گرایش روزافزون جوانان به رسانهها و نیز پدیده «مد» از جمله مسائلی است که کارشناسان حوزههای مختلف به آن توجه نشان میدهند.
یکی از ویژگیهای منحصر به فرد دنیای امروز، وجود ارتباطات وسیع و گسترده انسانی است. در چنین جامعهای رسانهها و وسایل ارتباط جمعی بهعنوان عنصر کلیدی در ارتباطات، نقشی بس مهم ایفا میکنند.
گرایش روزافزون جوانان به رسانهها و به پدیده مد، از مهمترین مسائل عصر کنونی است بهویژه که امروزه جوانان، جمعیت فراوانی را در سطح جهان و ایران (حدود یکسوم جمعیت کشور) تشکیل میدهند.
عوامل اثرگذار بر مدگرایی جوانان
الف) خانواده
نظام ارزشی خانواده، با مدگرایی اعضای آن ارتباط دارد. اگر نظام ارزشی گروه خانواده، مطابق با ارزشهای فرهنگی جامعه باشد، خانواده بر رعایت هنجارهای مورد قبول جامعه تاکید میکند و ارضای نیاز بهخودنمایی را در مسیرهای قابلقبول جامعه قرار میدهد و سعی میکند شرایطی فراهم شود که فرزندانشان آثار سازندهای از خود نشان دهند و از این طریق جلب توجه کنند.
ب) مدرسه
موقعیت اجتماعی یک دانشآموز در مدرسه به موقعیتهایی بستگی دارد که یک نیاز یا ترکیبی از نیازهای او را تأمین میکند. دانشآموز در گروه مدرسه، بسته به نوع و تنوع تأمین نیازهایش و نیز میزان اجبار اجتماعی و کنترل گروه بر اعضایش، به عضویت یک یا چند گروه در مدرسه درمیآید.
ج) جنس مخالف
این گروه معمولاً به صورت غیررسمی شکل میگیرد و در گفتوگو و نجواهای روزانه، تجربیات خود را به دیگران منتقل میکنند. اگرچه جوان از دوستی با جنس مخالف ترس دارد (به لحاظ اجبار و کنترل اجتماعی جامعه) ولی به جوانی که در ایجاد ارتباط با جنس مخالف مشکلی ندارد، رشک میبرد. جوانان بهخاطر ارتباط با جنس مخالف، روی لباس بهویژه استفاده از آخرین مدلهای روز تأکید دارند. موی سرشان را به سبک خاصی اصلاح میکنند. داشتن ارتباط با جنس مخالف از دید پسران، نوعی توفیق اجتماعی تلقی میشود و به نوعی نیاز بهخودنمایی و تنوعطلبی را ارضا میکند.
د) گروههای حاشیهای و مطرود
این نظام اجتماعی بر ظاهرسازی روبنایی، مثل پوشیدن لباس متفاوت، استفاده از مدلهای عجیب و غریب و آرایش موی سر به سبک خاصی تاکید دارد.
هر کدام از ایدئولوژیهای خاص جوانان که از دهه 50به بعد بهخصوص پس از سال 60میلادی در اروپا و آمریکا رواج یافت، به جز ظاهرسازیهای روبنایی (مثل پوشیدن لباسهای متفاوت یا استفاده از مدل موهای عجیب و غریب و...) مبتنی بر تفکری بوده است. بدین معنی که پدیدههایی همچون هیپی گری عکسالعمل جوانان جامعه سرمایهداری و صنعتی نسبت به سلطه سرمایه بوده است و میتوان گرویدن جوانان و نوجوانان به این جنبشهای اجتماعی را تحت عنوان عصیان نوجوانان و جوانان تحلیل کرد. این در حالی است که در جوامعی مثل کشور ما استفاده از مظاهر این مشربها صرفا تقلیدی است.
