حملات انتحاری در عراق، جنگ سوریه، درگیریهای افغانستان و پاکستان و انفجارهای لبنان و نقاط دیگر، روزهای مرگباری را برای جهان رقم زد. این گزارش نگاهی دارد به مهمترین انفجارها و ترورهای مرگباردر سالی که گذشت.
لبنان در پی حوادث تروریستی و انفجارهای پیاپی رخ داده در این کشور، سال پرالتهابی را پشتسر گذاشت. انفجارهایی که تقریبا به سبک خشونتهای رایج و متداول در عراق اتفاق افتادند. اوج ناآرامیهای لبنان در ماههای نوامبر و دسامبر(آبان و آذر) و 2 انفجار خونین در نزدیکی سفارت ایران بود. لحظاتی بعد از این حمله تروریستی، انفجار دیگری در یکی از مناطق شیعهنشین بیروت رخ داد. این دو انفجار که نخستین نمونه از حملات همزمان به سفارتخانههای خارجی بعد از جنگ داخلی لبنان در فاصله سالهای 1975 تا 1990میلادی بودند، نشان داد که چطور حوادث و درگیریهای داخلی سوریه منجر به بحرانی شدن و ناآرامی اوضاع لبنان شده و عواقب ناگواری برای ثبات و امنیت این کشور در پی دارند. گروههای سلفی تندروی وابسته به القاعده که در سوریه مشغول جنگ با ارتش هستند، مسئولیت انفجارها و ترورهای لبنان را بهعهده گرفتهاند. آنها رسما اعلام کردهاند که انتقام شکستهایشان از ارتش سوریه و حزبالله لبنان در خاک سوریه را در خاک لبنان میگیرند. در ادامه این خشونتهای بیپایان، درماه دسامبر(آذر) هم 2 شخصیت مهم سیاسی ترور شدند تا پاییز بیروت بیش از هر زمان دیگری رنگ خون بهخود بگیرد.
بمبگذاری مقابل سفارت ایران در بیروت
روز نوزدهم نوامبر(28 آبان) وقوع 2 بمبگذاری انتحاری مقابل سفارت ایران در جنوب بیروت و از مناطق شیعهنشین این شهر، شهادت 23نفر ازجمله حجتالاسلام و المسلمین ابراهیم انصاری رایزن فرهنگی ایران و زخمی شدن 146تن را درپی داشت. این انفجارها درست مقابل در ورودی سفارت رخ دادند. نخستین انفجار توسط فردی که سوار بر یک موتورسیکلت یا پیاده بوده صورت گرفت. به محض اینکه مردم به محل انفجار هجوم بردند، یک خودروی سواری در فاصله 2ساختمان آن طرفتر از محل سفارت ایران منفجر شد. زمان وقوع انفجارها از یکدیگر 2 دقیقه اعلام شدند. 6 ساختمان در این محل و درهای ورودی سفارت در پی این انفجارها آسیب دیدند ولی به ساختمان سفارت آسیب چندانی وارد نشد. گردان عبدالله عزام، از گروههای سلفی وابسته به القاعده مسئولیت این انفجار را برعهده گرفته و دلیل آن را واکنش به کمک ایران و حزبالله به ارتش سوریه اعلام کرد. عاملان این حمله انتحاری هم 4روز بعد از وقوع این انفجارها توسط پلیس لبنان شناسایی شدند. روز 30دسامبر(9 دی) ماجد الماجد، فرمانده سعودی گروه تروریستی عبدالله عزام در لبنان به اتهام دست داشتن در این حمله دستگیر ولی چند روز بعد به طرز مشکوکی خبر مرگش در زندان اعلام شد. برخی منابع لبنانی گفته بودند که او از بندر بن سلطان، رئیس سازمان اطلاعات عربستان سعودی دستور میگرفته. او درزمان دستگیری از شرایط جسمی خوبی برخوردار نبود و علت مرگش هم بیماریهای مزمن او اعلام شدهاند. البته خیلیها در زمان دستگیری ماجد نسبت بهاحتمال حذف او هشدار داده بودند. زیرا زنده ماندن او و اطلاعاتی که در بازجوییها ارائه میداد، میتوانست برای بعضی قدرتهای منطقه و حامیان مالی و تسلیحاتی این گروه خطرناک باشد. انگشت اتهام درباره مرگ مشکوک این مهره تروریستی در لبنان، به سوی عربستان سعودی نشانه رفتهاست.
