این گزارش به عبور عابران پیاده از مناطقخطکشی شدهی خیابان پرداخته بود و از خوانندگان هفتهنامهی دوچرخه خواسته بود که اگر کسی هست که برای عبور از خیابان راهش را دور میکند تا به محل خطکشی شدهی عابر پیاده برسد، برای دوچرخه بنویسد که چرا این زحمت را به جان میخرد و چهطور توانسته این عادت را در خودش شکل بدهد.
در همین زمینه یک نامه از مریم رضایی به دستمان. مریم رضایی از تهران نوشته است:
راه رفتن روی خط
من! من هنوز هم از خطکشی عابر پیاده و پلها استفاده میکنم. چرا این زحمت را به جان میخرم؟
زحمتی ندارد! دو قدم اینور و آنور که زحمت محسوب نمیشود. اما چرا؟
شاید چون آدمی هستم که با دیدن جویهایگرفتهی آب و چهرهی زشت شهر منقلب میشوم. مقرراتی عمل میکنم. شاید هم چون آدمی هستم که میخواهم رفتارهایی جدید و سالم داشته باشم، اینکار را زحمت نمیدانم.
این دسته کارها چون اساساً مفیدند، مثل یک فرشته که بر شانهات بنشیند عادت میشود. پس عادتشدنش کاری ندارد، اما برداشتن قدم اول سخت است، هی وسوسه میشوی و...! اما اگر یکبار، دودوتا چهارتا کنی، کار تمام است و تو هم یک شهروند مسئول میشوی!
ولی ای کاش عابرهای پیادهی متخلف هم جریمه شوند تا در طول سال کمتر شاهد زخمی شدن یا مرگ عابرهایی باشیم که بهخاطر عادتهای غلط آسیب میبینند یا جان خود را از دست میدهند. ای کاش!