این تلاش قابل تقدیر است اما هنوز راه برای رسیدن به آنجا که رسانه بتواند نقش خود را در اینباره کامل ادا کند، بسیار است.
برنامههای سیما از هرنوع نیاز به پشتوانه تحقیقاتی دارند و برنامههایی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم آموزش میدهند، بیشتر از سایر برنامهها نیازمند این پشتوانه هستند.
یک برنامه برای آموزندهتر بودن تنها به حضور کارشناس یا کارشناسانی در مقابل دوربین ندارد بلکه این افراد باید در روند تولید یک برنامه در کنار نویسنده، کارگردان و سایر عوامل حضور موثر داشته باشند.
برای تولید یک برنامه خانوادگی نیز کارشناسانی در حوزههای جامعهشناسی، روانشناسی، مردمشناسی و... باید در کنار عوامل دیگر برنامه حضور داشته باشند تا اطلاعات و نکات قابل توجه رشته خود را به دانشهنری کارگردان، تکنیکهای نگارش نویسنده، روش بازی بازیگران یا اجرای مجریان، بیفزایند.
یکی از بزرگترین مشکلات برنامههایی که خانوادهها را مخاطب خود قرار میدهند این است که بیشتر اطلاعات را به صورت تئوری به مخاطب ارائه میکنند. تاثیر یک پیام وقتی به کمک ابزاری چون نمایش، تصویر و نمادهای تصویری ارائه میشود چندین برابر است.
میشود به جای حرف زدن از مشکلات خانوادهها، وارد زندگی واقعی مردم شد و تصویرشان را به نمایش گذاشت و با آنها سخن گفت.
میشود فراخوانی داد تا کسانی که با مشکلات مختلف روبهرو هستند، با مردم صحبت کنند، در مقابل دوربین تلویزیون نظر کارشناسان را بپرسند و راهکارهای آنها را بشنوند.
میشود از مردم خواست در برنامه سهیم باشند، درباره مسالهای که موضوع بحث است نظر دهند و نظراتشان مورد ارزیابی قرار بگیرد.
راههای زیادی وجود دارد که قطعا برنامهسازان سیما به خاطر آشنایی با تکنیکهای برنامهسازی راحتتر میتوانند به این راهها دست پیدا کنند.
مهم این است که این برنامهسازان به تنوع، کار کارشناسی و جلب اعتماد مردم توجه ویژه داشته باشند.