محمدبها شطح؛ وزیر سابق دارایی لبنان
ترور محمدبها شطح، وزیرسابق دارایی لبنان و یکی از نزدیکترین مشاوران سعد حریری ازجمله حوادث مهم سیاسی لبنان در سالجاری بود. در روز 27دسامبر(6 دی) وقوع یک انفجار مهیب در اتومبیلی در مرکز شهر بیروت موجب کشته شدن 8 نفر ازجمله او شد. ظاهرا شطح هدف اصلی این حمله تروریستی بود. شطح را یکی از نزدیکان جریان سیاسی حریری میدانستند ولی او همواره هرگونه گرایشی به جناحهای سیاسی را تکذیب کرده بود. او در سال 1983 صاحب موقعیتی در صندوق بینالمللی پول شد و سپس در فاصله سالهای1997 تا 2000بهعنوان سفیر لبنان در آمریکا فعالیت کرد. سپس بار دیگر به صندوق بینالمللی پول بازگشته و تا سال2005 در این سازمان باقی ماند. بعد از ترور رفیق حریری نخستوزیر سابق لبنان، به کشورش بازگشته و مشاور ارشد فواد سینیوره، نخستوزیر وقت لبنان شد. سپس در جولای سال2008 به سمت وزیر دارایی دولت لبنان انتخاب شده و تا نوامبر سال2009 در این سمت باقیماند. از آن تاریخ تا ژانویه 2011 او سمت مشاور سعد حریری در سیاست خارجی را برعهده داشت.
حسان اللقیس؛ فرمانده ارشد حزبالله لبنان
حسان اللقیس از فرماندهان ارشد حزبالله لبنان روز چهارم دسامبر(13 آذر) مقابل منزل مسکونیاش در بیروت ترور شده و به شهادت رسید. او از کارشناسان فنی حزبالله بود و یکی از فرزندانش هم در جنگ 33روزه حزبالله لبنان با رژیم صهیونیستی در سال 2006به شهادت رسیده بود. ترور او در پارکینگ منزل مسکونیاش در بیروت با اسلحه مجهز به سیستم صدا خفهکن توسط گروهی ناشناس صورت گرفت. گلوله از فاصلهای نزدیک به سرش شلیک شده بود و حسان اللقیس ساعاتی بعد از انتقال به بیمارستان به شهادت رسید. او در سال1980 به حزبالله لبنان پیوسته و یکی از افراد نزدیک به حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله بود. مسئولیت ترور وی را یکی از گروههای وابسته به گردان عبدالله عزام شاخه نظامی القاعده در لبنان برعهده گرفت اما حزبالله، رژیم صهیونیستی را مسئول این ترور معرفی کرد.
عراق؛ هرماه هزار کشته
تداوم انفجارهای روزانه در عراق باعث شده که میزان تلفات و مجروحان ناشی از این حوادث با اختلافی فاحش نسبت به آمار ثبت شده در سال2008، به مرز 9هزار نفر نزدیک شود. این بالاترین آمار ثبت شده قربانیان از زمان شروع درگیریهای داخلی در این کشور است که شهروندان عادی و همچنین نیروهای پلیس محلی را شامل میشود. دولت بغداد هنوز نتوانسته راهحلی برای از بین بردن ریشه خشونتهای داخلی که عراق را به یک جهنم واقعی تبدیل کرده، پیدا کند و همین موضوع موجب شد که عراق امسال یکی از پرمخاطرهترین کشورهای منطقه خاورمیانه نام گیرد. گروههای تروریستی وابسته به القاعده در اکثر مناطق این کشور فعال بوده و روزانه در حملات انتحاری، تیراندازی یا انواع دیگر درگیریهای نظامی، مردم بیگناه و اعضای ارتش و پلیس را میکشند. همین امر درگیریها و خشونتهای خونین در این سرزمین را به بیشترین حد ممکن در 5سال گذشته رسانده و این کشور را در آستانه جنگی داخلی قرار داده است. در بین چهرههای سیاسی که امسال حین این درگیریها ترور شدند، یک قاضی و فردی که گفته میشد فرد شماره 2 القاعده در استان انبار است، به چشم میخورند.
