فیلم فاخر اصطلاحی است که در نیمه دوم دهه 80 وارد ادبیات سینمایی ما شد؛ دورانی که محمدرضا جعفریجلوه، معاون امور سینمایی بود؛ مدیری که وقتی در شبکه یک سیما هم حضور داشت به مقوله تولیدات فاخر علاقه خاصی داشت.
زمانی که جعفریجلوه، مدیر گروه فیلم و سریال شبکه یک سیما بود چند پروژه عظیم را در دستور کار قرار داد که بین آنها سریال عظیم «در چشم باد» ساخته مسعود جعفریجوزانی به ثمر رسید. در آن مقطع قرار بود «راه آبی ابریشم» نیز به عنوان سریالی فاخر در شبکه یک سیما ساخته شود ولی با خروج جلوه از تلویزیون و آمدنش به سینما، ساخت این سریال منتفی شد. وقتی جعفریجلوه، معاون امور سینمایی شد کمتر پیش میآمد که در اظهارنظرهایش از سینمای ملی و فیلم فاخر سخن به میان نیاورد. با رفتن علیرضا رضاداد از بنیاد سینمایی فارابی و آمدن مجید شاهحسینی که گزینه مطلوب وزیر ارشاد دولت نهم بود، پروژه فاخر در مرحله تولید قرار گرفت. این پروژهها عبارت بودند از: « ملک سلیمان» و راه آبی ابریشم. ملک سلیمان اولین پروژه فاخر فارابی بود که قرار بود اولین قسمت از سهگانهای باشد که شهریار بحرانی در ارتباط با قصه قرآنی سلیمان نبی جلوی دوربین میبرد. فیلمبرداری ملک سلیمان در 14تیر سال 1386 آغاز شد و پس از 9ماه فیلمبرداری به پایان راه رسید.
ملک سلیمان با آنکه پروژه پرهزینهای بود در گروه بازیگرانش، چهره چندان شاخصی نداشت. امین زندگانی نقش حضرت سلیمان را بازی کرد. ملک سلیمان در دولت نهم کلید خورد ولی هنگامی آماده نمایش شد که دولت عوض شده و جواد شمقدری جای جعفریجلوه را گرفته بود. این ساخته شهریار بحرانی در بیستوهشتمین جشنواره فیلم فجر، 5 سیمرغ بلورین گرفت و وقتی در سال89 اکران عمومی شد در گیشه به کارکرد یک میلیارد و 500میلیون تومان دست یافت که تا امروز بالاترین فروش یک فیلم فاخر محسوب میشود.
راه آبی ابریشم دیگر تولید فاخر سینمای ایران در آن دوران به کارگردانی محمدبزرگنیا جلوی دوربین رفت. بزرگنیا که با فیلمهایی چون «کشتی آنجلیکا»، «توفان» و «جنگ نفتکشها» نشان داده بود در فیلمسازی روی دریا متبحر است با ترکیبی از بهترین بازیگران سینمای ایران راهآبی ابریشم را کارگردانی کرد. پروسه تولید راهآبی ابریشم هم مثل ملک سلیمان طولانی شد. راهآبی ابریشم اولین بار در بیستونهمین جشنواره فیلم فجر به نمایش عمومی درآمد و موفق شد سیمرغهای بهترین فیلم از نگاه ملی، جلوههای ویژه رایانهای و بهترین فیلمبرداری را در بخش سینمای آسیا به دست آورد. این فیلم داستان سفر 2 کشتی ناخدا سلیمان سیراف و ناخدا ادریس را روایت میکند که برای اولینبار میخواهند مالالتجاره خود را از میان دریا عبور داده و به چین ببرند. با حضور داریوش ارجمند، رضا کیانیان، بهرام رادان، پگاه آهنگرانی و عزتالله انتظامی در راهآبی ابریشم و کارگردانی استاندارد محمد بزرگنیا به نظر میرسید این فیلم بتواند در گیشه به توفیق برسد ولی در عمل چنین نشد و این فیلم دشوار فاخر با رقمی ناامیدکننده از گیشه خداحافظی کرد. پروژه سینمای فاخر در دوره جواد شمقدری نیز ادامه یافت؛ پروژههایی که اغلب آنها در آخرین سالهای مدیریت شمقدری به نتیجه رسیدند.
بیشتر پروژههای فاخر این دوران با مدیریت بنیاد سینمایی فارابی به مرحله تولید رسیدند؛ فیلمهایی که مهمترین آنها «چ» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا، استرداد ساخته علی غفاری، «فرزند چهارم» وحید موسائیان، «برلین منفی هفت» به کارگردانی رامتین لوافی، «عقاب صحرا» ساخته مهرداد خوشبخت و البته «لاله» ساخته جنجالی اسدالله نیکنژاد بودند. در سیویکمین جشنواره فیلم فجر از چند فیلم فاخر رونمایی به عمل آمد. فیلمهای عقاب صحرا، فرزند چهارم و برلین منفی هفت خیلی با استقبال مواجه نشدند و برخی رسانهها از آنچه اتلاف میلیاردها تومان بودجه سینما خوانده شد انتقاد به عمل آوردند.
