او که بسیار بهخود اطمینان دارد در این سخنرانی در آوریل 2012 گفت: ترکیه به هدایت بادهای تغییر در خاورمیانه ادامه میدهد و رهبر خاورمیانه باقی خواهد ماند. داوود اوغلو گفت که از خیابانهای قاهره تا طرابلس و بیروت و از بیتالمقدس تا تونس، ترکیه بهعنوان کشوری که ظرفیت تعیین آینده منطقه را دارد مورد تحسین قرار میگیرد. وزیرخارجه ترکیه همچنین تأکید کرد: همه به ترکیه برای تعیین نظم آینده منطقه مبتنی بر صلح و برادری چشم دوختهاند. مهم نیست که دیگران چه میگویند، رهبر و سخنگوی این نظم جدید در منطقه ترکیه است.
اما همه این حرفها اکنون به تاریخ پیوستهاند. امروز با پیشرفت تحولات منطقه، میتوان دریافت که چنین سخنانی چقدر برای ریاض، قاهره و تهران آزاردهنده بودهاست چون هر کدام از اینها دنبال پیشبرد برنامههای خود در منطقه بودهاند. داووداوغلو وقتی این سخنان را میگفت اصلا بهاحتمال اینکه قدرتهای اسلامی دیگر هم در تلاش برای شکلدادن به خاورمیانه براساس دیدگاه خودشان هستند نبوده، رویکرد سادهانگارانه او مبتنی بر این فرضیه اشتباه بوده که خاورمیانه باید اسلامی باشد و رهبرش هم ترکیه.
سادهلوحانهبودن چنین تفکری امروز کاملا معلوم شده زیرا جنگ سوریه نهتنها ترکیه و ایران را در مقابل هم قرار داده بلکه بادهای جنگ سرد را میان عربستان و ایران به راه انداخته و فضایی را ایجاد کرده که نه رجب طیب اردوغان نخستوزیر پیشبینی میکرد نه داووداوغلو.
کودتای نظامی علیه مصر، ترکیه را در مقابل عربستان قرار داد و برنامههای داووداوغلو را بیشتر از قبل بر باد داد. عربستان برای همه روشن کرده که میخواهد برای بهدست آوردن رهبری منطقه رقابت کند. آنکارا و ریاض در نگاه اول در ماجرای سوریه در یک جبهه قرار دارند و بهنظر میرسد که هر دو بهدنبال برکناری بشاراسد هستند. هر دو تلاش میکنند وانمود کنند که مردم سوریه بهدنبال مجازات اسد هستند. هر دو هم به مخالفان مسلح دولت سوریه و حتی جهادیها کمک میکنند و سلاح میدهند اما اکنون معلوم شده که عربستان و ترکیه برنامهها و انگیزههای خود را برای این کار دارند. همچنین بهنظر نمیآید که این دو درباره نوع دولتی که در آینده و بعد از اسد روی کار میآید توافق نظر داشتهباشند. هر دو میخواهند که دولت بعدی اسلامی و سنی باشد اما این همه ماجرا نیست.
عربستان در سیاستهای داخلیاش و همچنین در سیاستش در قبال مصر نشان داده که علاقهای به دمکراسی ندارد. همچنین نشان داده که اسلامگراهای متحد با اخوانالمسلمین را تهدید میداند. به همینخاطر از ارتش مصر حمایت میکند. موضع سعودیها البته متضاد و متناقض است؛ از یک طرف از پیکارجویانی که با اسد میجنگند حمایت میکند اما هدفش در ماجرای سوریه روشن نیست. عربستان بهدنبال کاهش نفوذ ایران در سوریه و نقاط دیگر است و در حال حاضر تنها راه این کار را تقویت جبهه مخالف اسد و جهادیها میداند.
ریاض میخواهد که جلوی گسترش نفوذ اخوانالمسلمین را در منطقه بگیرد و حالا که مصر الگویی در این زمینه ارائه داده این بهترین فرصت است. اگرچه ریاض میخواهد که دولتی سنی در سوریه سر کار باشد اما نمیخواهد که این دولت یک دولت منتخب دمکراتیک آنطور که آنکارا میخواهد باشد. نظر افکار عمومی در خاورمیانه نسبت به حکومتهای نفتی عربی نظری همراه با نارضایتی است و اینکه باید سرنگون شود. مخالفان اردوغان که البته شامل سعودیها هم میشوند، میگویند که علاقه و تأکید او بر دمکراسی، حقیقی نیست و با نگاه به دمکراسی اکثریتی است. آنها میگویند که اردوغان بهدنبال دیکته کردن الگوی خودش از دمکراسی در خاورمیانه است و این در نهایت به سود اخوانیها تمام میشود. اردوغان همچنین در داخل ترکیه با اعمال سیاستهای اقتدارگرایانه و بدون تحمل و مدارای مخالفان، اعتبار خود را زیر سؤال بردهاست. او در سوریه و مصر نقش یک سیاستمدار اخلاقگرا را ایفا میکرد اما در داخل، طور دیگری بود. خودداری عربستان از پذیرفتن کرسی عضویت در شورای امنیت بعد از انتخاب شدن به این جایگاه، راهی برای اعتراض ریاض به رویکرد سازمان ملل در قبال سوریه بود، این در حالی است که عربستان در داخل با اقلیت شیعه خود با خشونت و سرکوب رفتار میکند.
اما بدترین گزینه برای ریاض این است که ترکیه با تکیه بر صندوق رأی در امور داخلی کشورهای دیگر منطقه وارد شود و برایشان از دمکراسی و موهبتهایش بگوید؛ کاری که برای مدتی در مصر انجام داد. عربستان خواستار آن است که نفوذ ترکیه در خاورمیانه به حداقل برسد. در این میان ترکیه در مقابل حمایت سعودیها از ارتش مصر، سکوت کرد. این سکوت به این دلیل بود که نمیخواست در مقابل اعراب خود را در انزوا نشان دهد. حمایت اعراب به رهبری عربستان از ارتش مصر، میخی بر تابوت آرزوهای داووداوغلو برای رهبری در خاورمیانه بود. در 3 سال گذشته بسیاری از امور براساس پیشبینی آنکارا پیش نرفتهاست. اردوغان و داووداوغلو با دقت اخبار اخیر درباره دیدار معاون وزیر دفاع عربستان با مقامات اسرائیلی را دنبال میکنند. تغییر در روابط میان تهران و واشنگتن، عربستان و اسرائیل را در مقابل دشمنی به نام ایران نزدیک کردهاست.
نزدیک شدن عربستان و اسرائیل در این شرایط برای ترکیه دشوار است. هر چیزی که موضع ایران را تقویت کند، باعث آزار عربستان میشود. به همینخاطر با هر راهحلی برای حل بحران سوریه مخالفت میکند. عربستان میداند که فعلا حکومت اسد دست نخورده باقی میماند؛ این یعنی تحقق خواسته ایران.
برای ترکیه هم این وضعیت چندان مساعد نیست. اکنون ترکیه خود را در خاورمیانهای میبیند که پر از رقبای سرسخت است نه دوستان خیرخواه.
المانیتور