احمد ابراهیم الکبیسی؛ رئیس شورای دادستانی فلوجه
ترور قاضی معروف احمدابراهیم الکبیسی، رئیس شورای دادستانی کل فلوجه یکی از ترورهای سیاسی عراق بود که روز هفدهم آوریل(28 فروردین) رخ داد. مهاجمان با سلاحهای مجهز به صداخفهکن از داخل خودرویی، قاضی شناخته شده این منطقه را در نزدیکی منزلش واقع در محله الجمهوریه در مرکز فلوجه هدف قراردادند. هیچ گروه مشخصی مسئولیت ترور او را برعهده نگرفت. فلوجه و رمادی که در استان انبار عراق واقع شدهاند، از مدتها پیش شاهد حملات تروریستی و درگیریهای شدیدی بوده و با اینکه نیروهای امنیتی عراقی در این منطقه حضوری گسترده داشتهاند اما عملیات تروریستی زیادی در این بخش از خاک عراق رخ داده است. تابستان گذشته هم درگیریهای خونین میان نیروهای دولتی و گروههای وابسته به القاعده در فلوجه به کشتهشدن مردشماره 2 این گروه در استان انبار منجر شد. او که در پی وقوع انفجاری همراه با 30نفر دیگر کشته شد، پنجمین فرد از رهبران القاعده بود که با حمله نیروهای امنیتی عراق کشته شد. القاعده عراق و گروه داعش علیه دولت عراق فعالیتهای زیادی انجام داده و فلوجه را به پایگاه اصلی خود در این کشور تبدیل کرده است. درگیریهای نیروهای امنیتی عراق با گروه القاعده در فلوجه عامل بروز خونینترین انفجارهای تاریخ این منطقه طی چندماه اخیر بودهاند.
ریاض السعد؛ بنیانگذار ارتش آزاد سوریه
سوم اکتبر(11 مهر) ریاض السعد، فرمانده ارتش آزاد سوریه و از مخالفان دولت بشار اسد در منطقه ربیعه ترور شد. او یکی از افسران پیشین ارتش سوریه بود که بنیانگذار ارتش آزاد سوریه(یکی از گروههای مسلح مخالف دولت) نام گرفت. السعد روز چهارم جولای2011 ( 13 تیر 90)از ارتش سوریه جدا شده و در تاریخ بیستونهم همانماه ارتش آزاد سوریه را تاسیس کرد. سپس به ترکیه رفت و فرماندهی عملیات ارتش آزاد را از این کشور دنبال میکرد. او درماه مارس 2013 در پی یک انفجار یکی از پاهایش را هم از دست داده بود. ابتدا تصور میشد که او در حمله ارتش سوریه کشته شده است اما بعدها معلوم شد که کشتن او در درگیری میان گروههای مسلح مخالف صورت گرفته و این بخشی از تنشها میان ارتش آزاد و گروههای وابسته به القاعده در میدان جنگ سوریه است.