ه) گروه همسالان
افراد هم سنو سال خودجوش با یکدیگر تماس میگیرند. گروههای هم سن و سال از گروههای غیررسمی هستند و در کنار خانواده نقش رابطان اجتماعی شدن مؤثر را برعهده میگیرند. افراد هم سن و سال، گروههای متفاوتی را تشکیل میدهند و به درجات متفاوتی با جامعه عناد میورزند.
درجه وابستگی فرد به گروه همسن و سال با این امر پیوند دارد که خانواده تا چه حد حالت دافعه دارد. حتی درجه مرکزیت و انسجام این گروه هم تابع این مسئله است که تا چه حد، سرخوردگی در ارتباط با خانواده، مدرسه و جامعه بهویژه خانواده و مدرسه وجود دارد. درجه همراهی و همرنگی رفتاری با هنجارهای این گروهها نیز تابع میزان سرخوردگی از خانواده و مدرسه است.
و) رشد شهرنشینی و صنعتیشدن
صنعتیشدن یعنی تخصص و تخصص هم نیازمند آموزش است. آموزشهای طولانی مدت اگر چه به کسب تخصص و افزایش کیفیت کار و رشد اقتصادی جوامع میانجامد، موجب طولانی شدن دوره جوانی و شکلگیری فرهنگ و هویت جدید برای جوانان و جدایی از فرهنگ عمومی نیز میشود. بهدنبال صنعتیشدن و تغییرات پرشتاب در فناوری، امکان تولید بیشتر و تنوع محصولات ازجمله انواع عطر و ادکلن و وسایل آرایشی دیگر، البسه، لوازم خانگی و... فراهم میآید. با وجود این تولیدات و نیز تبلیغات گسترده وسایل ارتباط جمعی، نهتنها بستری مناسب برای طبقهبندی افراد جامعه و رواج سبکهای مختلف زندگی فراهم میآورد بلکه موجب گسترش مد در جوامع میشود.
در پی رشد صنعتیجوامع، رشد شهرنشینی و تبدیل کلانشهرها به محل تجمع انبوهی از غریبهها، نیاز به روشهای بصری قوی برای ابراز هویت افراد بهوجود میآید. پیشرفت فناوری و بهوجود آمدن پدیدههایی مثل ماهواره و اینترنت تأثیر بسیار زیادی در زندگی مردم داشته است. وقتی کره زمین تبدیل به یک دهکده جهانی میشود، قاعدتاً مردم همه کشورها از ابزارهایی مثل اینترنت و ماهواره استفاده میکنند.
ز) رسانههای گروهی
رسانه یا وسیله ارتباطی به جریان انتقال از طریق وسایل ارتباطی اشاره دارد و ابزارهایی را دربرمیگیرد که کارکرد ارتباطی دارند. دنیای امروز به ارتباط مستمر یا کنش متقابل میان مردمی وابسته است که بسیار جدا و دور از یکدیگر هستند. رسانههای گروهی بر بسیاری از جنبههای فعالیتهای اجتماعی ما اثر میگذارد. روزنامه، تلویزیون نهتنها تاثیر فراگیری بر تجربه ما دارند بلکه وسیله دسترسی به اطلاعاتی هستند که بسیاری از فعالیتهای اجتماعی به آنها بستگی دارد. رسانهها، امکانات ارتباطی گوناگونی فراروی ارتباطگران میگسترانند. این امکانات را میتوان در قالب 3دسته اصلی قرار داد:
یک- معمولا تا حدی امکان نگهداری و تثبیت شکلهای نمادین را فراهم میکند.
دو- امکان تولید دوباره و تکثیر را بهوجود میآورد.
سه- امکان استفاده از فواصل مکانی- زمانی را تا حدی میسر میسازد.
