بخش داستان این شماره‌ی مجله‌ی داستان دو داستان بلند دارد با عنوان بدو بیروت، بدو نوشته‌ی محمد طلوعی و دی‌یم پردیدی نوشته‌ی جولی اوتسکا. دیگر داستان‌هایی که در شماره‌ی سی‌ام داستان همشهری می‌خوانید، عشق به مرغ ماهی‌خوار نوشته‌ی اصغر عبداللهی، گوجه‌فرنگی و گیتار نوشته‌ی هوشنگ مرادی کرمانی و چراغی پشت یک پنجره نوشته‌ی ترومن کاپوتی است.
در بخش درباره زندگی شماره‌ی آذرماه داستان، اولین روایت را دکتر اسلامی ندوشن از حس‌وحال و شور جاری در عزاداری‌های مردم روستای محل تولدش در ماه محرم نوشته است. در ستایش جهان‌های کوچک و ساده و کامل پاسخ مصطفی مستور است به یک نامه که در آن از راز زیبایی‌های جهانی کوچک و پنهان پرده برداشته.
دیگر روایت ایرانی، اعترافی است از یاسر مالی به شباهتش با شخصیت بهلول‌وار یک واعظ با عنوان موهبت آق‌بابا. دیوید سدریس هم در آباریکلا! نسبت والدین و بچه‌ها را در دوران کودکی خودش با امروز مقایسه کرده است. آخرین روایت بخش درباره زندگی را جاسپریت سینگ نوشته است ازدردسرهای نامعمول رابطه‌ی کاری نویسنده- مترجم بین خودش و مادرش.
اولین مطلب بخش روایت‌های داستانی شماره‌ی آذرماه بخشی از گفت‌وگوی شمر و حضرت عباس(ع) براساس یکی از اولین نسخه‌های چاپ شده‌ی تعزیه است و به زبان شعر. یادداشتهای روزانه‌ی یک روضه‌خوان دوره‌ی صفوی با عنوان واقعه‌گویان مطلب بعدی این بخش است که درک انقلابی جامعه عصر مشروطه را از قیام عاشورا نشان می‌دهد.
اما بلندترین متن این شماره، پرونده‌ی مستندی است درباره‌ی زندگی فهیمه رحیمی به عنوان یکی از پرکارترین و پرفروش‌ترین رمان‌نویسان معاصر که با 4 روایت مفصل از نزدیکان او، بخش روایت‌های مستند را آغاز می‌کند. روایت‌های تصویری بخش مستند با عنوان دست‌گاه، عکس‌های مهشید نوشیروانی است از کارگران کارخانه‌ی روغن خروس‌نشان در سال 1359 و یک تجربه‌ی این شماره به روایت‌هایی با موضوع انصراف از دانشگاه اختصاص دارد با عنوان کارت شما سوراخ می‌شود.
پایان خوش داستان هم مثل همیشه با داستان‌های طنز دنباله‌داری از جین کر با عنوان چگونه بچه را تربیت کنیم و چندشنبه‌ها علوم دارید؟ از ایمان صفایی و صفحه‌ی ثابت کاریکاتورهای کامبیز درم‌بخش، داستان‌های دیدنی منتشر شده است.
سی‌امین شماره‌ی مجله‌ی داستان همشهری در 244 صفحه، بیست و نهم آبان‌ماه در کیوسک‌های روزنامه فروشی توزیع می‌گردد.