حکیمالله محسود؛ رهبر طالبان پاکستان
روز اول نوامبر(10 آبان) حکیمالله محسود، رهبر طالبان پاکستان همراه با گروهی از نزدیکانش در پی بمباران یک منزل مسکونی و یک خودرو توسط هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی در وزیرستان شمالی کشته شد. این حمله بعد از اجلاس شورای مرکزی طالبان به ریاست وی در مورد مذاکره با دولت پاکستان صورت گرفت. از آنجا که پیشتر در حملاتی مشابه، نیروهای پاکستانی کمک زیادی به آمریکاییها کرده بودند، در پشت پرده این حمله هم ردپای دولت پاکستان به چشم میخورد. حکیمالله محسود در سال2004 بهعنوان سخنگوی شورای رهبری طالبان پاکستان انتخاب شد. محسود در آگوست2009 بعد از کشتهشدن رهبر وقت طالبان پاکستان به جانشینی او برگزیده شد و از همان زمان افبیآی برای کشتن یا هرگونه اطلاعاتی که منجر به دستگیری وی شود، مبلغ 5میلیون دلار جایزه تعیین کرد. او پیش از ترور یکبار در سال2010 در حمله یک پهپاد آمریکایی بهشدت زخمی شده و در سال2011 هم از یک حمله مشابه دیگر جان سالم به در برده بود. محسود با گروه القاعده و طالبان و بسیاری از گروههای افراطی پاکستانی در ارتباط نزدیک بود. مقامات امنیتی پاکستان اعلام کرده بودند که او در ژانویه 2012 در پی حمله هواپیماهای بدونسرنشین آمریکایی کشته شده اما طالبان پاکستان این خبر را تکذیب کرد. سرانجام خبر مرگ او در نخستین روزماه نوامبر سال 2013 توسط هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی تأیید شد.
محمد براهمی؛ نماینده مجلس مؤسسان تونس
محمد براهمی، دبیرکل جنبش الشعب و دبیرکل سابق جنبش مردمی این کشور در روز بیستوپنجم جولای( 3 مرداد) بیرون از منزل و مقابل چشم همسر و فرزندانش توسط 2مرد موتورسوار ترور شد. مهاجمان 14گلوله به سوی او شلیک کردند و براهمی یک روز بعد در بیمارستان جان سپرد. ترور او بعد از قتل شکری بلاید از رهبران مخالفان تونس در فوریه سال گذشته رخ داد. هر 2نفر آنها عضو ائتلاف چپگرایان تونسی بودند. برای قتل او از همان سلاحی که در ترور بلاید بهکار رفته بود، استفاده شد. براهمی از مخالفان عادیسازی روابط تونس با رژیمصهیونیستی محسوب میشد و کمتر از یکماه پیش از ترورش در دیدار اعضای حزب الشعب با نخستوزیر تونس، از قطعشدن روابط تونس با سوریه انتقاد کرده و خواستار از سرگیری روابط 2 کشور شده بود. ترور او موجی از ناآرامیها را در تونس درپی داشت و مردم در اعتراض به کشتهشدن او علیه دولت دست به تظاهرات و تحصن زدند. گروهی از نمایندگان مجلس مؤسسان هم در واکنش به این اقدام از سمت خود استعفا کرده و خواستار منحل شدن مجلس شدند.
حملات تروریستی به مدارس نیجریه
حمله روز بیستونهم سپتامبر (7 مهر)گروه بوکوحرام به یک مرکز آموزشی در ایالت یوبه در شمالشرقی نیجریه منجر به کشتهشدن 50دانشآموز شد. در زمان حمله مهاجمان، دانشآموزان در خوابگاه مشغول استراحت بودند. این مدرسه در چندکیلومتری یک مرکز آموزشی دیگر در شهر داماتورو قرار داشت که پیشتر مورد حملهای مشابه قرار گرفته بود اما با وجود هشدارهای مقامات دولتی، تدابیر امنیتی لازم در این مدرسه رعایت نشده بود. خیلی از مدارس این ایالت بعد از حادثهای که درماه جولای در داماتورو رخ داد، بسته شدند. در جریان آن حمله 42دانشآموز زندهزنده در آتش سوختند.