امروزه با رشد سریع وسایل ارتباط جمعی مانند ماهواره، اینترنت، رادیو و تلویزیون شاهد تغییرات پرشتاب اجتماعی هستیم. دگرگونیهایی که در ارتباطات درونی جامعه و نسلها اثر گذارند و این دگرگونیهای پرشتاب نوجوانان و جوانان را غافلگیر کرده است بهگونهای که نمیتوانند تحلیلی درست از رویدادها و حوادث جدید داشته باشند. بنابراین میتوان گفت انفعال انسان در برابر تغییرات پرشتاب اجتماعی و رشد سریع وسایل ارتباط جمعی، از عوامل مهم گرایش به مد و مدگرایی از نوع ناهنجار آن است.
مسعود محبی، جامعهشناس معتقد است: پیشرفت تکنولوژی و بهوجود آمدن شبکههای ارتباطی تاثیر خود را در تمام زوایای زندگی افراد میگذارد، از نوع لباس پوشیدن گرفته تا آداب و معاشرت و همین باعث میشود فاصله دونسل جدید و قدیم روزبهروز عمیقتر شود. رسانههای گروهی به کمک تبلیغات و مدهای جدید نیازها و الگوهای جدیدی برای افراد ایجاد میکنند که بعضی از این الگوها با فرهنگ و ارزشهای جامعه ما هیچ تناسبی ندارد و باعث مشکلات اجتماعی و خانوادگی میشود. تولیدکنندگان به سرعت از طریق رسانهها نیازهای کاذبی را جایگزین نیازهای اساسی افراد میکنند. مد میتواند بخشی از فرهنگ جامعه شود زیرا علاقه به مد در میان مردم جامعه بهصورت عادت در میآید و بهتدریج نمادی زیبا از فرهنگ آن جامعه میسازد. مد از آمادهترین ابزارهایی است که افراد به کمک آن میتوانند پیام بصری گویایی درباره هویت خود صادر کنند. در واقع در شهرهای امروزی، مد یکی از داشتههای اصلی افراد است که با استفاده از آن بتوانند خود را به هم نشان بدهند و بفهمانند.
کارکرد رسانهها
دانشمندان برای وسایل ارتباط جمعی، وظایف یا کارکردهای متعددی را ذکر کردهاند. دکتر کاظم معتمدنژاد، استاد برجسته ارتباطات، 3وظیفه اساسی را نام برده است که طبق این 3وظیفه، راهیابی مد به جامعه ارزیابی میشود.
الف) وظایف خبری و آموزشی
نقش وسایل ارتباطی، انتشار جریان رویدادهای اجتماعی است که انسان امکان مییابد از رویدادهای مهم اطلاع پیدا کند و واکنشهای متناسبی در پیش گیرد یا میتواند از آموزشهای درسی و غیردرسی استفاده کند ولی بعضی از وسایل ارتباطی بهویژه تلویزیون، ماهواره، اینترنت و مطبوعات با پخش فیلمها و آموزشها تلاش میکنند آموزههایی با مدهای تازه و متناسب با فرهنگ خودشان به گیرندگان برنامهها ارائه دهند. کاربران میتوانند از آموزشهای اینترنت و ماهواره استفاده کنند و با مدهای جدید آشنا شوند. این آموزشها بهطور مستقیم و غیرمستقیم، مدهایی را ارائه میدهند که لزوما با فرهنگ همه جوامع متناسب نیست.
پخش فیلمها و برخی از برنامهها در تلویزیون و سینما، علاوه بر اینکه نقش اطلاعرسانی دارند و به آگاهیهای افراد میافزایند، در عواطف و عقاید آنان نیز تأثیرات زیادی میگذارند. این تأثیرگذاری به اتخاذ شیوههای تازه زندگی میانجامد.
ب) وظایف راهنمایی و رهبری
تبلیغ فیلم و نمایشنامهها در مجلهها و نمایش آنها در تلویزیون و سینما و تماشای بعضی از آنها از طریق ماهواره، تأثیر بسیاری در راهبری جوانان دارد. رسانههای گروهی و پخش برنامهها از آنها، در تغییر ارزشها و انتقال ایدهها بسیار مهم هستند. تماشای تکراری برنامههای شبیه به هم، بهتدریج، بینندگان را به رفتار کردن بهطور مشابه، تشویق میکند. هر قدر پخش برنامههای مشابه بیشتر تکرار شود، رفتار طبق آن برنامه نیز بیشتر میشود و افراد به انجام دادن چنان رفتارهایی عادت میکنند.
