مشکلاتی نظیر کاهش ارزش پول ملی، عدماستفاده بهینه از منابع مالی کشور، تصدیگری بیش از حد دولت و حتی توسعه برخی خدمات دولتی که مربوط به دولت نبوده است به همراه ناکارآمدیهای اقتصادی که منجر شد، دلار به نماد پول کشور بدل شود و شرایطی را فراهم آورد تا مردم برای حل این مشکلات به دولت جدید روی بیاورند. در این شرایط شاهبیت برنامههای دولت جدید هم روی مسائل اقتصادی استوار شده است.
البته نباید به این واقعیت بیتوجه باشیم که تحریمها تبعاتی جدی در معاملات و خرید خارجی داشته و موجب ورود برخی اجناس بیکیفیت، توسعه قاچاق و رونق اقتصاد زیرزمینی شده است. در این شرایط خرید منطقی خارجی از کنترل خارج شده است. به همین دلیل میتوان گفت که مشکل تحریم موازی با دیگر مشکلات اقتصادی و معیشتی حرکت کرده است. البته دولت راههای جدیدی برای برونرفت از مشکلات معیشتی در پیش گرفته است اما آنچه امروز در اقتصاد با آن مواجه هستیم، نبود اقتدار اقتصادی و به حاشیه رفتن استقلال در بانک مرکزی است.
این اقتدار و استقلال در دهه60 از وزارت اقتصاد و بانک مرکزی گرفته شد و به نام شورای اقتصاد، ستاد تنظیم بازار و یا کمیسیون اقتصاد به دولت واگذار شد. اگرچه ظاهرا در کشور اقتصاددان داشتهایم اما تمام تصمیمات بهطور مهندسی گرفته شده است. نتیجه این شیوه، وضع نامطلوب فعلی است. از اینرو دولت ابتدا باید اصول پایهای را در اقتصاد اصلاح کند. هرچند نباید توقع داشت ظرف یکماه مشکلاتی نظیر گرانی حل شود. گرانی 100درصدی که مردم با آن مواجه شدهاند به سرعت قابل حل نیست اما اقدام در جهت بازگرداندن اقتدار به اقتصاد و استقلال به بانک مرکزی ضروری است.
دولت مثلث اقتصادی را با انتخاب رئیسکل بانک مرکزی، وزیر اقتصاد و رئیس سازمان برنامه، تشکیل داده است اما به اعتقاد اکثر کارشناسان، وزن اقتصادی این تیم کم است و قرار است تصمیمات در ستاد اقتصادی دولت گرفته شود. این ستاد با حضور اشخاصی مثل رئیس دفتر رئیسجمهور که یک اقتصاددان است، مشاور اقتصادی رئیسجمهور و همچنین کارشناسان اقتصادی تشکیل خواهد شد اما این ستاد به تنهایی حلال مشکلات نیست بلکه هیأت دولت نیز باید نقش خود را ایفا کند.
اگر دولت قصد دارد اقتدار اقتصادی و استقلال بانک مرکزی را بازگرداند باید توجه داشته باشد که در هیأت دولت یک تیم مهندسی حضور دارند که تجربه چندین دوره وزارت دارند و علاقهمند هستند تصمیمات بهطور مهندسی گرفته شود به همین دلیل باید این موضوع کنترل شود. شاید این وزرای اجرایی با توجه به شرایط اقتصاد نفتی کشور به نوعی حق دارند. چراکه اقتصاد ما در 5دهه اخیر متکی به پول نفت بوده است یعنی استفاده از منابع زیرزمینی متعلق به نسل فعلی و بعدی.
به همین دلیل اقتصاد کشور دلاریزه شده و ارزش پول ملی از بین رفته است در این شرایط دلار به نماد پول ملی تبدیل شده، بهطوری که رئیسکل بانک مرکزی گفته است، دلار 3200تومانی مناسب است. این سخن قطعا بهار مطلوبی را در دولت امید وعده نمیدهد. مسئولان قبلی ذکر میکردند که دلار ارزان میشود اما قیمت آن سهبرابر شد. اگر این دولت 3200تومان را برای آن اعلام کند، معلوم نیست چه سرنوشتی پیدا میکند.
به همین دلیل باید بررسی شود که این سخن را بعد از گرفتنمسئولیت گفته یا قبل از آن. البته معاون اول رئیسجمهور هم گفته است که فعلا قصد تنش ارزی وجود ندارد و نرخ ارز دستکاری نمیشود. این موضوعات باید در نهادهای کارشناسی مورد بحث قرار گیرد. مسئولان بانک مرکزی و سازمان برنامه باید ویژگیهای استقلال را داشته باشند و وامدار هیچ گروه سیاسی و نهادها که برخی شبهدولتیها را هدایت میکنند، نباشند.