دنیای مجازی این امکان را به همه میدهد که فضایی اختصاصی برای طرح نظرات و دیدگاههای خود ایجاد کنند اما زمانه به من یاد داده است که حقیقت از دو نفر آغاز میشود. بنابراین اگر خود را در این فضا سهیم بدانید، سپاسگزار خواهم شد».
روزنامهنگاری، آزادی اطلاعات، جامعه اطلاعاتی و مطالعات رسانهای حوزه فعالیت و علاقمندی وی محسوب میشود. متولد سال 1339 و دارنده مدرک دکترای علوم ارتباطات اجتماعی ازدانشگاه علامه طباطبایی است؛ همان دانشگاهی که در آن به تدریس پرداخت و در زمان مدیریت صدرالدین شریعتی بر این دانشگاه، از آن اخراج شد! رسانه، بهانه و موضوع اصلی گفتوگوی ماهنامه مدیریت ارتباطات با وی بود و در ذیل این موضوع اصلی، ریز موضوعات آزادی و رسانهها، آرمان روزنامهنگاران، مسؤولیت اجتماعی رسانهها و روزنامهنگاران، مداخله دولتها در امور رسانهها، رسانههای جدید و... نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفت؛ ریز موضوعاتی که هر یک، موضوعی مهم و تأثیر گذار بر زندگی امروز انسانها و بویژه انسان ایرانی است.
بخشهایی از نقطه نظرات وی را در ذیل و متن کامل آن را از اینجا تهیه و مطالعه کنید:
- دخالتهای دولت در مقدرات مطبوعات و اصولاً رسانهها در کشورمان، از همان آغاز شکلگیری رسانهها تاکنون برای حفظ منافع خود دولت بوده است که اتفاقاً در بسیاری مواقع در تخالف آشکار با حقوق ملت بوده است.
- بهطور مداوم بر سطح و عمق استفاده مردم ایران از فناوریهای ارتباطات و اطلاعات افزوده میشود. فیلترینگ گسترده اینترنت و پخش امواج پارازیت روی برنامههای ماهوارهای به روشنی نشان میدهند که این استفاده، فراگیر و روزافزون است. مهمتر، اعتراضهای عملی و نظری است که نسبت به این فیلترینگ در جریان است.
- نکته جالب این است که حکومت بنا بر نیاز خود، برای مثال توزیع کارتهای سوخت یا ثبتنام برای دریافت یارانه، مردم را با اینترنت و دنیای آن آشنا کرده و در عین حال خواسته که اینترنت را فیلتر کند.
- بدون رسانهها اساساً نمیتوان خود تغییر و آمادگی برای تغییر را به وجود آورد. یعنی نمیشود به رسانه گفت لطفاً تشریف نیاور تا ما تغییر لازم را برای درک و فهم تو در خودمان ایجاد کنیم.
- ما هر فناوریای که اخذ میکنیم، مبتنی بر نیازهای خودمان به آن سر و سامان و سمتوسو میدهیم. تا به حال به این فکر کردهایم که چرا بعضیها خصوصاً جوانترها برای اتومبیل پراید یک ضبط گرانقیمت و چنان پر قدرت میخرند که صدایش داخل یک سالن 200 متری هم را تکان میدهد و در خیابانهای پرترافیک شهر با آن چرخ میزنند؟
- چراغهای راهنمایی و رانندگی ما مجهز به زمانسنج هستند تا ظاهراً رانندهها بفهمند چه زمان چراغ سبز یا قرمز میشود. اما چرا خیلی مواقع این چراغها روی عددهایی ثابت باقی میمانند. در حقیقت ما کلی پول خرج کردهایم که اتفاقاً کماکان به رانندگان نگوییم رنگ چراغ راهنمایی و رانندگی چه زمان تغییر میکند. از یک طرف میخواهیم منظم باشیم و از طرف دیگر، واقعیت ترافیک شهرمان بینظمی را به بالاترین سطوح مدافع نظم تحمیل میکند. این یک موضوع عمیقاً فرهنگی هست اما اطلاق تأخر فرهنگی به آن ساده نیست.
- اگر در استفاده از اینترنت، ماهواره، مطبوعات و هر رسانه دیگری اشکالی وجود دارد، این به ما برمیگردد و نه به آن رسانه و اگر بخواهیم با فیلترینگ، پارازیت، توقیف و تعطیل، رسانه را سرکوب و از دسترس خارج کنیم معضل که حل نمیشود.
- باز تأکید میکنم ما نمیتوانیم به رسانهها بگوییم نیایید تا ما آماده شویم. این یک خیال باطل بیشتر نیست. ما باید با وجود رسانهها رفتار درست با آنها و مهمتر، درست رفتار کردن با خودمان را یاد بگیریم.
