مصلحت اجرای قانونی را در رابطه با اصل انقلاب بررسی میکنند.
حجت الاسلام طباطبایی تصریح کرد: در قوانین مالی هم این مصلحت اندیشی وجود دارد؛ مثلا این پول را نباید به فلان فرد بدهیم مثلا به شراب خوار یا تارک الصلاة نباید داد؛ اما اگر این پول را بدهیم با علاقه به اسلام دست از شراب و یا فلان کار بد بر می دارد، این کار صورت می گیرد.
گاهی هم شده که مالی را برای فرد کافری خرج میکنیم شاید آن کافر مسلمان نشود ولی به واسطه احسان ما به کمک کافر علیه مسلمان نمی آید که این نوعی مصلحت اندیشی است.
وی در مورد تفاوت مصلحت اندیشی با عبور از خطوط قرمز تأکید کرد: جایگاه مصلحت اندیشی بر اساس فقه اسلامی و واجب و حرام تعیین می شود.
خبرگان و کارشناسان حوزه های مربوط باید با در نظر گرفتن خطوط قرمز مصلحت امور را تشخیص دهند. البته این مصلحت اندیشی ها نیاز به شوراهای تخصصی دارد که خبرگان پس از بررسی موضوع، به رأی گیری می پردازند و در طول انقلاب و پس از آن هم مواردی بوده است که امام خمینی(ره) بنا به مصلحت اندیشی تصمیماتی گرفتند.
حجت الاسلام طباطبایی بر اهمیت اولویتهای نظام اسلامی در مصلحت اندیشی تأکید کرد و افزود: خبره بر اساس اولویتها مصالح را تبیین میکند.
در تصمیمات کشوری گاهی ممکن است اجرای یک قانون و یا وقوع مطلبی عده ای را به اسلام بدبین و یا عده ای را به اسلام خوش بین کند که در طول تاریخ زندگانی ائمه(ع) نمونه هایی از آن نقل شده است؛ البته نمی خواهم اوضاع خود را با زمان ائمه معصوم(ع) تطبیق دهم چون جایز نیست اما این را می خواهم بگویم که در اسلام مواردی که اتفاق افتاده و بیان شده است آن مواردی است که غالبا جنبه حکومتی داشته است؛ گاهی جنبه های شخصی هم داشتیم که بیشتر جنبه خوراکی و دارویی داشته اما آنچه در حوزه مصلحت اندیشی بیشتر در حوزه مردمی و جامعه غالب بوده است بیشتر جنبه های اجتماعی و سیاسی داشته است.