شمالشرقی نیجریه از مدتها پیش با حملات متعدد گروه بوکوحرام روبهرو بوده که طی ماههای اخیر حملات گستردهای علیه مدارس تدارک دیدهاند. گروه بوکوحرام که بهمعنای تحصیل حرام است یک گروه مسلح و تندروی نیجریهای و از وابستگان به طالبان و القاعده است که خواهان تعطیلی تمامی مدارس نوین در این کشور شده و با اینکه ارتش نیجریه دست به مبارزات شدیدی علیه آنها زده، تاکنون صدها نفر را در نیجریه به قتل رسانده اند. در شمال نیجریه قوانین شریعت اسلامی از سال2000 اجرا میشوند ولی بوکوحرام و گروه طالبان نیجریه میخواهند اجرای این قوانین را به تمامی ایالتها تحمیل کنند. گروه بوکوحرام از گروهها و فرقههای مختلفی که اهداف گوناگونی را دنبال میکنند، تشکیل شده است. این حملات درحالی رخ دادند که دولت نیجریه اواسطماه می در 3 ایالت شمال شرقی این کشور حالت فوقالعاده اعلام و هزاران سرباز را در شهرهای این ایالتها مستقر کرده بود. از سال2010 میلادی تاکنون بیش از 1700دانشآموز نیجریهای در پی این حملات کشته شده و دهها مدرسه در این کشور درپی خشونت گروههای تندرو در آتش سوختهاند.
حملات تروریستی به مدارس نیجریه
روز بیستویکم سپتامبر(30 شهریور) تروریستهای گروه الشباب به مرکز تجاری وست گیت در نایروبی حمله کردند. این یورش که تا روز بیستوچهارم همانماه ادامه داشته و با گروگانگیری همراه بود، دستکم 72کشته شامل 61شهروند عادی، 6 سرباز کنیایی و 5 نفر از اعضای مهاجمان را درپی داشت. البته تمامی افراد مهاجم در این حادثه جان خود را از دست دادند. در تیراندازیهای بیوقفهای که طی چند روز در این مرکز تجاری رخ داد، بیش از 200 نفر هم زخمی شدند. شاهدان عینی حاضر در محل گفتند که مهاجمان در زمان حمله فریاد میزدند که غیرمسلمانان هدف اصلی گلولههای آنها خواهند بود. گروه الشباب که مسئولیت این حمله را برعهده گرفت، اعلام کرد که پیش از این حادثه در رابطه با ضرورت خروج نیروهای خارجی از خاک این کشور به مقامات کنیایی هشدار داده بود. الشباب یک گروه سومالیایی است که در اواخر سال 2011 هشدارهایی مبنی بر تدارک حملاتی در کنیا با هدف انتقامگیری از اعزام نیروهای کنیایی به سومالی و مخالفت با شکلگیری اسلام در این سرزمین داده بود. یک هفته پیش از این حمله و یکماه بعد از هشدارهای سازمان ملل متحد در رابطه با احتمال وقوع این حادثه، پلیس کنیا از خنثی کردن یک حمله بزرگ بعد از دستگیری 2 بمبگذار انتحاری خبر داده بود. بعد از حمله به مرکز تجاری، یک سناتور نایروبی مدعی شد که در مورد احتمال بروز این حمله از 3ماه پیش هشدار داده بود. مقامات کنیایی بارها این گروه را متهم به حمله به کلیساها یا نیروهای امنیتی کنیا کرده بودند. این گروه سومالیایی در سال2010 در اوگاندا نیز حملهای تروریستی را تدارک دیده و موجب کشته شدن 80 نفر حین تماشای یک بازی جامجهانی شده بود. اوگاندا هم همچون کنیا نیروهای خود را برای کمک به دولت سومالی به این کشور اعزام کرده بود.