- شما وقتی به عنوان راهحل ساده و فوری توقیف و تعطیلی نشریهها را بهکار میبندید، خود به خود مانع تجربه اندوختن حکومت، جامعه و مطبوعات میشوید. اینکه به تأکید گفته میشود توسعهنیافتگی مطبوعات ایران از جمله نتیجه طفولیتهای آن است، بیدلیل نیست.
- در ظاهر فکر میکنیم با بستن یک روزنامه از شر جلوگیری کردهایم اما به دست خودمان شر بزرگتری را خلق کردهایم و آن تجربهزدایی و لاجرم طفولیتهای مکرر تحمیلی است.
- ماهواره بحث درباره رفتارهای تازه را در میاندازد.
- تلویزیون ما خیلی تلاش میکند که در ظاهر ادای تلویزیونهای خبری ماهواره را در بیاورد اما با این کارها نمیشود موضوع را حل و فصل کرد.
- از میان همکارانمان چند نفر میتوانند بحثی دقیق و عملی درباره ماهوارههای تلویزیونی ارائه دهند؟ موضوع را ریزتر میکنم. چند نفر میتوانند درباره کانالهای ماهوارهای فارسیزبان صحبت کنند؟ و باز هم جزئیتر، چند نفر هستند که میتوانند به دقت درباره چند و چون شبکه «من و تو» یا «فارسی1» یا «جم» صحبت کنند و راهبردها و سازمان آنها، تقسیم کار و برنامهریزیشان، نگاه کلیشان به سیاست، اقتصاد، فرهنگ و... را توضیح دهند؟
- بار اصلی مطالعات ارتباطات و رسانهها در کشورمان و انجام کارهای اجرایی مربوط به توسعه رشته، سالها بر دوش دو سه نفر یعنی استادمان آقای دکتر معتمدنژاد، آقای دکتر بدیعی و آقای دکتر محسنیانراد بوده است که با تمام وجود، زندگیشان را صرف این کار کردهاند.
- یکی از استادان ماجرای دیدار گروه ارتباطات دانشکده علوم اجتماعی با رئیس پیشین دانشگاه علامه را توضیح میداد. میگفت آقای دکتر معتمدنژاد به رئیس دانشگاه گفتند که پس از چند سال و با وجود نصب لوح و تابلو هنوز دانشکده ارتباطات مستقل نشده است. رئیس دانشگاه هم حکایت کرده بود که کسی قاطری داشت، قاطر، پالان، پالان، قفلی و قفل، کلیدی داشت. کسی از راه رسید و قاطر و پالان و قفل را برد. مقصود اینکه حالا هم شما دلتان خوش است که کلیدی در دست دارید. با این طرز تلقی، شما فکر میکنید قرار بود به علوم ارتباطات توجه بشود؟
- جامعه ارتباطی و رسانهای کشور هشت سال سخت را پشت سر گذاشته و البته تجربههای بسیاری هم به دست آورده. به نظر من زمان اینکه به موضوعات مختلف ارتباطات و رسانهای به دقت و در عمق پرداخته شود، فرا رسیده. ما باید قبل از همه حق شهروندان را در دسترسی آزادانه به اطلاعات به رسمیت بشناسیم و البته حق آزادی بیان را؛ تکلیفمان را هم باید با انحصار رادیو و تلویزیون که مهمترین ناهنجاری رسانهای کشور است، روشن کنیم؛ البته اگر در فکر توسعه ارتباطات در کشور هستیم وگرنه که میشود همین وضعیت نابسامان را ادامه داد.
......
- اجازه بدهید چند پرسش کوتاه مطرح کنم. پیشبینی شما برای آینده فناوریهای ارتباطی چیست؟
سالهاست که از رخدادهای این عرصه حیرتزده شدهام و فکر میکنم کماکمان حیرت زده خواهم شد.
- به نظرتان انسانها از اینکه مدام صداهای تازه میشوند، دچار سردرد نمیشوند؟
دچار هیجان چرا ولی سردرد بهعنوان یک ابتلای عمومی، خیر. انسان امکانهای فوقالعادهای برای هماهنگ شدن با تحولات دارد. از این جهت، نوع انسان بیمانند است.
- گویا کمپینی برای بازگشت شما به دانشگاه علامه طباطبایی در فیسبوک شکل گرفته. اگر شرایط مهیا شود، به دانشگاه برمیگردید؟
من جایی نرفتهام که بخواهم برگردم. دانشکده علوم ارتباطات خانه همه ماست.