به گزارش همشهری، در بخشی از این مراسم محسن عربخالقی دبیر شبهای شعر انقلاب با بیان اینکه شعر انقلاب اسلامی شاخهای از شعر اهلبیت(ع) است، افزود: در مجموع برگزاری این مراسم در 6استان حدود 180شاعر آیینی و انقلابی به شعرخوانی پرداختند که از این تعداد، 30نفر شاعر زن و 15شاعر اهل سنت درباره انقلاب تازهترین سرودههای خود را خواندند.
مقایسه شعر قبل و بعد از انقلاب
محسن مومنی شریف رئیس حوزه هنری در ابتدای مراسم ضمن خوشامدگویی به حاضران در سخنانی کوتاه گفت: یکی از ویژگیهای سبک ادبی انقلاب اسلامی رویکرد مردمی آن است و این مسئله را با نگاهی به دوره قبل از پیروزی انقلاب اسلامی میشود دید. ادبیات در سالهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی هیچ نسبتی با مردم نداشت و هیچ اهمیتی به آنها نمیداد امروز اما وضعیت ما تغییر کرده و باید برای این موضوع قدردان و شاکر باشیم.
در ادامه حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی با اشاره به حضور خود در شبهای شعر گوته در مهرماه سال 57 افزود: اگر اشعار آن محفل را با اشعار امروز مقایسه کنید، خواهید فهمید که انقلاب اسلامی چه تحولی در ادبیات ایجاد کرده است. با هر تحول اجتماعی عمیق و ریشهدار یک تحول در حوزه زبان و ادبیات ایجاد میشود. من جزو کسانی هستم که تحول در شعر و ادبیات را در پی انقلاب اسلامی کاملا شهود کردهام. اگر دوست دارید بدانید وضعیت شعر در ایران به برکت انقلاب اسلامی چه تغییری کرده و به کجا رسیده، باید مجله فردوسی سالهای قبل از پیروزی انقلاب را بگیرید و مطالعه کنید. وی در پایان از انتشار مجلهای با عنوان ادبیات انقلاب اسلامی خبر داد که شماره اول آن تا 22بهمن بهدست علاقهمندان میرسد.
تقدیر از سبزواری و 2 شاعر جوان
تقدیر از حمید سبزواری به پاس یک عمر فعالیت در عرصه شعر انقلاب اسلامی و خلق آثار ماندگار در این عرصه و تجلیل از حامد عسکری و محمدمهدی سیار 2 شاعر جوان از دیگر بخشهای مراسم پایانی دومین دوره شبهای شعر انقلاب بود. ضمن اینکه شعرخوانی بیابانکی با موضوع پایداری جانبازان دفاعمقدس و غزلخوانی عاشقانه بهمنی با استقبال حاضران در این مراسم روبهرو شد. بهمنی شعری خاطرهانگیز با مطلع «تا گل غربت نرویاند بهار از خاک جانم» خواند که سالها پیش با صدای پرویز پرستویی و در آلبومی از زندهیاد مرحوم ناصر عبداللهی اجرا شده بود. «به قدر خنده و اشکی غزل بخوان با من» مصرع نخست از آخرین بیت شعری بود که قزوه برای حاضران قرائت کرد و نظری جوان هم شعری خواند با مطلع «ما گشتهایم، نیست، تو هم جستوجو نکن/ آن روزها گذشت، دگر آرزو مکن». بیتردید پرشورترین شعر محفل از آن بیابانکی بود که با تشویق پیاپی مخاطبان بدرقه شد؛ آنجا که گفت: «دور تا دور حوض خانه ما پوکههای گلوله گل داده است/ پوکههای گلوله را آری پدر از آسمان فرستاده است، عید آن سال حوض خانه ما گل نداد و گلولهباران شد/ پدرم رفت و بعد 8 بهار پوکههای گلوله گلدان شد، پدرم تکهتکه هر چه که داشت رفت همراه با عصاهایش/ سال پنجاه و هفت چشمانش سال هفتادوپنج پاهایش، پدرم کنج جانماز خودش بینیاز از تمام خواهشها/ سندی بود و بایگانی شد کنج بنیاد حفظ ارزشها، روی این تخت رنگ و رو رفته پدرم کوه بردباری بود/ پدر مرد من به تنهایی ادبیات پایداری بود.»