ج) وظایف تفریحی و سرگرمی
وسایل ارتباط جمعی میتوانند با ارائه برنامههای مختلف، اوقات فراغت را پر کنند، سرگرمی مناسبی باشند، آرامش روانی ایجاد کنند، بهطور موقت، ذهن اشخاص را از مشکلات روزمره دور سازند و شیوه گفتار و رفتار درست را- که با فرهنگ جامعه هماهنگی داشته باشد- به گیرندگان، انتقال دهند. بهکار بردن کلمههای ناخوشایند و تکیه کلامها و رفتارهای بیمعنا و بیمحتوا، از مواردی است که به سرعت در میان اقشار جامعه هرچند کوتاهمدت شایع میشود.
تقریباً همه ما، ناخودآگاه تابع مد هستیم و از آن پیروی میکنیم. از آنجا که فطرت بشر همواره بهدنبال زیبایی است، بنابراین مدگرایی در جوامع بهخاطر پیروی از رفتارهایی که باعث زیباتر شدن زنان و مردان است رایج میشود. بر این اساس مجید ابهری، رفتارشناس اجتماعی مد را یک الگوی فرهنگی میداند که عدهای ظاهر خود را با آن تطبیق میدهند.
گستره مد به اندازه وسعت زندگی انسان است و همه شئونات او را در برمیگیرد. تغییرات مدگونه، در سطح علم و فناوری، بینشها، منشهای تربیتی و رفتاری پوشش، آرایش و محیط آرایی قابل جریان است.
عدهای آنچنان مد و مدگرایی را ارزش میدهند که آن را از نشانههای رشد و تمدن بالا میپندارند اما عدهای نیز در سردرگمی مد افتاده و پذیرش تحول مدگرایی را نوعی عقبافتادگی، خودباختگی و بیهویتی میدانند و در هر لحظه با هر نوع مدگرایی مبارزه میکنند. بهطور مثال اگر در شکل لباس پوشیدنها، آداب پذیرایی، معماری خانه و... تغییرات متجددانه و نوآوری صورت گرفته باشد، مخالفت میورزند، چرا که آگاهی از شناخت مد(خوب یا بد) ندارند، لذا شیوه زندگی جدید و امروزی را به سختی قبول میکنند.
گسترش وسایل ارتباط جمعی بهویژه ماهواره و فناوریهای جدید رایانهای باعث شده است که جوانان با جوامع و فرهنگهای گوناگون ارتباط برقرار کنند. در نتیجه باعث تقلید کورکورانه آنها از ظاهرها، آن هم در حد افراطی میشود و همچنین باعث شده تا جوانان و نوجوانان به رفتارها و هنجارهای متضاد با ارزشهای اعتقادی و باورهای درونی خویش رو آورند. بر این اساس پروفسور محمدحسین فرجاد، محقق و آسیبشناس اجتماعی، مد را پدیدهای صوری میداند که افراد، آن را بدون توجه و توجیه منطقی میپذیرند، بدون آنکه عاقبت و سرانجام آن را بدانند. وی معتقد است: نوگرایی در خلاقیت و ابتکار افراد، پدیدهای مثبت و در مد، پدیدهای منفی است. چون انسان موجودی اندیشهمند و خلاق است و گرایش به مد، از شئونات انسانی به دور است.
بر این اساس مدگرایی را بهطور مطلق نمیتوان رد کرد و از سویی، پذیرش کامل و بیچون و چرای آن نیز عاقلانه نیست بلکه میانهرو بودن با آن بهترین شیوه برخورد با مد و مدگرایی است.