در اینباره با دکتر مهران کامروا رئیس مرکز مطالعات بینالملل شعبه دانشگاه جورج تاون در قطر گفتوگو کردهایم که میخوانید:
- با گذشت بیش از یک هفته از تعطیلی بخشهایی از دولت آمریکا، هنوز بین کنگره و کاخ سفید بر سر بودجه توافق حاصل نشده است. با توجه به اینکه تا حدود 10روز دیگر سقف جاری بدهی دولت آمریکا پر میشود، اگر اختلاف دوطرف حل نشود، چه اتفاقی رخ میدهد؟
هر دوطرف منتظرند ببینند آیا طرف مقابل کوتاه میآید یا نه. در 5، 6سال گذشته اوباما همواره کوشش میکرد بهطور مسالمتآمیز با جمهوریخواهان جلو برود و به همین منظور کجدار و مریز با آنان رفتار میکرد تا حدی که در بسیار ی مواقع خودش کوتاه میآمد اما این بار به دلایل راهبردی فکر میکند میتواند در این جدال با جمهوریخواهان پیروز شود. برآورد اوباما این است که اگر روی موضع خود بایستد، بهدلیل رشد بیکاری، بهدلیل کمبود خدمات دولتی و تعطیلی برخی اماکن دولتی، این امر علیه جمهوریخواهان خواهد بود.
بنابراین، بهنظر نمیرسد دوطرف به این زودی کوتاه بیایند. در یک طرف کاخ سفید و متحدان آن در کنگره و در طرف دیگر جمهوریخواهان کنگره هستند. در آمریکا، احزاب همیشه بهطور منسجم رفتار نمیکنند. بعضی اعضای کنگره بیشتر به مواضع و موقعیتهای حوزه انتخابیه خود اهمیت میدهند تا اینکه بخواهند با کاخ سفید مبارزه کنند. به همین علت، کاخ سفید فکر میکند اگر کوتاه نیاید، جمهوریخواهان بعد از چند روز تغییر موضع میدهند و دنبال بهانهای میگردد تا کوتاه بیایند.
- پیشبینی شما از فرجام کار چیست؟
معلوم نیست، چون اکنون یک رشته بدهبستانهای پشت پرده بین دوطرف در جریان است که ما به آن واقف نیستیم. تعطیل شدن برای دولت آمریکا به این شکل بسیار سنگین تمام میشود. هم در کوتاهمدت و هم در درازمدت، هزینه آن بیشتر از هزینه سر پا نگهداشتن آن در حالت عادی است.
- با توجه به بالا بودن تبعات تعطیلی دولت آمریکا، چرا اختلافات 2حزب به اندازهای بالا گرفته که توافق آنها را مختل کرده است؟ این 2حزب از قبل در مواردی مانند قانون اسلحه و مالیات نیز با هم اختلاف شدید داشتهاند.
نظام آمریکا سیستمی است که در ذات خود یک رشته تضاد دارد و اینها تضادهای ساختاری هستند که عمداً ایجاد شده است. در مواقعی که در کنگره نیروی نسبی 2حزب تقریباً یکسان است و هیچ راهی برای حل مسائل بین خودشان ندارند، از کاخ سفید کمک میگیرند. همانطور که گفتم، اوباما در دوره اول ریاست جهموری میکوشید با جمهوریخواهان کجدار و مریز رفتار کند تا کار به اینجا نکشد اما حالا وی در دوره دوم است و برایش موضوع انتخاب شدن اهمیت ندارد و میخواهد روی اصول خود بایستد و کوتاه نیاید. نکته دیگر آن است که گاه مسائلی مطرح میشود که 2حزب روی آن پافشاری میکنند. الان موضوع بیمه درمانی از این دست است که در دهههای گذشته هیچ کدام از روسای جمهور دمکرات نتوانستهاند آن را به سرانجام برسانند. بیل کلینتون در 2سال اول ریاستجمهوری خود در پی آن بود.
هیلاری کلینتون در آن زمان کوشید قانون بیمه همگانی را از تصویب کنگره بگذراند اما موفق نشد. این موضوع در چند دهه گذشته در آمریکا و برای بسیاری از آمریکاییها مهم بوده است، چون بیمه درمانی ندارند. اگر به یاد داشته باشید، در زمان کلینتون هم دولت تعطیل شد. در آن زمان نیوت گینگریچ رئیس مجلس نمایندگان بود. در آن زمان جمهوریخواهان احساس کردند در کاخ سفید ضعفی است که میتوانند روی آن دست بگذارند و به این طریق قوانین خود را بگذرانند یا جلوی قوانینی را که کلینتون میخواست تصویبکند، بگیرند.
- دلایل دوطرف برای پافشاری بر مواضع خود چیست؟
هر دوطرف موکلانی دارند که در 2قطب متفاوت اقتصادی آمریکا هستند. دمکراتها موکلانی دارند که وضع اقتصادی خیلی خوبی ندارند، بهخصوص در این دهه اخیر خیلی آسیب دیدهاند، بیکار شدهاند یا نیمه وقت کار میکنند بنابراین مشاغل آنان مشمول قانون بیمه نیست از این رو، بهخاطر موکلان خود پافشاری میکنند. از طرف دیگر موکلان جمهوریخواهان شرکتهای بزرگ، چندملیتی، متوسط یا افراد کارفرما هستند.
موکلان جمهوریخواهان میگویند هزینه بیمه سنگین است و باعث از بین رفتن مشاغل میشود. آنان هشدار میدهند اگر قرار باشد این هزینه را بدهند، از شمار کارمندان ناچارند کم کنند. از این رو، جمهوریخواهان معتقدند این قانون به اقتصاد لطمه میزند. نهایتاً این اختلافی فلسفی بین 2حزب بزرگ آمریکاست. اینکه رشد اقتصادی چگونه بهوجود میآید؛ جمهوریخواهان معتقدند رشد اقتصادی وقتی بهوجود میآید که محیط مناسب سرمایهگذاری و استخدام باشد. در مقابل، لیبرالها میگویند رشد اقتصادی مهم است، اما دولت یک رشته مسئولیت نسبت به اقشار مختلف جامعه دارد. به اعتقاد آنان، در آمریکای ابرقدرت، اینکه اکثریت مردم بیمه درمانی نداشته باشند، غیرقابل توجیه است.
- آیا در آمریکا مرجعی برای حل و فصل اختلافهایی از این دست وجود دارد؟
مرجع نهایی اکثریت دوسوم مجلس نمایندگان است. درست است که رئیسجمهور حق وتو دارد، اما اگر دوسوم نمایندگان با قانونی موافق باشند میتوانند وتوی رئیسجمهور را رد کنند. بعضی مواقع میتوان از قانونی به دیوان عالی شکایت کرد. اکنون جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان اکثریت ندارند و بلاتکلیفی حاضر ناشی از همین وضع است.