جنگلهای شمال کشور سالهاست که با تهدیدات مختلفی مواجه هستند اما آنچه اکنون بیش از سایر عوامل تهدیدکننده، این رویشگاهها را با خطر نابودی مواجه کرده پدیده خشکیدگی شمشادهاست. نوعی بیماری قارچی که از مدتها پیش نسبت به وقوع آن هشدار داده شده بود اکنون با شتابی دور از انتظار شمشادها را دربرمیگیرد تا آنجا که هادی کیادلیری، رئیس انجمن علمی جنگلبانی میگوید: «50هزار هکتار از تودههای شمشاد در جنگلهای شمال با سرعتی بسیار بالا درگیر نوعی بیماری قارچی شدهاند؛ بهگونهای که برخی درختان پس از چند هفته و برخی تنها پس از 7 روز به کلی خشک شدهاند.» پدیده خشکیدگی که طی 5سال باعث نابودی و تخریب یکمیلیون و 130هزار هکتار از رویشگاههای زاگرسی شد اما با پدیده خشکیدگیای که دامنگیر شمشادهای شمال شده تفاوت عمده دارد. شیوع آفتی که بلای جان شمشادها شده در سراسر جهان قدمتی کمتر از 10سال دارد. کیادلیری دلیل این مدعا را اینگونه بیان میکند:«این آفت در جنگلهای آمریکا طی سال 2012میلادی و در ترکیه نیز در سال 2010میلادی شایع شده» اما پیش از آن سابقهای از شیوع این بیماری گزارش نشده است.
سال87، شروع بیماری
بیماری قارچیای که منجر به خشکشدن شمشادهای شمال کشور شده و میشود نخستین بار از غرب رویشگاههای شمال سربرآورد و با رشدی پرشتاب به سمت جنگلهای مازندران گسترش پیدا کرد با وجود این، تمام اقدامات سازمان جنگلها و مراتع کشور برای مقابله با این پدیده منوط «به تهیه و تدوین دستورالعملهایی میشود که از سوی مدیریت آفات جنگلها و مراتع خصوصا در کانونهای آلوده به استانهای درگیر با آفات ابلاغ شده است؛ با این رویکرد که عرصهها و کانونهای بحرانی طبق برنامه زمانبندی شده توسط کارشناسان ذیربط پایش وضعیت زیستی شوند و جمعیت آفات مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.» اکنون بیش از 7ماه از عمر این دستورالعمل گذشته اما هنوز اقدام کارسازی برای مهار خشکیدگی شمشادها صورت نگرفته که اگر اقدامی شده بود آفتی که از سال 89دامن شمشادها را گرفته در کمتر از 3سال 50هزار هکتار از رویشگاههای شمشاد را با خطر نابودی مواجه نمیکرد.
سایر عوامل تهدیدکننده
علاوه بر آفت قارچی که اخیرا دامنگیر جنگلهای شمال کشور شده فرسایش خاک، استفاده بیش از حد از سموم دفع آفات و کودهای شیمیایی، جادهکشی، تغییر کاربری اراضی جنگلی ومرتعی به کشاورزی و درنهایت ویلا و مراکز تجاری و مسکونی از دیگر عواملی است که بنا به گفته دکتر محمد امینی، رئیس مرکز تحقیقات منابع طبیعی و کشاورزی استان مازندران رویشگاههای شمال کشور را تهدید میکند«قطعهقطعه کردن اراضی موروثی و تغییر کاربری و تبدیل این اراضی به ساختوسازهای تجاری و مسکونی را نیز باید به عوامل تهدیدکننده جنگل افزود.» فراتر از این، از مدتها پیش سودجویان با استفاده از شگردهای خاص، بهتصرف و تغییر کاربری اراضی جنگلی و مرتعی رنگ و بوی قانونی میدهند بیآنکه اراده جدی برای مقابله با این پدیده شوم وجود داشته باشد. در این میان، محمدتقی عموزاده، معاون حفاظت و اراضی سازمان جنگلها و مراتع کشور در گفتوگو با مهر از عزم سازمان متبوع خود برای تشدید اقدامات حفاظتی خبر میدهد: «با توجه به اینکه کشاورزان و حاشیهنشینان جنگلها و اراضی ملی کشور از روشهای مختلف برای خشکاندن و در پی آن قطع و قاچاق درختان جنگلی استفاده میکنند ضرورت حفاظت بیشتر از این مناطق بهشدت احساس میشود.»
از نظر این مقام مسئول، ضعف قوانین دربرخی مناطق، تفکیک اراضی ملی از اراضی مردم را با چالش مواجه کرده است از همین روست که در بسیاری از موارد سودجویان برای تصرف و تجاوز به اراضی ملی سعی میکنند با روشهای مختلف پوشش گیاهی این مناطق را حذف و بهتدریج اراضی خود را گسترش دهند.
«کَتزنی» متداولترین روش برای از بین بردن درختان جنگلی است که طی آن، پوست دور درخت کنده میشود و پس از مدتی بهدلیل خشک شدن آوندها، عملیات رشد و نمو متوقف و در پی آن، درخت به کلی نابود میشود و در نتیجه زمینه قاچاق چوب و در نهایت تغییر کاربری اراضی و زمینخواری را فراهم میکند.
معاون حفاظت و امور اراضی سازمان جنگلها از شیوههای دیگری هم برای خشکاندن درختهای جنگلی خبر میدهد: «اسیدپاشی روی تنه برای خشکاندن درخت و قاچاق چوب آن در برخی مناطق مانند جنگل نور گزارش شده است»؛ شیوهای که به گفته عموزاده هنوز مسئولان منطقه آن را تأیید نکردهاند اما سازمان جنگلها آن را پیگیری میکند و با همین رویکرد، از اولویتهای نخست سازمان جنگلها و مراتع، احداث پاسگاه حفاظتی در ورودی روستای افراسیاب کلا در جنوب پارک جنگلی نور است؛ اقدامی که باعث افزایش حفاظت از جنگلهای منطقه میشود.
کمربند حفاظتی از دیگر اقداماتی است که در دستور کار سازمان جنگلها و مراتع قرار گرفته است؛ راهکاری که به شیوههای مختلف اعمال میشود؛ «کاربردیترین نوع آن حفر کانال بین اراضی ملی و اراضی مردم است که در مناطق بحرانی تصرف و قاچاق در جنگلهای شمال از این روش استفاده میشود.» عموزاده ضمن بیان این مطلب از ایجاد نوار سبز بهعنوان یکی دیگر از روشهای حفاظتی یاد میکند: «با استفاده از درختان سوزنی برگ، مرزی میان اراضی ملی و اراضی مردم ایجاد میشود که میتواند در کاهش تصرف و قاچاق درختان در سایر گلوگاهها مؤثر واقع شود.»