پاکستان و جهنمی که تروریستها راه انداختند
در سالی که گذشت پاکستان صحنه کشتار بود. بیشترین حملات انتحاری مرگبار در شهرهای پیشاور و کراچی و با هدف گرفتن شیعیان صورت گرفت. گروههای افراطی ضدشیعه به هر شیوه ممکن که قربانی بیشتری بگیرد، دست به حمله علیه مردم بیگناه میزنند. از بمبگذاری در اتوبوس زائران، مردم عادی و حتی کودکان تا حمله به مساجد شیعیان. شیعیان پاکستان در سالی که گذشت بارها با برگزاری تحصن و اعتراض و حتی با قراردادن اجساد قربانیان این حملات در خیابان، خواستار تأمین امنیتشان توسط ارتش پاکستان شدند اما این حملات همچنان ادامه دارد.
در سالی که گذشت همچنین خارجیها در پاکستان از حملات گروههای افراطی در امان نبودند. 9 کوهنورد خارجی در جریان حمله نیروهای طالبان پاکستان در روز بیستوسوم ژوئن(2 تیر) جان خود را از دست دادند. این اتفاق در منطقه نانگا پاربات پاکستان رخ داد و گروهی ضدشیعه موسوم به جندالحیفا که به طالبان پاکستان مرتبط است، مسئولیت این حمله را برعهده گرفت و آن را اقدامی در جهت تلافی کشته شدن معاون رهبر این گروه در جریان حمله یکی از هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی در این کشور درماه می اعلام کرد. افراد مسلح این گروه با ورود به هتل محل استقرار این افراد 9توریست خارجی شامل 5 اوکراینی، 3 چینی و یک روسی و یک فرد بومی را با شلیک گلوله به قتل رساندند. این کوهنوردان برای سپری کردن تعطیلات خود به این منطقه رفته بودند. ظاهرا ضاربان با ربودن 2 راهنمای کوهنورد توانستند محل استقرار این توریستها را کشف کنند. مهاجمان به هتل این افراد وارد شده و سپس آنها را به مکان دیگری منتقل کردند. بعد از شناسایی تکتک اعضای گروه، از افراد پاکستانی با مذهب سنی خواسته شد تا محل را ترک کنند و به توریستهای خارجی و راهنمای پاکستانی شیعه آنها شلیک شد. این اتفاق در یکی از آرامترین مناطق پاکستان رخ داد و بلافاصله بعد از حادثه رئیس پلیس این منطقه را از سمت خود برکنار کردند. این گروه در فوریه 2012 هم به اتوبوسی در منطقه کوهستانی شلیک کرده و 18مسافر شیعه آن را کشتند.
افغانستان، جنگ تمام نشده است
در سالی که گذشت شهرهای مختلف افغانستان همچنان صحنه حملات انتحاری و غیرانتحاری طالبان بود. ساختمانهای دولتی ازجمله حتی کاخ ریاستجمهوری، سفارتخانههای خارجی، مقرهای ارتش و پلیس و مردم عادی، هدف حملات طالبان قرار گرفتند. مهمترین حمله، انفجاری بود مقابل یک رستوران محل رفتوآمد غربیها در شهر کابل که در دیماه گذشته روی داد. در این حمله 2مقام سازمان ملل و نماینده صندوق بینالمللی پول و چند خارجی و افغان دیگر کشتهشدند. در این سال همچنین ارتش و پلیس افغانستان هدف بیشترین حملات طالبان قرار گرفتند.
