وی 3هفته قبل از آن، ژنرال آگوستو پینوشه را به سفارش ژنرال پراتس فرمانده سابق ارتش به این سمت منصوب کرده بود و خیانت وی را باور نمیکرد. کودتا تحت حمایت آمریکا و از ساعت 8.5 صبح آغاز شد و نظامیان پس از ضربالاجلی کوتاه به آلنده برای تسلیمشدن، کاخ ریاستجمهوری را با هواپیما بمباران کردند. آلنده تا آخرین نفس مقاومت کرد و سرانجام ترجیح داد با هفتتیری که فیدل کاسترو به وی هدیه کرده بود، به زندگی خود پایان دهد تا اینکه اسیر کودتاچیان آمریکایی شود. این کودتا سرآغاز یکی از خشنترین دولتهای نظامی در جهان شد و طی 17سال زمامداری ژنرال پینوشه، بیش از 3هزار نفر کشته و بیش از 40هزار نفر شکنجه، زندانی، تبعید و فراری شدند.
دیروز سالروز این کودتای خونبار بود که الهامبخش فیلمها، کتابها و ترانههای بسیاری در جهان شد. کودتای 40سال پیش شیلی به پشتیبانی آمریکا صورت گرفت که در آن سالها، درگیر جنگ سرد با اتحاد شوروی بود و حضور دولتهای چپگرا را در منطقهای که حیاط خلوت خود میدانست، به هیچ وجه برنمیتابید. سالوادور آلنده پزشک سوسیالیست 3سال قبل به قدرت رسیده بود، اما از همان ابتدا با کارشکنی جناح راست و شرکتها و صنایع وابسته به آن روبهرو شده بود؛ بهگونهای که کشور دچار کمبود برخی خواربار و دیگر مایحتاج شده بود. ژنرال پینوشه پس از به قدرت رسیدن، تمام دشمنان خود را با بیرحمی قلع و قمع کرد و اصول بازار آزاد را در سیاستگذاری اقتصادی در پیش گرفت.
از همان ابتدا، پینوشه و نظامیان شیلیایی بهخاطر بیرحمی و آدمکشی افسارگسیخته نزد جهانیان بیاعتبار شدند، اما در داخل این کشور وضع اینگونه نیست. پینوشه در سال1990 ناچار به کنارهگیری از قدرت شد و در سال2006 درگذشت، اما میراث وی همچنان باقی است. ارتش شیلی برخلاف وضعیت نظامیان کشورهای مشابه مانند آرژانتین کماکان قدرتمند است و از امتیازاتی که در دوره پینوشه از آن برخوردار شد، به سختی پاسداری میکند.
در دیگر کشورهای آمریکای لاتین که طعم دولتهای نظامی را چشیدند، دوران گذار به دمکراسی شکل گرفت که در آن هیأتهای حقیقتیاب تشکیل شد تا با کشف حقیقت و اجرای عدالت، مرهمی بر زخمهای قربانیان گذاشته شود تا جراحتهای دوران خشونت التیام یابد، اما در شیلی این دوران گذار به شکلی مدیریتشده رخ داده است؛ بهگونهای که عاملان فجایع دوران دیکتاتوری پینوشه از مجازات در امان ماندند. خود پینوشه که در سال1998 برای درمان به لندن رفته بود، با پیگیری یک قاضی اسپانیایی نزدیک به یک سال و نیم در بازداشت خانگی بود، اما نهایتاً محاکمه نشد. کسانی که از زمامداری وی بهرهمند شدند، اکنون خود وارد احزاب راستگرا شدهاند و هرگونه پیگیری جدی جنایات آن دوره را با مانع مواجه کردهاند.
با این حال، با گذشت زمان و گسترش رسانههای جدید، هر چه بیشتر پرده از نقض حقوق بشر در دوره پینوشه کنار میرود و نسل جدید شیلی از پدران خود خواستار توضیح درباره این دوره میشوند. نظرسنجیها نشان میدهد که اکنون 55درصد مردم شیلی کودتای آمریکایی و دیکتاتوری پینوشه را بد میدانند. این نسبت 3سال پیش 35درصد بود. فقط 9درصد این دوره را خوب میدانند. نظام آموزش خصوصی که اخیراً اعتراضهای گستردهای به آن شده، از میراث دوران پینوشه است. سیاستمداران چپگرای شیلی وعده میکنند که درصورت به قدرت رسیدن، اصلاحاتی را در نظام آموزش و انتخابات کشور انجام دهند اما برخی کارشناسان میگویند ساختارهایی که در دوره پینوشه شکل گرفت، بهراحتی قابل تغییر نیست.