این مستند سفری است به دنیای واقعی حیوانات و شکارچیان حیاتوحش که زندگی این حیوانات را به صورت واقعی به تصویر میکشد؛ حیواناتی وحشی مانند تمساح، عنکبوت و مارها که دیدن آنها از فاصله نزدیک حتی بر روی صفحه تلویزیون نیز سبب وحشت بیننده میشود.
اگرچه تماشای برنامههای مستند حیات وحش همواره مورد توجه گروه خاصی از بینندگان برنامههای تلویزیونی بوده است اما در این مجموعه حضور یک مستندساز شجاع و جسور که با علاقه خاصی زندگی این حیوانات در طبیعت را مورد بررسی قرار میدهد سبب افزایش مخاطبان شده است.
راب بردل، مستندساز استرالیاییای است که قدم به دنیای حیوانات وحشی گذاشته است و خطرات بسیاری را به جان خریده است. راب بردل به عنوان ساکن پابرهنه تپهزارهای استرالیا مشهور است چرا که او 27سال است که بدون پوشیدن کفش در این تپهزارها به بررسی زندگی حیوانات وحشی ساکن استرالیا مشغول است و به همین جهت تهیه کننده این مجموعه مستند، این لقب را به او داده است.
راب بردل از نوجوانی به گرفتن حیوانات علاقه داشت. او به همراه پدرش نخستین مزرعه تمساحها را در شبهجزیره کیپ یورک برای ساکنین استرالیا راهاندازی کرد و ده سال از عمر خود را با شکار تمساحها و خوکها در میان جانوران و گیاهان بومی این منطقه سپری کرد.
راب، پسر سوم خانواده بردل بود و در جنوب استرالیا بزرگ شد.
پدرش، جو بردل پس از جنگ از اروپا مهاجرت کرد و به تدریج به شیوه زندگی مردم استرالیا و حیوانات خزنده بومی این منطقه علاقهمند شد و در استرالیا به زندگی خود ادامه داد. راب، نیز مدت زمان زیادی از روز را در کنار پدرش میگذراند و به او در جمعآوری مجموعهای از مارها و مارمولکهای تپهزارهای استرالیا کمک میکرد. این حیوانات سرانجام به مرکز اصلی پارک حیات وحش در جنوب استرالیا تبدیل شدند. راب، بدون هیچگونه ترس و وحشتی به دنبال مارهای کشنده میرفت و با آنها بازی میکرد.
زمانی که در مدرسه مشغول تحصیل بود، در یک مرکز دامپروری کار میکرد و پس از آن برای مدتی به جنگلهای دورافتاده استرالیا سفر کرد. پس از آن به نیروهای ارتشی پیوست و مدتی در ویتنام در ارتش خدمت کرد. پس از بازگشت، در ساخت مزرعه تمساحها در جنوب استرالیا به پدرش کمک کرد.
در حال حاضر راب بردل، در استان کوینیزلند در شمال شرقی استرالیا به گردشگران آموزش میدهد و آنها را با زندگی حیوانات وحشی آشنا میسازد. گردشگران از سراسر دنیا برای آشنایی با او و مشاهده چگونگی رفتار او با حیوانات به این منطقه میآیند. او در برنامههای مستندی که در آنها حضور دارد نشان میدهد که چگونه میتوان به راحتی با حیواناتی که بسیار خطرناک هستند دست و پنجه نرم کرد.
به گفته راب برای موفقیت در این کار لازم است ویژگیها و خصوصیات این حیوانات را به خوبی شناسایی کنیم و از آنها آگاهی داشته باشیم. او در تلاش است مردم را در علاقهاش به حیوانات و طبیعت سهیم سازد. علاقه او به حیوانات بسیاری از موانع موجود را از میان برداشته است و توانایی خارقالعادهای را در ارتباط با حیوانات وحشی در او ایجاد کرده است. او تاکنون دوبار مورد حمله حیوانات وحشی از جمله مارسمی قرار گرفته و در هر دو مورد به نحو شگفتانگیزی که نتیجه شکست این مار سمی در انتقال سم به بدن او بوده جان سالم به در برده است.
علیرغم اینکه در دوران زندگیاش تقریباً هر روز با تمساحها سر و کار داشته است اما در 30سال گذشته تنها 29 بار تمساحها او را گاز گرفتهاند. او این اتفاقات را بسیار دوست داشتنی میداند. راب، بیش از دیگران نسبت به تمساحها و زندگی آنها آگاهی دارد. روزی با یک تمساح چهار متری در حال شنا کردن بود و در این ماجرا نزدیک بود برادرزادهاش را از دست بدهد.
کارلا، برادرزاده راب در زمان نامناسب ناگهان در موقعیت وحشتناکی قرار گرفت و ناگهان این تمساح چهارمتری که سولومون نام داشت، او را گرفته و به درون آبگیر انداخت. پدرراب روی تمساح پرید و انگشتان خود را در چشمان تمساح فرو برد. او با این کارش توانست به موقع او را نجات دهد. او به دلیل این اقدام به موقع و مناسب و نجات نوهاش جوایز شجاعت بسیاری را دریافت کرد و همین موضوع سبب شد تا برنامه تلویزیونی مستند درباره این تمساح تهیه شود.
مجموعهای با حضور یک مستندساز
دنیای حیوانات وحشی مجموعهای است که در هر قسمت آن، رفتار یکی از حیوانات وحشی راکه از شکارچیان پرجنب و جوش حیات وحش به شمار میآید مورد بررسی قرار میدهد. پس از پخش شش قسمت اول این مجموعه در اروپا در اوایل سال 2001 این داستان هیجانانگیز همچنان با پخش 33قسمت دیگر که حیات وحش آمریکا را نیز در ادامه مورد بررسی قرار داده است ادامه دارد که مورد توجه بسیاری از بینندگان برنامههای مستند در سراسر دنیا قرار گرفته است.