فرزند چهارم از جمله فیلمهایی بود که حضورش در جشنواره با انتقادهای گستردهای همراه شد؛ این ساخته وحید موسائیان که بیشتر سکانسهایش در سومالی فیلمبرداری شد و با کلی حاشیه و اتفاق، از جمله سقوط هواپیمای حامل کارگردان و گروه فیلمبرداری در نهایت آماده نمایش شد. مهتاب کرامتی، مهدی هاشمی و حامد بهداد، بازیگران اصلی فرزند چهارم بودند؛ فیلمی که به گفته منتقدان بیش از هر چیز از فیلمنامه سست و ضعیفش دچار آسیب شده بود. فرزند چهارم در اکران عمومی نیز بسیار ضعیف عمل کرد و فیلمی میلیاردی در گیشه زیر 100 میلیون تومان فروخت.
دیگر پروژه فاخر سینمای ایران
برلین منفی هفت به لحاظ واکنشها، وضعیتش کمی بهتر از فرزند چهارم بود، فیلمی که مصطفی زمانی و همایون ارشادی به همراه تعدادی بازیگر خارجی در آن حضور یافتهاند. عقاب صحرا هم که توسط مهرداد خوشبخت کارگردانی شده اثری است که به وقایع رخ داده در صدر اسلام میپردازد. این فیلم هم در نوبت اکران به سر میبرد و به تازگی کارگردانش از اینکه عقاب صحرا در ایام محرم اکران عمومی نشده ابراز گلایه کرده است. اما مهمترین پروژه فاخری که در جشنواره پارسال به نمایش درآمد فیلم استرداد بود. این فیلم از همان ابتدای تولید با حاشیهها و نکات فرامتنی فراوانی مواجه شد. انتخاب علی غفاری که یک اکشن ضعیف و یک کمدی سخیف را در کارنامه داشت برای چنین پروژهای مهم و چند میلیاردی باعث شد استرداد از همان ابتدا با واکنشهای منفی مواجه شود. البته محسن علیاکبری، تهیهکننده فیلم با انتخاب ابراهیم حاتمیکیا به عنوان مشاور کارگردان، محمود کلاری مدیر فیلمبرداری و ایرج رامینفر طراح صحنه و لباس کوشید تا کمتجربگی کارگردان را با برگزیدن عوامل حرفهای جبران کند، ضمن اینکه حضور حمید فرخنژاد در نقش اصلی میتوانست وزن جلوی دوربین را هم سنگین کند. فیلمبرداری استرداد از اواخر بهمن90 در مسکو آغاز شد و تا اردیبهشت91، گروه در پایتخت روسیه مشغول فیلمبرداری بودند.
کار فیلمبرداری استرداد پس از 100 جلسه فیلمبرداری در اواخر تیر91 به پایان رسید. منتها همانطور که بخشی از صحنههای آغازین فیلم مجددا فیلمبرداری شده بود، سکانسهای پایانی نیز با اشکال مواجه شدند. برخی از سایتها اعلام کردند بخشهای پایانی استرداد به دلیل مغایرت با سیاستهای کشور مجددا فیلمبرداری شده است. این بخشها در آذرماه سال91 مجددا فیلمبرداری شد. استرداد در 4 کشور ایران، روسیه، لهستان و ارمنستان جلوی دوربین رفت و به گفته تهیهکنندهاش درنهایت با هزینه 5میلیارد تومان آماده نمایش شد. برخلاف بقیه تولیدات فاخر فارابی، استرداد در جشنواره فیلم فجر مورد توجه قرار گرفت. منتقدان از آن به عنوان اثری خوشساخت یاد کردند و هیأت داوران 4سیمرغ جشنواره از جمله سیمرغ بهترین فیلم را به این اثر سینمایی اهدا کردند؛ البته مورخان، سازندگان استرداد را به تحریف تاریخ متهم کردند. استرداد این روزها روی پرده سینماهاست و تهیهکنندهاش پیشبینی کرده که این فیلم حداقل 2میلیارد تومان بفروشد؛ اتفاقی که با توجه به فروش روزهای اول استرداد کمی بعید به نظر میرسد. داستان سینمای فاخر نیز با توجه به تغییر مدیریت سینما و کمبود بودجه سازمان سینمایی، کمکم به آخر خط خود نزدیک میشود. احتمالا سینمای ایران با پروژههای دولتی چندمیلیاردی خداحافظی خواهد کرد.