2 انفجار در ماراتن بوستون
وقوع 2 انفجار در جریان ماراتن بوستون در آمریکا در روز پانزدهم آوریل( 26 فروردین) بزرگترین حمله تروریستی رخ داده در یک سال اخیر در ایالات متحده بود. این انفجارها در خیابان بویلستون نزدیک میدان کاپلی و در چند قدمی خط پایان مسابقه رخ داده و به کشته شدن 3 نفر و زخمیشدن 178نفر دیگر منجر شد. انفجارها تقریبا 2ساعت بعد از اینکه نفرات اول تا سوم ماراتن از خط پایان عبور کرده بودند، در فاصله 170متر از یکدیگر و با فاصله زمانی 12ثانیهای رخ داد. روز 19آوریل، افبیآی با بررسی تصاویر تلویزیونی، 2 برادر چچنی را به نامهای جوهر سارنایف 19ساله و تیمورلنگ سارنایف 26ساله بهعنوان مظنونان اصلی این حادثه معرفی کرد. تعقیب و گریز این 2 با نیروهای پلیس در شبانگاه همان روز در نزدیکی بوستون منجر به کشتهشدن یکی از آنها و دستگیری نفر دوم شد. دولت چچن هرگونه ارتباط با این دو بمبگذار را نفی کرده و به این نکته اشاره داشت که هر 2نفر در کودکی خاک این کشور را ترک کرده و در ایالات متحده بزرگ شدهاند. دولت آمریکا این انفجارها را یک عملیات تروریستی خواند ولی جوهر سارنایف مظنون دوم به مأموران امنیتی گفت که هیچ گروه تروریستی بینالمللی پشت این حادثه نبوده و برادر او تیمورلنگ که در درگیری با نیروهای پلیس جانش را از دست داد، به تنهایی این بمبگذاریها را طراحی کرده بود. جوهر سارنایف که قادر به حرف زدن نیست و بازجوییها از او بهصورت کتبی صورت گرفت، بهدلیل شرکت در این بمبگذاری بهاحتمال فراوان به حبس ابد محکوم خواهد شد.
حملات انتحاری در وولگوگراد
در آخرین روزهای سال2013، 2 انفجار تروریستی در مرکز ایستگاه راهآهن و یک اتوبوس داخل شهری در وولگوگراد روسیه موجب کشته شدن 34نفر و زخمی شدن بیش از 70نفر شد. در حمله نخست که روز بیستونهم دسامبر(8 دی) رخ داد، شخصی با منفجرکردن خود در نزدیکی ورودی ایستگاه راهآهن شهر موجب کشتهشدن 18 نفر شد. عامل این حمله را اوکسانا اصلانوفا از اهالی داغستان که 2 همسر او توسط نیروهای امنیتی روسیه کشته شده بودند و با زنی که اکتبر گذشته در یک اتوبوس در وولگوگراد خودش را منفجر کرده بود هم آشنایی داشت، معرفی کردند؛ اگرچه در روزهای بعد از حادثه، اخبار متفاوتی در مورد هویت فرد بمبگذار منتشر شد. در انفجار دوم که ساعاتی بعد و در روز 30 دسامبر (9 دی)به وقوع پیوست، 16نفر ازجمله مرد بمبگذار که 4کیلو ماده منفجره را بهخود بسته بود، در یک اتوبوس شهری کشته شدند. در پی این انفجارها وولگوگراد در مدت کوتاهی که به رقابتهای المپیک زمستانی سوچی باقیمانده بود، به یکی از خطرناکترین مناطق روسیه تبدیل شد. هیچ گروهی تروریستی مسئولیت انفجارهای انتحاری وولگوگراد را برعهده نگرفت و برای همین بار دیگر تروریستهای چچنی و بهخصوص دوکو عمروف که سابقه طولانی در این قبیل بمبگذاریها دارد، مظنون اصلی طراحی این حملات هستند. این حمله درواقع با هدف ضربه زدن به استراتژی ولادیمیر پوتین،رئیسجمهور روسیه برای امن نشان دادن کشورش در زمان برگزاری رقابتهای المپیک زمستانی سوچی صورت گرفت. وولگوگراد یکی از قطبهای راهآهن روسیه است و مسافران از مسکو و دیگر مناطق مرکزی روسیه برای رسیدن به سوچی باید از این شهر عبور کنند. ضمن اینکه ایستگاه راهآهن وولگوگراد مسیر ارتباط با قفقاز شمالی است و این اقدام با هدف ایجاد رعب و وحشت در میان توریستها صورت گرفت.