در این مجموعه به همراه راب بردل به دنیای شگفتانگیز حیوانات سفر میکنید و از نزدیک با تواناییهای خاص هر یک از این موجودات برای حفظ حیات در میان دشمنان و همچنین قدرت منحصر به فرد آنها در به دست آوردن شکار و طعمهای که خوراک روزانه آنها باشد، آشنا میشوید. هدف از این سفر پی بردن به غریزهای مشترک در میان این موجودات است که سبب حفظ و بقای آنها در طبیعت میشود و این غریزه چیزی نیست جز تمایل آنها به شکار و کشتن موجودات دیگر برای زنده ماندن.
راب در فوریه سال 2002 برای تولید این مجموعه ابتدا به شبه جزیره کیپ یورک در شمال، استرالیا و نزدیکی استوا رفت، تابستان بود و دمای هوای 50درجه بالای صفر بود. همچنین رطوبت منطقه نیز بسیار بالا بود.
گروهی که برای ساخت این مجموعه مستند به این منطقه مسافرت کرده بودند در جستجوی تمساحهای ساکن آبهای شیرین بودند که ناگهان راب با رد پای یک تمساح بزرگ استرالیایی مواجه شد و پس از جستجو در اطراف حفرههای زیر آبها آنچه را که در جستجوی آن بود پیدا کرد و ناگهان با مار بزرگی مواجه شد که در صخرههای آبگیر پنهان شده بود. مارپیتون، بومی این منطقه است که در هنگام تشکیل رنگینکمان از مخفیگاه خود خارج میشود.
در غرب استان کوینیزلند، راب در جستجوی بزرگترین و معروفترین مارمولک استرالیایی ساکن این منطقه بود که ناگهان این مارمولک به سرعت بازوی راب را با دندانهای تیزش گاز گرفت. اما او در حالی که خون از دستش جاری شده بود این مارمولک را در دست گرفته و در مورد ویژگیهایش صحبت میکرد.
به گفته راب پیش از این همه بر این باور بودند که آسیب وارد شده در نتیجه حمله این موجودات هیچگاه التیام نخواهد یافت اما این تجربه نشان میدهد که این باورها همه افسانههایی هستند که پس از جستجو در دنیای حیوانات وحشی یکی پس از دیگری به دست فراموشی سپرده خواهند شد.
در پارک حیات وحش بردل، مجموعه رو در رو با حیوانات وحشی جلوی دوربین رفت و این بار توانایی راب در مقابله با یکی از تمساحهای وحشی به نمایش در میآمد که ناگهان این جانور وحشی روی راب حلقه زده و پای او را گاز میگیرد.
راب در راه بیمارستان در حالی که لبخند همیشگی را بر لب دارد میگوید:در این 30سال ارتباط نزدیک با حیوانات وحشی این دفعه بیست و نهم است که مورد حمله قرار میگیرم. سعی میکردم با کمک یک چوب دستی چشمان تمساح را بسته نگاه دارم ولی هنگام راه رفتن پا روی یکی از انگشتان پای تمساح گذاشتم بنابراین او متوجه حضور من شد و به من حمله کرد.
این حادثه مانع از ادامه فعالیتهای راب نشد و همچنان به جستجو در دنیای حیوانات وحشی ادامه داد. او هرگز از اینکه روزی بازنده نبرد با حیوانات وحشی باشد، احساس نگرانی نمیکند. او با این حوادث و اتفاقات بیگانه نیست. حتی راب بردل که یکی از بهترین شکارچیان حیوانات وحشی است نیز گاهی به چنگ این حیوانات میافتد. راب، مبارزه با این موجودات را از خطرات این کار میداند که گریز از آنها اجتنابناپذیر خواهد بود.
دینگو، سگ وحشی استرالیایی است که گوشهای کوتاه و دم پر مو و جارو مانندی دارد و زندگی بسیاری از ساکنین استرالیا را به خطر انداخته است. این در حالی است که دینگوها یکی از ساکنین پارک حیات وحش راب بردل هستند که راب با نمونهبرداری از DNA آنها در جستجوی اصل و نسب واقعی این موجودات است. در استرالیا حیوانات شگفتانگیزی زندگی میکنند که در هیچ جای دیگری در دنیا مشابه آنها دیده نشده است.
در جنگلی که صدها کیلومتر از یک رستوران فاصله دارد، راب با شکار خرچنگ و نوعی موش غذایی را برای اعضای گروه مستندساز آماده میکند. به عقیده او برای زنده ماندن باید بدانیم که چه چیزهایی را میتوان خورد و چه موجوداتی قابل خوردن نیستند.
داستان زندگی شخصی راب در قسمت اول این مجموعه با جستجوی رد پاهایی از نوجوانی راب در جستجوی مارها و مارمولکها به همراه برادرانش به تصویر کشیده شده است. همچنین فیلم مستندی درباره چگونگی شکار، پرورش و رهاسازی تمساحها در مزرعهای که توسط راب و پدرش راهاندازی شد،تهیه شده است. اگرچه تمامی صحنههایی که در این مجموعه مستند دیده میشود بسیار وحشتناک و دلهرهآور است اما راب در بدترین شرایط هم، همچنان در تلاش است دنیای مورد علاقهاش را به نحو شگفتانگیزی برای بینندگان و علاقهمندان توضیح دهد.